رسانهها در تبیین و تشریح یک جریان فکری، نقش موثر و قدرتمندی در جامعه دارند. نگاه استراتژیک رسانهها به خاطر اشراف کامل بر حوزههای مختلف جامعه، چه فرهنگی، سیاسی و یا اقتصادی میتواند زمینه راهبردهای کلان را برای توسعه کشور فراهم آورد. مصداق آن همراهی با جشنواره فیلم فجر است که چون بر مبنای اندیشه و تفکر پایهگذاری شده، رسانهها، تریبون قدرتمندی برای تحلیل و ارزیابی و جهتدهی بهتر استراتژیهای تعیینشده برای یک جشنواره ملی و جهانی محسوب میشوند.
رمز موفقیت و پایداری مستقل رسانهها در این عرصه، عدم وابستگی به منافع اقتصادی، سیاسی و نگرشهای جناحی و سلیقهای است. رسانه که در نگاه مخاطب، نقش نگهبانی و پاسداری از مطالبات مردمی را دارد، زمانی میتواند اطمینان و اعتماد مخاطب را بهدست آورد که از مناسبات پشتپرده اقتصادی و یا جناحی دور باشد.
یکی از روشهای آسیبپذیری یک رسانه، زمانی است که گمان کنیم بیپایه و بدون استدلال منطقی و علمی، از یک سیاستگذار و یا یک اثر هنری، تعریف و تمجید شده و فضای تبلیغاتی کاذبی برای آن دستگاه و یا مدیر و یا آن اثر ایجاد میشود. از سوی دیگر، وقتی ضعف تامین منابع اقتصادی یک رسانه فراهم باشد، برخی کمپانیها که هدف پنهانشان، پایداری جایگاه پست و مقام است نه ارتقا فرهنگ و هنر، از این ضعف استفاده کرده و با تشویق به تمکین مالی یک رسانه و یا حتی یک خبرنگار و منتقد، به طرق مختلف تامین مالی، به تغییر نگرش فکری آن رسانه در جهت تامین نیازهای جناحی و شخصی و نه بیان واقعبینانه میپردازند.
در مقابل هم، برخی کاسبکاران تجاری رسانهای هستند که تریبون عدالتخواهی رسانه را مورد سوءاستفاده قرار داده و زمینه را برای ایجاد تحریک و وسوسه مدیر مربوطه و یا تهیهکننده یک اثر سینمایی در قالب تهیه خبر، نوشتن نقد و یا گفتوگوهای متعدد تصویری فراهم میسازند.
آسیب گروهی که بستر مخرب این جریان فسادآور در رسانه را ایجاد میکنند بیشتر از تشویق دستگاههای تولید اثر برای تبلیغ تجاری و معرفی کالایش میباشد. راه جلوگیری از این جریان فسادانگیز فکری و اقتصادی، هوشیاری و تدابیر لازم برای شناسایی این جریان مخرب و یا افراد سودجو و به اصطلاح پولکی با ماسک مدیر صالح، تهیهکننده حرفهای، خبرنگار عدالتخواه و یا منتقد منصف است. تشکیلاتی که در راس حضور دارند همچون معاونت مطبوعاتی، کانونها و اتحادیههای رسانهای که وظیفه تایید و استقلال رسانهها برای حضور مجامع سینمایی را دارند؛ و یا انجمنها و صنوف سینمایی همچون خانه سینما و یا کانون تهیهکنندگان که وظیفه صیانت از جریان اصیل تولید فیلم را دارند، میتوانند نقش کلیدی داشته باشند اما، به شرط آنکه خود دچار این آفت نشده باشند.
در این مسیر، شفافسازی صدور کارت و تایید رسانهها و علنی کردن اسامی و اهداف توسط روابط عمومی جشنواره و یا تشکیلاتی مثل انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی حائز اهمیت است که صدور نزدیک به دو هزار کارت رسانهای و یا شبکههای متعدد صوتی و تصویری بر چه مبنایی صورت گرفته و یا استراتژی آن رسانه و یا طرح سوالات برخی خبرنگاران و یا نوشتههای برخی منتقدان با چه مبنایی تبیین شده است.
پروپاگاند کردن فضای جشنواره و حضور برخی افراد به عنوان خبرنگار و منتقد و مهمتر، در سمت مسئول روابط عمومی یک نهاد و یا یک فیلم بودن، نشان از همبستگی و اتحادی کاسبکارانه دارد که در شان رسانه نیست.