«خفاش شب»
نویسنده: سیامک گلشیری
ناشر: چشمه، چاپ اول: 1400
128 صفحه، 40000 تومان
***
رمان «خفاش شب» اثر سیامک گلشیری روایتی بر اساس یک ماجرای واقعی است. داستانی اجتماعی و جنایی برگرفته از حوادثی هولناک و فجیع که زمانی در دل زنان و دختران ایرانی وحشت ایجاد کرده بود. روایتی که اگر چه تلخ و دردناک بود، اما موجب شد پس از آن این گروه از جامعه در رفت و آمدهایشان به نکات امنیتی بیشتری دقت کنند. بنابراین پرداختن دوباره به این رویداد ترسناک و مرور مجدد آن در قالب یک داستان علاوه بر جنبۀ ادبی، باعث آگاهیبخشی و یادآوری ضروریات زندگی شهروندی است.
غلامرضا خوشرو یا همان خفاش شبهای تهران کسی بود که در دهۀ هفتاد با شهرت خفاش شب قاتل زنجیرهای شناخته شد. قتلهایی همراه با سرقت و تجاوز جنسی به علاوۀ یک بار فرار از دست مأموران در سال 1371، که به اعدامِ او در سال 1376 با اتهام 9 فقره قتل منجر شد. ماجرایی که با کشف جسد زنی حوالی پارک چیتگر آغاز شد و دادگاههای جنجالیِ آن، توجه بسیاری از مردم متأثر ایران را به خود جلب کرد.
حالا سیامک گلشیری رمان «خفاش شب» را با پرداخت بیشتر به زندگی حقیقی این شخصیت جنایتکار نوشته و منتشر کرده است. ماجرای کتاب را حادثهای ترسناک و جنایتی واقعی در شبی تلخ و خشونتآمیز رقم میزند. نویسنده تلاش کرده از طریق نظارت خواننده بر اعمال و رفتار قاتل، وی را با اسرار قتل و احساسات رقت بار قربانیان آشنا کند. گلشیری گذشتۀ غلامرضا خوشرو را دستمایۀ دگرگونی شخصیت قاتل دانسته و همین موضوع را علت سوق او به سرنوشت تلخی که برای خود و قربانیانش رقم زد، نشان داده است. به همین دلیل است که طی داستان مدام به گذشتۀ قاتل برمیگردیم تا به نوعی رفتارش را ریشهیابی کرده و علت کردار وحشیانۀ او را بیابیم.
گلشیری زاویۀ دید سوم شخص را برای روایت خود انتخاب کرده است. دیالوگها متناسب با شخصیتها و موقعیتهای داستان نوشته شدهاند و بیشترین نقش را در ساخت داستان داشتهاند. نویسنده داستانش را از طریق تأکید بر جزئیات صحنههای خشونتآلود، به تصویر کشیده است. ماجرای رمان مربوط به زمانی بعد از اعدام خفاش شب است و قاتل میخواهد با استفاده از نام وی خود را به جای او معرفی کند. عنصر تعلیق در این رمان به آفرینش لحظاتی نفسگیر و موقعیتهایی دلهرهآور منجر شده و سپری شدن رویدادها در تاریکی شب، کمک شایانی به القای ترس کرده است.
نکتۀ قابل توجه دیگر، داستانسُرایی و پرحرفی قاتل در مواجهه با قربانیان است. قربانیانی که گاهی افرادی سادهلوح به نظر میرسند که اعتمادشان به دیگران، بدون ذرهای تردید و شک و به آسانی صورت میگیرد. برخی مواقع رفتارهایی غیر قابل باور نیز از همین قربانیان سر میزند که باورپذیری ماجرا را کمی دشوارتر میکند؛ اگر چه اعتماد به نفس و مهارت قاتل فریبکار و چرب زبان داستان، تا حدودی این موضوع را توجیه میکند.
رمان «خفاش شب» خوشخوان و دارای كشش است و در نیمۀ نخست جذابتر هم روایت میشود. نویسنده ابتدا به شرح چگونگی ربوده شدن و قتل چند زن و دختر میپردازد كه قربانی دو نفر به نامهای قاسم و مراد شدهاند. به همین موازات به صورتی فرعی و در لفافه به روایت زندگی خصوصی قاسم نیز پرداخته شده است. در عین حال در سطحی دیگر تلاش شده تا ماجرا به تحلیل روانشناسانهای از شخصیت و كنش قاسم برسد. داستان اگرچه به مرور بیرحمی و خشونت قاسم جنایتکار را روایت میکند، اما از وجوهی دیگر نیز به شخصیت او میپردازد. به عبارت دیگر نویسنده خواسته نشان بدهد که قاسم هم خود یک قربانی و حاصل بیعدالتی و بیتوجهی جامعه است و برای نمونه پدر قاسم را میتوان دلیل بخش قابل توجهی از انحرافات او دانست.
برخی خوانندگان این رمان، قاسم را به عنوان یك بیمار میپذیرند و به جای احساس خشم هنگام ارتکاب جرایم او دچار احساسی انسانی میشوند. شاید همین موضوع هم پیام اصلی رمان «خفاش شب» باشد كه در قالب قصه به جامعه ارائه میشود. از سوی دیگر، نویسنده با شتاب بیشتر و بدون تأمل از شخصیت قربانیان قاسم عبور کرده است. زنانی که فاقد نام و هویت هستند و با عباراتی چون زن لاغر، زن چشمدرشت، زنی با ناخنهای بنفش و... از آنان یاد کرده است. زنانی که عجولانه و اغلب در ساعات پایانی شب، طعمۀ تارهای تنیدۀ فریب و جنایت میشوند.
سیامک گلشیری سال 1370 داستان کوتاهی با نام «یک شب، دیروقت» در مجله آدینه منتشر کرد و سپس به همکاری با مجلات دیگر پرداخت. بیشتر داستانهای گلشیری در ایران معاصر و شهر تهران میگذرد. او بیشتر سعی دارد با نگاهی واقعی روابط و مناسبات انسانی در جامعه ایران را مورد پردازش قرار دهد. گلشیری تا کنون بیش از بیست رمان، چند داستان کوتاه و رمانهای چندگانهای برای نوجوانان منتشر کرده و موفق به نامزدی و دریافت جوایز ادبی بسیار شده است. «مجموعه داستان همسران»، «مهمانی تلخ»، «چهره پنهان عشق»، «شب طولانی»، «نفرین شدگان» و ... از دیگر آثار سیامک گلشیری به شمار میروند.