دلیل عمده شکست پروژه اغتشاشات ۱۴۰۱، عدم حضور گسترده طبقاتپایین جامعه و کارگرانی بود که بسیاری از جریانهای اپوزیسیون به دنبال یارکشی از آنان بودند و علیرغم این خواسته، جامعه کارگری و حداقلبگیرانی که در تنگناهای معیشتی فراوان به سر برده و این تصور میرفت که به صف اغتشاشگران بپیوندند، «نه» بزرگی به اپوزیسیون و برخی جریانهای سیاسی داخل کشور گفته و فرصت را از آنان سلب کردند.
اما در توضیح علل و چرایی این رویگردانی نمیتوان صرفاً با عینک ایدئولوژیک به مسئله نگریست؛ باید به واقعیت موجود تکیه و قضیه را از اول روایت کرد.
در ابتدای سال ۱۴۰۱ و اقدامی که مسبوق به سابقه نبود، افزایش ۵۷ درصدی دستمزد کارگران اعمال شد. هر چند این مقدار افزایش هم با تورم موجود کفاف هزینههای زندگی آنان را نمیداد و متعاقباً اقدام قوای مقننه و مجریه در حذف ارز ترجیحی، این افزایش دستمزد را بیاثر کرد اما اینکه پس از مدتهای متمادی به جامعهکارگری اعتنا و بخشی از مطالبات بهحق آنان در کانونتوجه قرار گرفته بود، برای جامعهکارگری دلگرمی ایجاد کرد. این تصور میرفت که بناست در دولتی که همواره از مستضعفین و محرومان دم میزد، کارگران مورد تفقد قرار گیرند که این امر ظاهراً تصوری ناصواب بود؛ اقتصاد سیاسی دولت و اقدامات همراستای آن، خطبطلانی روی این پندار کشید.
ابتدای امسال و افزایش ۲۷ درصدی دستمزد با وجود تورم هولناکی که دامنگیر جامعه شد، نشان داد که درب همچنان بر پاشنه سابق میچرخد و اقداماتی مشابه سال گذشته، در حد جرقههاییاند که سریعاً به خاموشی میل میکنند. همین امر موجب نارضایتی بخش عمدهای از کارگران شده و قابلانکار نیست که دستمزدهای حداقلی کفاف قوت ماهانه آنان را هم نخواهد داد و بنابراین باید به سرعت برای ترمیم این شکاف قدم برداشت زیرا فرصتطلبان به دنبال مصادره مطالبات جامعهکارگری و پیوند زدن آن با عنصر آشوب و اغتشاشند؛ آنان در پی شرایطی برای رقمزدن حوادثی مشابه پاییز ۱۴۰۱ و اینبار با میانداری طبقهای دیگر از جامعه هستند.
عنصر بارز ۱۴۰۱، سردمداری طبقات متوسط و بالای جامعه و اعتراض به مولفههایی چون گشتارشاد و حجاب، آن هم به رادیکالترین شکل ممکن بود اما به نظر میرسد این بار سناریو متفاوت خواهد بود؛ برای گستردگی و موثربودن آن، باید کارگران را وارد کارزار و بین مطالبات معیشتی آنان و خواستههای دیگر لایهها پیوند برقرار کرد تا زیر و روی جامعه به آتش کشیده شود! باید به داخل برگشت؛ به زمینههایی که فرصت ماهیگیری از آب گلآلود را فراهم میکند؛ به سرسری نگاهکردنها، بیمبالاتیها و بسترهایی که پوزیسیونها را به اپوزیسیون تبدیل میکند.
از ابتدای سال تا کنون، نمایندگان جامعهکارگری بارها بر ناعادلانهبودن دستمزد و اصلاح آن تاکید کرده اما گویا گوش شنوایی برای شنیدن وجود ندارد و این سکوت حکمفرما، تشویش و دلهره را مستولی میکند.
اگر به سمت ترمیم این شکاف موجود حرکت کنیم، هیچ جریانی توانایی آشفتهکردن جامعه و بر هم زدن امنیت آن را نخواهد داشت؛ همانطور که رهبر انقلاب هم بارها بر این امر تاکید کرده: « اینطور نیست که ما هیچ اشکالی نداریم، فقط دشمن خارجی است که دارد مشکل ایجاد میکند؛ نه، مگس روی زخم مینشیند؛ زخم را خوب کنید، زخم را نگذارید به وجود بیاید. ما اگر مشکل داخلی نداشته باشیم، نه این شبکهها میتوانند اثر بگذارند، نه آمریکا میتواند هیچ غلطی بکند.» - ۹۶/۱۰/۱۹