«از آسمان به گل سرخ»
(نامههای عاشقانه)
نویسنده: آنتوان و کونسوئلو دوسنت اگزوپری
ترجمه: ابوالفضل اللهدادی
ناشر: فرهنگ نشر نو، چاپ اول 1401
347 صفحه، 190000 تومان
****
نامههای خصوصی به نیت انعکاس عمومی نوشته نمیشوند، اما اغلب پس از انتشار به عنوان جذاب ترین بخش آثار برجای مانده از یک هنرمند یا نویسنده، با استقبال مخاطبان روبه رو می شوند؛ به ویژه وقتی عاشقانه باشند و از دلدادگی نویسندگانشان حکایت کنند. این اقبال را نباید تنها به پای کنجکاوی های سطحی مخاطبان و میل سرک کشیدن به زندگی خصوصی دیگران تعبیر کرد؛ لااقل در مورد اهل فرهنگ و تفکر و یا ادبیات، ماجرا اینطور نیست. با اینکه این نامه ها به نیت خلق اثری ادبی نوشته نشدهاند اما گاه به شکلی ناخودآگاه به چنین آثاری پهلو می زنند؛ گاهی نیز به دلیل آنکه در این نامهها از درونی ترین احساسات و پنهانیترین نیازهای عاطفی نویسنده سخن به میان آمده است، برخی جنبههای شخصیتی آنها و یا ریزهکاریهای فنی و هنری آثارشان بازشناسایی میشود و از این سبب اهمیتی دو چندان پیدا میکنند.
چه میل بازشناسایی بهتر هنرمندان و نویسندگان در میان باشد و چه جذابیت های ادبی و هنری این نوشتهها و... اقبال مخاطبان از چنین آثاری، باعث شده نامههای شخصی آنها، باوجود عدم رضایت نویسندگانشان پس از مرگ ایشان منتشر شوند. ماجرای انتشار نامههای خصوصی میان آنتوان و کونسوئلو دوسنت- اگزوپری نیز این چنین بوده و به همین خاطر اولیویه داگه (نوه خواهر آنتوان دو سنت و اگزوپری که در سال 2008 بنیادی را نیز به نام این نویسنده بنیاد نهاد) در پیش گفتار کتاب «از آسمان به گل سرخ» می نویسد:« آه دایی عزیز! تو که بیش از هر چیز از تجاوز به حریم خصوصی و «اهل منزلت» متنفر بودی، شاید این نمایش عمومی را عملی وحشیانه و خلاف همه اصول تمدنت قلمداد می کردی . اما من مسئولیت این وحشی گری را برعهده می گیرم!»
به این ترتیب نامه های عاشقانه آنتوان و کونسوئلو دوسنت- اگزوپری که به شکلی اتفاقی پیدا شده بود قریب به هفتاد و هفت سال بعد از مرگِ خالق شازده کوچولو منتشر شد و حالا این کتاب با نام «از آسمان به گل سرخ» و با ترجمه ابوالفضل الله دادی به همت نشر نو به بازار آمده است. البته پیش از این نیز همین ناشر نامههای عاشقانه آلبر کامو و ماریا کاسارس را منتشر کرده بود که سرو شکل مشابه آنها این ظن را به وجود آورده که احتمالا با مجموعهای از این نامه ها روبه رو خواهیم بود.
عشق آنتوان و کنسوئلو نمونه بارز آن عشقهایی است که با عنوان عاشقی در همان نگاه نخست نامیده میشود. کنسوئلو پیش از آن دو بار ازدواج کرده بود که یکی ناموفق بود و دیگری با مرگ به ناکامی انجامیده بود. این بار اما همه چیز از همان ابتدا شکلی متفاوت و هیجان انگیز داشت. خلبانی که بعدها به یکی از نامدار ترین نویسندگان ادبیات داستانی بدل شد، از او خواست تا با یکدیگر به آسمان پرواز کنند و حین این پرواز از او خواستگاری کرد در حالی که عروس از هیجان و ترس به خود می لرزید. این ماجرا در سال 1931 در آرژانتین اتفاق افتاد و تا سال 1944 که با مرگ آنتوان دو سنت اگزوپری به پایان رسید، عاشقانهای پراحساس را ساخت که روایت لحظههای شورانگیز و پرفراز و نشیب آن در کتاب حاضر در رهگذر نامههایی که این زوج عاشق برای یکدیگر نوشته اند ثبت و ضبط شده است.
آنتوان دو سنت اگزوپری اگرچه در نامههای انعکاس یافته در این کتاب، بیشتر عاشقی بی قرار جلوه می کند که در هنگام دور افتادن از همسرش فکر و ذکری جز او ندارد؛ اما در عین حال شخصیتی مرگ اندیش نیز هست. اندیشهی رسیدن به آرامشی جاودان در مرگ که در متن نوشته های او قابل ردیابی است؛ گویی در او نوعی خودآگاهی در زمینه سرانجام این عشق احساس میشود. که نهایتا پایانی غم انگیز را برای این عشق پیش بینی میکند چنانکه که سرانجام شکل واقعیت گرفت تا به زعم او انتظار دیدار با گل سرخ زندگی اش در ابدیت رقم بخورد.
کنسوئلو دو سنت اگزوپری تأثیری تعیین کننده در زندگی همسرش داشت، آن چنان که به اعتراف آنتوان سنت و اگزوپری در همین نامهها او الهامبخش «شازده کوچولو» بود. وجودی آنچنان عزیز که میخواسته این اثر را که به شهرت و جاودانگی اش ختم شود به کنسوئلو تقدیم کند. کاری که در یکی از همین نامهها افسوس میخورد که چرا انجامش نداده است و در ادامه از او میپرسد که استقبال از «شازده کوچولو » چطور بوده؟ شاید اگر می دانست با این اثر در تاریخ جاودانه می شود در تقدیم کردن او به عشقش و شریک کردن او در این جاودانگی تردیدی به خود راه نمیداد.
کنسوئلو در السالوادور زاده شده بود در خانواده ای ثروتمند که با فرهنگ اسپانیولی رشد کرده بود و حین تحصیل در سانفرانسیسکو با لاتین تبارها نشست و برخاست کرده بود. او بعدها آرزوهایش را چنین وصف کرده بود«رویا این است که به ملکه ای در سرزمین های دوردست بدل شوم» رویایی که با عشق آنتوان شکل حقیقت به خود گرفته بود. هرچند که خود او ترجیح داده بود درباره تاثیری سازنده که در زندگی همسرش داشت سکوت کند، چنان که اغلب زندگی نامه نویسان از پررنگی نقش او غافل مانده بودند. اما نامه های او فرصتی است برای دریافتن این واقعیت که چگونه عشق می تواند چنین پرشور احساسات عاشق را برانگیزد تا آثاری ماندگار از خود برجای بگذارد.