«شاه بهار»
نویسنده: سعید تشکری
ناشر: کتاب نیستان، چاپ اول 14000
232 صفحه، 63000 تومان
*****
مسیر بروز رمان های دنباله دار در ایران و به تبع آن در دنیا بدین گونه است که نویسنده شروع به نوشتن یک رمان می کند در دو جلد، سه جلد، ده جلد می نویسد و به تیع آن تمام آثار دیگری را که می خواهد بنویسد تعطیل می کند و تمرکزش بر یک اثر است. اثرِ مادر. اما گونه ای دیگر از آثار داستانی هستند که در عین مستقل بودن به هم پیوسته نیز هستند که نام آن ها را می گذاریم کتاب اول دوم سوم و... نویسنده طی نگارش چنین آثاری، برای هر کدام از کتاب هایش به یک تحقیق میدانیِ مستقل نیازمند است. اینجا با یک تجربه رو به رو هستیم که نویسنده در متن جدید خود هرچقدر در طول زمان رشد می کند شیوه نگارش و پرورش موضوعی نیز متفاوت می شود البته یک پیش شرط دارد. خلاقیت نویسنده. این تفاوت در خروجی کتاب کاملا مشخص است. نویسندگان خلاقی از این دست تمام تلاششان بر این امر استوار است که در نگارش هر کتاب، آخرین تجربیات و آگاهی های خود را در حوزه نوشتن ارائه کنند. خوانندگان می توانند این گونه کتاب ها را مستقل از هم بخوانند. مثل هشت کتاب ولادت که قرار است 800سال را با برش ها و کات های زمانی روایت کند و تا امروز سه کتاب با نام های ولادت، سیمیا و شاه بهار منتشر شده اند و تنها در تم داستان مشترک هستند. در صورتی که آثار مجلد چنان پیوسته و به هم مرتبط هستند که مخاطب باید از جلد اول شروع کند و تا پایان آخرین جلد بخواند تا سرانجام حوادث و کارکترها را دریابد. بعضی نویسندگان این خطای تاریک را انجام می دهند و کتاب های مُجلّد را تحت عنوان کتاب اول دوم سوم منتشر می کنند. در صورتی که کتاب اول دوم سوم یعنی سه کتاب مستقل.
آنچه سبب تفاوت عمده میان این سه کتابِ ولادت شده است، گذر کاراکترها از دوران مختلف است که آن ها را به امکان جدیدتری می رساند. بگذارید با مثال منظورم را روشن تر بیان کنم. وقتی در حال نگارش کتاب ولادت بودم، عرصه من در داستان بیابان بود. یک گروه از طرف مامون مامور می شوند تا هرکسی را که از مدینه تا مرو به قصد دیدار با امام رضا (ع) راهی می شود بکُشند، از حضرت شاه چراغ تا حضرت معصومه و شبانانی که می خواستند به دیدار امام رضا (ع) بروند. پس طبیعتا پهنه فراخِ کتابِ اول بیابان بود و شهر در آن غایب بود. ولی در کتاب دوم، سیمیا، گستره داستان شهر بود و قاهره ای که بیش از هر چیز بر هنر پارچه بافی و معماری استوار بود. زندگی و شناسنامه کارکترها در این دو کتاب و کتاب سوم یعنی شاه بهار هم تحت تاثیر امکانات زمانه ی آن ها متفاوت است هم تحت تاثیر لوکیشن کلی هر کتاب. یعنی من به عنوان نویسنده برای کاراکترهایی که در بیابان هستند باید یکسری حرفه فراهم کنم که قطعا با حرفه هایی که در شهر است متفاوت است. همین باعث می شود در کتاب اول حرفه کاراکترها یا کشتن باشد یا حراست از جان و ماحصلش نزاع در بیابان. چنین اثری قطعا با کتاب دوم متفاوت است زیرا در سیمیا حرفه ی کاراکترها باید در شهری مانند قاهره تعریف شود که من را به معماری، هنر پارچه بافی، سم شناسی و پرورش گرگ رساند که از فنون مردم مصر است. این ها جدا از آن تم اصلی مشترک میانِ هشت کتاب ولادت است و به همین دلیل می گویم نویسنده پیش از نگارش هر کتاب باید تحقیق میدانی مستقل جدا از محتوا داشته باشد تا به فن درستی برای کارکترهای زمانه داستان و لوکیشن داستان برسد. انتقال این فنون به کاراکترها نیازمند آن است که نویسنده خود در این فنون دانش کافی داشته باشد تا بتواند آن ها را به کاراکترهایش انتقال بدهد و آن ها بتوانند با استفاده از این فنون در داستان کاری انجام بدهند. به تبع آن نثر رمان، تکنیک رمان و بسیاری دیگر از عناصر رمان تغییر می کند.
در جلد سوم که الان با آن رو به رو هستیم لوکیشن کلی داستان یک شهر است که دوستداران امام جواد (ع) می توانند ایشان را ببینیند و همه حوادث و اتفاقات در شهر می گذرد آن هم در شهری مثل مدینه. یک کلانشهر در زمانهی خود به مفهوم حج و مسجد حضرت رسول. طبیعتا وارد ادبیات شهری می شویم. ادبیات شهری که به هزار سال پیش وابسته است. چکونه می شود یک شهر را در هزار سال پیش ترسیم کرد؟ شما یا باید به دنبال رفرنس باشید تا بدانید هزار سال پیش در آن شهر چه توانایی ها، چه پیشه ها و چه امکاناتی بوده است یا خیال کنید اما آیا خیال می تواند هزار سال پیش را تصور کند و اصلا چقدر می شود به همچین خیالی اعتماد کرد؟ می خواهم بگویم بی تحقیق و صرفا براساس خیال کجا ممکن است شما از وجود آن شب های بغدادی باخبر باشید که مامون و هارون برای خود ساخته اند و چیره دست ترین موسیقیدان ها می آیند و در آنجا خنیاگری می کنند؟ خوب وقتی قرار باشد موسیقی به رمان وارد شود شما دیگر نمی توانید صرفا به صدای آن توجه کنید بلکه باید کارارکتر در کنار خنیاگری کار دیگری با آن انجام بدهد، نتیجه اش می شود شاه بهار که یکی از نوازندهگان چیره دست تصمیم میگیرد ساز خود را که یک عود است به عنوان هدیه برای حضرت جواد (ع) بیاورد. سازی با صدایی بهشتی. رابطه ی کاراکتر با سازی مثل عود می شود موسیقی. اگر در ولادت شمشیر بود و اسب در سیمیا گرگ بود و پارچه و سم و گرگ، در این سومی ما با سازِ عود و موسیقی رو به رو هستیم. گمان میکنم این گنجینه ای که در سه کتاب از هشت کتاب ولادت ارائه می شود، حاصل یک گنج جویی از هزار سال پیش است که نویسنده باید تحقیقات بسیار مدونی را انجام بدهد و برای کاراکترها کار بتراشد و اصطلاحا مرد کار بشوند و این زنان و مردان کار، یاران دو جبهه خیر و شر بشوند.
وقتی خواننده این سه کتاب را می خواند متوجه می شود چه تفاوت عمیقی بین زبان، نوع روایت و قطر کتاب وجود دارد. به نظرم باتوجه به شرایط بد اقتصادی که در آن به سر می بریم، نمی توانیم کتاب هایی را که مجموعه های به هم پیوسته و مستقل هستند در قامتی قطور بنویسیم. حتی اگر قطور هم بنویسیم با فونت های ریز چاپ می شود تا کتاب در عین حال که حجم مناسبی برای خواندن دارد، ظاهر لاغری داشته باشد، کم ورق شود و ارزان و قابل خرید برای بخش بیشتری از مردم. کتاب اول ولادت ۱۱۰هزار کلمه دارد. سیمیا ۳۰هزار کلمه و شاه بهار حدودا ۶۰هزار کلمه. جدا از عطف کتاب ها مقیاسشان به جهت تعداد کاراکتر (کلمه) رمان است. رمان با رمنس و داستان بلند تفاوت هایی دارد. رمان داستانی است که در آن قهرمان های مختلف با شناسنامه های مختلف حضور دارند در رمانس این عطف و تعداد قهرمان ها کم می شود و میزان جغرافیا هم کوچک می شود. در داستان بلند به شدت تعداد لوکیشن و کاراکترها کم تر است ولی بالا دست داستان کوتاه است. یعنی یک داستان بلند از 8هزار کلمه بیشتر نیست و داستان کوتاه از 1500کلمه تا 5هزار کلمه است. این اعداد فقط حجمِ فیزیکی داستان نیستند، بلکه به تعداد لوکیشن و زمان طول اثر هم اطلاق می شود. پس طبیعتا در این سه کتاب سر و کارم با رمان بوده است، یعنی تعداد کاراکترهای سیمیا 60 تاست که جمع شده اند با یک سرنوشت مشخص. در شاه بهار و ولادت هم حدودا همین تعداد کاراکتر حضور دارند. 60 کاراکتر جزیی و کلی که در طول رمان در حرکت هستند ولی همه این کارکاکترها انجام و سرانجام دارند یعنی چون کتاب اول، دوم، سوم هستند شما نمی توانید سرانجام کارکترهای کتاب اول را به کتاب بعدی حواله کنید. این تفاوت دیگری است که میان جلد دوم و کتاب دوم وجود دارد. وقتی می گوییم کتاب دوم، داستان در پایان کتاب دوم کات می خورد و یک دوره انتقالی میان کتاب دوم و سوم اتفاق می افتد. یعنی هشت کتاب ولادت قرار است 800 سال را در بر بگیرد و پرش زمانی میان این هشت کتاب وجود دارد و سال های به هم پیوسته نیستند. بنابراین تکلیف کاراکترهای کتاب اول باید در همان کتاب برای مخاطب روشن شود. همین ماجرا سبب مستقل بودن هشت کتاب ولادت از یکدیگر می شود و آن تم اصلی است که میان هشت کتاب مشترک است. در صورتی که در کتاب های چند جلدی این پرش زمانی وجود ندارد. دادن این کات ها در کتاب های ولادت کار سخت و سنگینی بوده است. هشت کتاب ولادت در حقیقت جای خالی یک نوع رمان در ادبیات ایران است که به صورت مستقل چاپ می شوند و خواننده می تواند آن ها را هم مستقل هم پیوسته بخواند.