معاهدهای برای دوران ترامپ
روزنامه فرهیختگان نوشت:
روز گذشته معاهده جامع راهبردی ۲۰ ساله میان ایران و روسیه امضا شد. این سند همکاری که جایگزین توافق پیشین میان دو کشور در سال ۲۰۰۱ میلادی میشود، نشاندهنده رویکرد جدید ایران و روسیه در مسیر تقویت روابط دوجانبه و تنظیم راهبردی همکاریهای بلندمدت است. مفاد این توافق طیف گستردهای از موضوعات از جمله در حوزه همکاریهای اقتصادی، تصمیمگیری در مجامع بینالمللی، انرژی، مسائل دفاعی، محیطزیست، مبارزه با تروریسم، دریای خزر، پولشویی، جرایم سازمانیافته و انرژی هستهای را شامل میشود.
مهمترین بخش توافق شاید اجرای یک ایده گازی جدید باشد که موجب خشم اروپاییها خواهد شد. در بخش انرژی، هم منابع فسیلی و هم انرژیهای نوین مورد توجه قرار گرفتهاند. در همین راستا کاظم جلالی، سفیر ایران در روسیه اعلام کرد مقامات مربوطه در این زمینه با یکدیگر در تماس هستند. سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه نیز ۲۵ دیماه در برنامهای تلویزیونی به بحث صدور گاز روسیه به ایران و انتقال گاز روسیه از ایران اشاره کرد و گفت: «این موضوع میتواند ایران را به هاب انرژی در منطقه تبدیل کند.» مذاکراتی برای کشیدن لولههای گازی صورت میگیرد و یکی از پروژههای مهم بین دو کشور است که اجرای آن هم سناریو تحریمی روسیه توسط کشورهای اروپایی در زمینه ورشکسته کردن صنعت انرژی روسیه بهویژه در زمینه انتقال گاز را با چالش مواجه کرده و هم ایران را به مسیر کریدور انرژی باز میگرداند. تحقق این امر حتماً نارضایتی دولتهای غربی بهویژه اروپا را که در تقابل سیاسی و نظامی با روسیه قرار دارد، در پی خواهد داشت.
معاهده جامع راهبردی ایران و روسیه نهتنها نشاندهنده یک تحول جدید در روابط دو کشور است، بلکه بر استمرار تاریخی همکاریهای تهران و مسکو نیز تأکید دارد. در این توافق، به قراردادهای ۱۹۲۱، ۱۹۴۰ و ۲۰۰۱ که میان ایران و اتحاد جماهیر شوروی و سپس روسیه امضا شده بود، استناد شده است. این استناد نشان میدهد اگرچه این معاهده یک گام رو به جلو محسوب میشود، اما در امتداد همکاریهای تاریخی دو کشور قرار دارد و زمینههای همکاری گذشته را تکمیل و بهروز میکند. یکی از ویژگیهای برجسته این معاهده، گستردگی حوزههای همکاری است. برخلاف توافقات گذشته که بیشتر بر جنبههای اقتصادی و امنیتی تمرکز داشتند، این سند طیف وسیعی از همکاریهای دوجانبه را در بر میگیرد. بر اساس این توافق، ایران و روسیه در ۳۰ زمینه مختلف، ازجمله تجارت، حملونقل، کشاورزی، انرژی، دفاعی، فناوری، امنیت سایبری، محیطزیست، رسانه، ورزش، همکاریهای فرهنگی و بسیاری دیگر، همکاری خواهند داشت.
معاهده جامع راهبردی ایران و روسیه، برخلاف برخی اسناد همکاری دیگر، یک توافق قانونی و الزامآور برای دو طرف محسوب میشود. به همین دلیل، پس از امضای رؤسایجمهور دو کشور، این معاهده نیاز به تصویب مجلس شورای اسلامی و تأیید شورای نگهبان دارد تا به یک سند لازمالاجرا تبدیل شود. این روند قانونی تفاوت اساسی این معاهده با قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین است، زیرا توافق با چین یک سند همکاری یا اعلامیه بود که تعهدات الزامآور برای دو طرف ایجاد نمیکرد و نیازی به تصویب مجلس نداشت. اما معاهده جدید ایران و روسیه، بهعنوان یک سند حقوقی معتبر، باید مراحل قانونی داخلی را طی کند.
******
آتش بس و بازی بدون توپ وعده صادق-۳!
روزنامه خراسان نوشت:
توافق آتشبس نهایی میان حماس و رژیمصهیونیستی پس از ۱۵ ماه نبرد، بالاخره امضا شد. مفاد توافق تقریباً همان طرحی است که جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا ۸ ماه قبل ارائه کرد. این طرح که ناگزیر خواستههای مقاومت را نیز در نظر گرفته بود، مورد موافقت حماس قرار گرفت اما مقامات رژیمصهیونیستی آن را رد کردند. این درحالی بود که توافق مزبور در دیدار میان کارشناسان آمریکایی و صهیونیست تهیه شده و دربردارنده منافع تلآویو نیز بود؛ منافعی حداقلی که کارشناسان صهیونیست تحت فشار واقعیتهای میدانی ناچار به قبول آن شده بودند. با وجود این، نتانیاهو به دلیل اهداف سیاسی خود و کابینهاش از پذیرش این طرح شانه خالی کرد. حالا او شکستی را که آمریکا و نهادهای امنیتی صهیونیست چند ماه قبل پذیرفته بودند، پذیرفته است. مخالفان نتانیاهو متمرکز بر درخواست برای آزادسازی اسرا، در هفتههای منتهی به توافق آتشبس، بر شدت اعتراضات خود افزوده و التهابات سیاسی و خیابانی بزرگی ایجاد کرده بودند. همزمان با برهمخوردن وضعیت سیاسی و اجتماعی رژیم بر اثر فشار در قضیه اسرا، در غزه و یمن نیز اوضاع ناآرامتر شد. مقاومت غزه هم دستکم در چند مورد اقدامات خاصی را انجام داد که باعث ناامیدی عمیق در تلآویو شد.
افزایش تعداد کشتهها و زخمیهای ارتش رژیم در شمال غزه، شروع مجدد راکت باران و حملات پهپادی به شهرکهای صهیونیستنشین در غلاف غزه، جذب ۷ هزار سرباز جدید به صفوف نظامی حماس و همچنین تقویت حکومت این گروه بر غزه چهار اقدام شاخص در این راستا بودند. در جبهه یمن نیز با وجود حملات گسترده هوایی مثلث آمریکا، انگلیس و رژیمصهیونیستی ارتش این کشور تقریباً هر روز با یک تیر موشک «فلسطین-۲» و حملات پهپادی، امنیت شهرها و شهرکهای صهیونیستنشین را به خطر میانداخت. این نوع از حملات یمنیها طی چند هفته اخیر از ابتدای جنگ بیسابقه بودند. با وجود توقف حملات مقاومت عراق به سرزمینهای اشغالی، آتشبس در لبنان و سقوط سوریه که تهیه و ریختن آتش از این سه کشور بر سر صهیونیستها را مسدود کرد، تشدیدهای نظامی صورتگرفته در غزه و یمن کار رژیم را یکسره کردند.
همزمان با التهابات فوق نباید فشار عملیات نظامی موسوم به وعده صادق-۳ بر رژیم را نادیده گرفت. به نظر میرسد فشارهای این عملیات احتمالی یکی از عوامل سوق دادن رژیم به آتشبس با لبنان بود؛ چه اینکه ایران عملیات وعده صادق-۲ را نیز عملاً در راستای حمایت از مقاومت لبنان در جنگ انجام داد. در روزهای اخیر نیزایران رزمایش سراسری، همهجانبه و بزرگی را آغاز کرده که دوماه به طول میانجامد. آنچه در این رزمایش درحال تمرین بوده و مستقیم به رژیمصهیونیستی مربوط میشود سناریوی تهاجم ترکیبی دوربرد و پدافند هوایی در برابر حملات سنگین است؛ یک تمرین برای تهاجم به سرزمینهای اشغالی و یک تمرین برای دفاع در برابر حمله بعدی تلآویو. صهیونیستها با اوضاع داخلی وخیم، جبهههای تشدیدشده و جدید غزه و یمن نمیتوانستند آمادگی عظیم ایران را نادیده بگیرند. وعده صادق-۳ پیش از اجرا در تحقق دو هدف آتشبس لبنان و غزه مؤثر واقع شده و باید در اهداف بعدی شامل پاسخ به تجاوز ۵ آبان رژیم و ترسیم واقعیت موازنه قوا در منطقه نیز مؤثر واقع شود. تلآویو که در جنوب سوریه در برابر سرزمینهای بیدفاع این کشور و بیعملی حکومت جدید پیش میتازد، در منطقه در لاک دفاعی فرو رفته است.
******
آقای پزشکیان! ترامپ باید پیام قدرت از شما بشنود
روزنامه صبحنو نوشت:
اظهارات مسعود پزشکیان، رئیسجمهور کشورمان در مصاحبه اخیر با شبکه NBC آمریکا مبنی بر اینکه «ایران اصولا آماده گفتوگو با دولت دوم ترامپ است» بازتابهای گستردهای در داخل و خارج از کشور به همراه داشته است. این اظهارات در حالی مطرح شده که رویکرد مذاکره با آمریکا بهویژه پس از خروج این کشور از توافق هستهای برجام، همواره یکی از موضوعات چالشبرانگیز در فضای سیاسی ایران بوده است. اظهار تمایل به گفتوگو با دولتی که سیاست فشار حداکثری را در پیش گرفته و سابقهای طولانی در بدعهدی و دشمنی با ایران دارد، میتواند پیامدهای منفی متعددی در عرصه داخلی و بینالمللی داشته باشد.
اظهارات پزشکیان در شرایطی بیان شد که طرف آمریکایی همچنان سیاستهای خصمانه خود علیه ایران را دنبال میکند. این سخنان ممکن است از سوی واشنگتن و متحدانش بهعنوان نشانهای از ضعف یا عقبنشینی ایران تفسیر شود. این برداشت بهویژه در فضایی که آمریکا تلاش دارد ایران را منزوی و تحت فشار قرار دهد، میتواند به تقویت سیاستهای خصمانه آنها منجر شود. رژیم صهیونیستی و برخی کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس که همواره به دنبال تضعیف جایگاه ایران در منطقه بودهاند، از این اظهارات برای تبلیغات منفی علیه ایران بهرهبرداری خواهند کرد. این دشمنان میتوانند ادعا کنند که ایران به دلیل فشارهای بینالمللی، از مواضع خود عقبنشینی کرده و آماده ارائه امتیازات است.
در هر مذاکرهای، طرفی که موضعی مقتدرانه داشته باشد، قدرت چانهزنی بیشتری خواهد داشت. اظهار تمایل به مذاکره با دولتی که سیاست فشار حداکثری را دنبال کرده است، میتواند قدرت چانهزنی ایران را کاهش دهد و طرف مقابل را به ارائه درخواستهای بیشتر ترغیب کند.
بخش قابلتوجهی از جامعه ایران بهویژه پس از تجربه برجام، نسبت به امکان تحقق وعدههای آمریکا بدبین هستند. خروج یکجانبه آمریکا از برجام و اعمال تحریمهای شدیدتر، این باور را در میان مردم تقویت کرده است که مذاکره با آمریکا نهتنها سودمند نیست، بلکه به تشدید فشارها منجر میشود. اظهارات پزشکیان میتواند این احساس بیاعتمادی را در میان مردم تقویت کند.
هرگونه مذاکره در شرایطی که ایران تحت فشارهای شدید اقتصادی و سیاسی قرار دارد، میتواند به افزایش درخواستهای طرف مقابل منجر شود. آمریکا و متحدانش با تصور اینکه ایران در موضع ضعف قرار دارد، ممکن است خواستههای بیشتری مطرح کنند و حتی به دنبال باجخواهی باشند.
اظهارات پزشکیان درباره آمادگی برای مذاکره با دولت دوم ترامپ بهویژه در شرایط کنونی، پیامدهای منفی متعددی در عرصه داخلی و بینالمللی به دنبال دارد. تجربه تاریخی ایران در تعامل با آمریکا، نشان داده است که مذاکره با کشوری که سیاستهای استکباری و خصمانه را دنبال میکند، نمیتواند منافع ملی کشور را تأمین کند. وقتی دولتمردان یا مذاکرهکنندگان یک کشور در مذاکرات ضعف نشان دهند، این مسأله به افکار عمومی منتقل شده و باعث تضعیف اعتماد مردم به دولت میشود. مردم ممکن است تصور کنند که حاکمیت قادر به دفاع از منافع ملی نیست.
اظهارات یا رفتارهای ضعفگونه در مذاکرات، ممکن است باعث اختلافات داخلی شود. جناحهای سیاسی مختلف از این موقعیت برای انتقاد از یکدیگر استفاده میکنند که در نهایت به تضعیف وحدت ملی منجر میشود.
******
وعده قطعی معاون رئیسجمهور درباره رفع بخشی از فشارهای تحریم
«محمدجعفر قائمپناه» در گفتوگو با ایرنا و در پاسخ به واکنش تند برخی افراد از جمله نمایندگان مجلس علیه بررسی دوباره FATF در مجمع تشخیص مصلحت نظام،که با درخواست رئیس جمهور و موافقت رهبر معظم انقلاب در دستور کار قرار گرفته است، تصریح کرد: «شنیده شدن یک صدای واحد با دموکراسی و مردم سالاری سازگار نیست.»
معاون اجرایی رئیس جمهور تاکید کرد: «نمایندگان مجلس هم باید بتوانند نظرات خود را اعلام کنند و دولت نیز شنونده دیدگاه و سخنان مخالفان است. افراد روحیات شخصی متفاوتی دارند، برخی هم ممکن است مطلبی را با فریاد و یا صدای بلند بگویند، حق نمایندگان است که به هر موضوعی که صلاح میدانند اعتراض کنند اما برای ما نظر کلی مجلس مهم است.»
سرپرست نهاد ریاست جمهوری یادآور شد: «FATF در مجلس شورای اسلامی مصوب شده است و نمیشود قانونی که یکبار تصویب شده و نظر مجلس درمورد آن اعلام شده است، مجدد به رای گذاشته شود.»
قائم پناه در پاسخ به این سوال که دولت تا چه میزان نسبت به تصویب FATF در مجمع تشخیص مصلحت نظام امیدوار است، اظهار داشت: «ارزیابی دقیقی از وضعیت بررسی در مجمع نداریم اما بر این باور هستیم که قطعا بخش از فشار تحریم ها پس از پذیرش FATF برطرف خواهد شد.»
******
خطر، بیخ گوش رئیسجمهور است
سایت جهاننیوز نوشت:
از شب قبل از انتشار مصاحبه رئیس جمهور با شبکه NBC ، رسانههای اصلاحطلب از محتواهای گفتگوی رئیس جمهور با این رسانه آمریکایی سخن گفتند. در یک نمونه روزنامه هم میهن در صفحه اول خود اینطور نوشت: «پزشکیان پیام مذاکره میدهد؟». در متن مصاحبه پزشکیان حرف از مذاکره آمده اما اتفاقاً تاکید بیشتر رئیس جمهور بر روی بدعهدی آمریکاییها و اهداف براندازانه آنهاست.
رئیس جمهور در بخشی از این مصاحبه گفته است: «ما این شک را داریم که، مهم نیست چقدر درگیر گفتوگو و مذاکره هستیم، آنها در صدد سرنگونی دولت هستند، نه حل مشکلات.» پزشکیان در حاشیه جلسه چهارشنبه گذشته هیئت دولت هم اظهار کرد: «آمریکا هر وقت ثابت کند و به حرفهایش عمل کند، گفتوگو میکنیم».
اما روایت رسانههای اصلاحطلب از پزشکیان به گونهای است که گویا رئیس جمهور کشورمان پشت میز مذاکره نشسته و منتظر آمدن ترامپ است تا توافق برجام را که او خود از آن خارج شده بود احیا کند. خبرگزاری دولتی ایرنا که اکنون در اختیار حلقه رسانهای اطراف رئیس جمهور است، خبر مصاحبه را شب قبل از انتشار با این عنوان منتشر کرد: «پیام پزشکیان فردا از شبکه NBC پخش میشود/ آمادگی ایران برای مذاکره شرافتمندانه و برابر»!
شائبههایی در مورد حلقه رسانهای اصلاحطلبان تندرو از همان روزهای تبلیغات انتخاباتی پزشکیان مطرح بود. خصوصاً زمانی که گفت: «این برگه را هم دادند بخوانم». علیرغم کاغذهایی که به او میدهند اما ایشان گاهی اوقات از روخوانی آنها سرباز زده و بارها متنهای نوشتهشده برای سخنرانیها را نخوانده و گفته است میخواهد حرف دلش را بزند. این موضوع با نارضایتی اطرافیان او همراه شده است.
اینکه اصلاح طلبان تندرو در دولت سعی دارند تصویر مطلوب خود را از پزشکیان نشان دهند چیز پنهانی نیست اما آنچه در نحوه پوشش مصاحبه پزشکیان با NBC نمایان است، این است که علیرغم سر باز زدنهای پزشکیان از خواندن متنهای تحمیلی، رادیکالهای حاضر در قسمتهای اطلاع رسانی دولت و رسانههای دولت و البته اصلاح طلبان، در حال جهت دهی خودخواسته به اظهارات و رفتارهای رئیس جمهور هستند. در سفر روز گذشته دکتر پزشکیان به روسیه و امضای معاهده، رئیس جمهور تاکید کرد که همکاریهای ایران و روسیه میتواند تحریم ها و زیادهخواهیهای آمریکا و کشورهای غربی را بیاثر کند.
******
انتقاد تند کیهان از برخی واکنشها به خودکشی ابراهیم نبوی
روزنامه کیهان نوشت:
هنر طنزنویسی، در کنایه و لطافت است. زمانی که طنزنویس، از ظرافت تُهی شود و به درشتگویی و ناسزانویسی چارواداری افتاد، تمام شده است. ابراهیم نبوی (همکار دو دهه قبل نشریات زنجیرهای) نه پریشب که خبر خودکشیاش در «مریلند» منتشر شد، بلکه دو دهه قبل تمام شد؛ زمانی که دیگر حرفی برای نوشتن به زبان طنز نداشت. اما مافیای گرگصفت سیاسی، او را به حال خود نگذاشتند و در توهمش دمیدند تا در آمریکا، از او مبارز سیاسی بسازند، چیزی که اصلاً در قواره و شخصیتش نبود.
اولین وزیر ارشاد دولت خاتمی، کسی که خودش نیز در لندن به توهم «ریاست اتاق فکر جنبش سبز در خارج» افتاد و امریه تجمع برای براندازی صادر کرد و سپس، به بنبست خورد، درباره این بازیخوردگی و خودکشی نبوی نوشته است: «نبوی میتوانست یکی از بهترین رماننویسان معاصر باشد. توهم و سیاست آدمیخوار، مثل گرداب او را بلعید». یادآور میشود ابراهیم نبوی را نسل جدید اصلاً نمیشناسند و در میان قدیمیترها هم اگر از هزار نفز، یکی او را بشناسد، هیچ نقش و اهمیتی برایش قائل نیست. بنابراین میشود خبر درگذشت او را نادیده گرفت.
اما به صفشدن برخی افراطیون مدعی اصلاحطلبی برای آخرین سوءاستفاده قابلتأمل است. آنها حتی به مُرده نبوی رحم نکردند و حال آن که او بدون هیچ پیغام حمایتی از این جماعت، خودکشی کرد. خیلیها که مجرمتر از نبوی بودند، در ایران ماندند و کسی هم کاری به کارشان نداشت. اما او وسوسه شد و به آمریکا رفت و به سرعت هم تمام شد. این برای کسانی که باور ریشهداری ندارند و از شهرت نسبی به دیدهنشدن سقوط میکنند، دردناک است. در هیچ کشوری، از فردی که به پوچی رسیده و خودکشی کرده، قهرمان نمیتراشند. پروتکلهای رسانهای سفت و سختی هم از جمله در غرب در اینباره وجود دارد. اما برخی افراطیون مدعی اصلاحطلبی، به خط شدند تا عنوان «مرگ خودخواسته» را به خودکشی نبوی بدهند و از او تصویری وارونه و تحریفشده (قهرمان، مظلوم و اصلاحطلب) بسازند
نکته عجیب و قابلتأمل در این میان، متن علی ربیعی (از عناصر امنیتی دولت خاتمی و دستیار اجتماعی پزشکیان) است که ضمن ستایش از نبوی نوشت: «با آنکه ناراضی و منتقد بود، اما هیچگاه نهتنها به دام بدخواهان ایران نیفتاد، بلکه حتی آنها را نیز از نیش قلم خود در امان نمیگذاشت. ایکاش مسیر برای برگشت به کشورش برای او و دیگرانی که دل در گرو ایران دارند فراهم میبود».
اهانتهای مبتذل و بیمایه ابراهیم نبوی نسبت به امام خمینی(ره) و رهبری و مراجع عظام تقلید (مثل آیتالله وحید خراسانی) و شهید سید حسن نصرالله و سردار قاآنی و... در فضای مجازی موجود است. او با این توهینها نمیتوانست اصلاحطلب باشد. با این وجود چرا مدعیان اصلاحطلبی، تلاش کردند از او چهرهای روتوششده بسازند؟! نبوی ۱۵ اردیبهشت ۱۳۸۹ به سایت جرس گفته بود که برخی از عناصر مثل بهنود، نوشابه امیری، محسن سازگارا، قاضیزاده، و... که همکار بیبیسی، رادیو فردا و صدای آمریکا شدند، با روزنامههای اصلاحطلب همکاری میکردند.
نفاق افراطیون نقابدار، دوباره بیرون زد و ثابت کردند که اصلاحطلب نیستند. پایان زندگیِ توأم با توهم و هتاکی ابراهیم نبوی، قطعاً برای دیگران عبرتآموز است. اما مافیای نفاق نمیخواهد این عبرتاندوزی موجب ریزش پایوران و محرومیت از مُهرههای انتحاری شود. بنابراین از عبرت مسلّم، الگو میسازد! اما اگر «خودنابودی توهمی» واقعاً الگو بود، سران مافیا باید خودکشی میکردند، نه اینکه دیگران را قربانی مطامع خود کنند!
******
شترمرغان سیاست
روزنامه هممیهن نوشت:
شترمرغ هم حیوان عجیبی است حداقل از منظر انسان؛ زیرا «به شترمرغ گفتند بار ببر، گفت مرغم گفتند بپر، گفت شترم». حالا حکایت برخی شده که از موضع قدرت برای همه از جمله رئیسجمهور تعیینتکلیف میکنند. گویی تمامی قدرت کف دستشان است. بعد که میگویی خُب! مسئولیت حل مسائل را هم بپذیر، میگویند این ربطی به ما ندارد و دولت باید پاسخگو باشد. نظرسنجیها نشان میدهد که مردم برای حل مسائل کشور بیش از هر چیز معتقدند که باید تحریمها حل شوند. متاسفانه کمتر از هر مورد دیگر نیز امید به حل مسئله تحریمها دارند. چون میدانند مخالفان داخلی حل تحریمها بسیار کوشاتر از مخالفان خارجی آن از جمله اسرائیل هستند. افکار و سیاستهای این جماعت سراسر متناقض است.
امروز برای توافق غزه جشن میگیرند؛ آن هم توافق با اسرائیلی که ابعاد جنایات آن بر هر کسی اثبات و آشکار شده است. ولی همزمان کوشش برای رسیدن ایران به توافق با قدرتهای جهانی را محکوم میکنند و برای آن خطونشان میکشند و خطاب به رئیسجمهور مینویسند که: «شما صاحب ایران نیستید و وظیفه شما باید اجرای قصاص دونالد ترامپ باشد.» صاحب ایران که معلوم است چه کسانی هستند. مردم ایران صاحب آن هستند. ولی اگر شما به مالکیت مردم اعتقاد دارید، بپذیرید که حداقل در برابر خواست و اراده آنان سر فرود آورید. با نماینده ۳درصدی خود برای ملت تعیینتکلیف نمیتوان کرد.
تمامی نظرسنجیها نشان میدهد که اکثریت قاطع مردم یا صاحبان اصلی این مرز و بوم خواهان رفع تحریمها هستند. در این میان، فقط اقلیتی رانتخوار و کاسب تحریم طبعاً مخالف هستند. آنان به قدری دور از سیاست هستند که بهصورت بچگانه ترور سردار سلیمانی را در قالب جرم شخصی و قصاص مطرح میکنند و وظیفه اجرای آن را هم به دوش دولت میاندازند و شاید متوجه نیستند که تبعات چنین رویکردی برای ایران چیست؟ البته به احتمال فراوان متوجه هستند، ولی بر حسب این تصور که «دیگی که برای من نجوشه سر سگ توش بجوشه» آنان میبینند که مسیر کنونی در جهت منافع مردم و در نتیجه مغایر با منافع آنان است و دیگی نیست که برای آنان بجوشد، پس بهتر میدانند که سر سگ در آن بجوشد.
هنوز تبعات اظهارات امامجمعه اردبیل بر دوش دولت سنگینی میکند که آن دیگری در تهران و در مقام امامجمعه خود را سخنگوی مردم دانسته و میگوید: «آتشبس برای اسرائیل و آمریکا تحمیل بود و رئیسجمهور دبنگ آمریکا از آتشبس به توافق بد یاد کرد... کسانی که دم از سازش با آمریکا میزنند و به تجارب گذشته و خون شهدا لگد میزنند، بدانند مردم ما خون و جوان دادهاند و عهد کردهاند تا ظهور امامزمان(عج) مقاومت کرده و از پا ننشینند.»
درحالیکه با رفتار خود نمازجمعه را بهکلی خلوت کرده است؛ حالا از مقاومت و خون شهدا سخن میگوید. ایکاش نصیحت استاد سخن سعدی را آویزه گوش میکرد که: «آن را که خانه نیین است؛ بازی نه این است». بهجای توصیه دیگران به مقاومت بهتر است که به امور خویشتن پرداخته شود و همراهی کنند که مردم ایران نمایندگان شایسته خود را برای استیفای حقوق ملت ایران که لایق بهترینها هست به میدان گفتوگو گسیل دارند و ما نیز بهجای سنگاندازی، آنان را حمایت کنیم و اجازه دهیم که مردم ایران نیز هوایی تازه کنند و مجبور نباشند که برای ارضای قدرتپرستی عدهای، پیش فرزندان و خانواده خود شرمنده باشند.
******
ربیعی از ضرورت اصلاحات سخت اقتصادی میگوید
علی ربیعی دستیار اجتماعی رئیسجمهور در کانال تلگرامی خود نوشت:
«آقای رئیسجمهور پزشکیان! میخواهم شرحی از وضعیت امروز جامعه و آنچه در آن میگذرد را برای شما گزارش کنم: این روزها با افراد زیادی با نگرشهای مختلف صحبت میکنم: انقلابیون قدیمی، دلسوزان بیقصد و غرض، حتی ایثارگران، روشنفکران، جامعهشناسان، صاحبنظران علوم سیاسی، اقتصاددانها، صنعتگران، تولیدکنندگان، اعضای هیات علمی و…
قابل تأمل است که همه این افراد در خصوص یک جمله متفقالقول هستند: «این روندها باید اصلاح شود؛ به این شکل نمیشود ادامه داد.» به رغم اینکه طیف مختلفی از دیدگاهها درباره اینکه چه باید کرد وجود دارد اما در این گزاره که «اینگونه نباید باشد»، اشتراک نظر وجود دارد. حال در این میان، برخی هنوز هم در خصوص علت پدید آمدن چنین وضعیتی به دنبال توجیه و فرافکنی هستند! و علت چنین شرایطی را سیاستهای برخی از دولتها میدانند، هرچند هشت سال دولت نهم و دهم و نزدیک بیش از سه سال دولت سیزدهم را هم کاملا از تاریخ دولتها جدا کرده و درصدد هستند نتیجه این امر را به پدیده موهومی به نام ناتوانی دولتهایی که آنها در آن حضور نداشتهاند، گره بزنند. اتفاقا بیشترین روندهای نامطلوب و جداییها در همین دورهها شکل گرفته است.
آقای رئیسجمهور؛ اگر شرایط تغییر نکرده و اصلاح نشود با سرنوشتی همراه با کاهندگی روزافزون، ضعیف و تهی شدن از درون مواجه میشویم و این همان بدخواهان تاریخی ایران است. ما به اصلاحات سخت اقتصادی، بهبود وضعیت اجتماعی، زیستن آسوده مردم در جامعه و حضور در اقتصاد جهانی نیاز داریم. فرصت زیاد نیست. برخیها با دلایل موهوم، از پذیرفتن این امر که وضع کنونی بیشتر حاصل تفکرات و عملکرد و مانعسازیهای آنهاست، سر باز میزنند؛ حاصل ماندن این افراد در قدرت به قیمت عدم مشارکت جامعه و خالی کردن عقبه نظام است.
جناب رئیسجمهور پزشکیان: لطفا دیگر معطل این افراد نشوید. تاکنون در مسیر درست قرار گرفتهاید. نباید در دام جوسازی افرادی که تخریب را شروع کردهاند افتاد. اینها به قیمت ناامید کردن مردم و ضعیف شدن عقبه نظام و انقلاب، همچنان میخواهند در ساخت قدرت باقی بمانند. ماندن در قدرت را به ایدئولوژی خود تبدیل کردهاند. اینها گاهی به ظریف و مسیر ظریف حمله میکنند، گاهی مصاحبه شما در خصوص مسیر درست مذاکره با عزت در جهت پویایی ایران را مورد هجمه قرار میدهند؛ در مقابل فیلترینگ بیخاصیت و افایتیاف با تعابیر و تفاسیر مندرآوردی فلسفه درست میکنند. معطل این افراد نشوید. کسانی که دیگر قصد همراهی با شما را ندارند. مردم چه آنانی که به شما رای دادهاند و چه آنها که به شما امید بستهاند، در این مسیر که سربلندی ایران، رشد و شکوفایی کشور و احساس خوب به انقلاب اسلامی باشد، با شما همراهند و رضایت خدای متعال نیز در همین است.»
******
جرزنی بعد از قدرت
روزنامه جوان نوشت:
یک حرف غلط را آقای ظریف عضو دولت چهاردهم برای بار صدم تکرار کرد. این خاصیت سیاست است که حرف اگر جذابیت عوامفریبانه داشته باشد، هرچه غلطتر، گیراتر و لابد پرتکرارتر! ظریف گفت: «پزشکیان شرایط بسیار نامناسبی را به ارث برد. او در این مدت با کمک رهبری، کشور را از جنگ نجات داد.»
بخش اول این گفته، موردنظر نیست، چون از آن نک و نالهای بعد از رسیدن به قدرت است که حال مردم را بد میکند. اینکه سیاستمداران در تبلیغات انتخابات به مردم فقط بگویند ما میآییم که کشور و شما را نجات بدهیم و بعد از رسیدن به قدرت بگویند شرایط بدی را به ارث بردیم. کاش معجزهای میشد و این خزعبلات و فریبکاریهای سیاسی از زبان سیاستمداران پاک میشد.
اما بخش دوم تقلیدی کورکورانه از حرفی است که سیسال است اصلاحطلبان میزنند. اول میگفتند خاتمی کشور را از جنگ دور کرد. بعد روحانی میگفت من دور کردم. یک زمانی همین آقای ظریف هم خودش را وارد فهرست کرد و گفت که خودش کشور را از جنگ دور کرده است. حالا شاید کمی به احترام پزشکیان که مثل سلفای اصلاحطلبش حاضر نیست نقش اپوزیسیونی را که برای او نوشتهاند به نمایش بگذارد، با کمی تعدیل میگویند پزشکیان «با کمک رهبری» کشور را از جنگ دور کرد! اختیار دارید! همان خود شما بهتنهایی بودید که این کار را کردید.
اگر آمریکا خود را مقابل سیاستمدارانی مثل ظریف میدید، الان خاک این کشور را توبره کرده بود. تدبیر اقتدار ایران در جای دیگری است. امریکا در ایران خود را مقابل یک ملت مقاوم میبیند، وگرنه شماها که در تاریخ میگردید که یک موضع به ظاهر ضعف مثل قطعنامه جنگ پیدا کنید و به امریکاییها میگویید ما اکنون در شرایط ۵۹۸ هستیم! اگر جنگ نمیشود اتفاقاً به این دلیل است که امریکا فریب پیامهای پنهان و آشکار شما را نمیخورد و ارزیابیاش از مقاومت ایران واقعبینانه است.
نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.