اقدام تروریستی اخیر رژیم اشغالگر قدس در ترور رئیس دفتر سیاسی حماس در تهران، اهداف راهبردی را دنبال می کند و سعی دارد فضای تازه ای را در سطح منطقه ایجاد کند و مانع از وقوع سناریوهای تکان دهنده برای رژیم صهیونیستی شود. با این حال، روند واقعیات میدانی نشان از آن دارد که صهیونیست ها با اشتباهات محاسباتی جدی رو به رو هستند.
تنها اندکی پس از انتشار خبر ترور شهید هنیه در تهران، این رویداد با بازتاب های گسترده منطقه ای و بین المللی همراه شد.
در این راستا، شمار قابل توجهی از مقام های دولتیِ کشورهای مختلف در سطح منطقه و جهان، قویا ترور شهید هنیه توسط صهیونیست ها در ایران را محکوم کرده و آن را منزجرکننده توصیف کرده اند. با این همه، در مورد واقعه ترور شهید هنیه، بایستی 3 نکته مهم را مد نظر داشت.
اول اینکه این ترور نه از موضع قدرت، بلکه کاملا از روی ضعف صهیونیست ها بود. رژیم اشغالگر قدس بیش از 10 ماه است که در جبهه های جنگ غزه به هیچ دستاوردی نرسیده و نتوانسته به اهداف ادعایی خود دست یابد. در این راستا، ملت و مقاومت فلسطین ، صبورتر و قوی تر از همیشه، در برابر تجاوزات رژیم اشغالگر قدس ایستادهاند و چالش های جدی را برای صهیونیست ها ایجاد کرده اند. در مورد دیگر اعضای محور مقاومت نظیر حزب الله لبنان ، انصار الله یمن و گروه های مقاومت عراقی و سوری و تقابل آن ها با صهیونیست ها نیز شاهد وضعیت مشابه هستیم.
موضوعی که تا حد زیادی اعتبارِ ادعایی صهیونیست ها در مورد قدرت نظامیشان در عرصه بین المللی را نیز بر باد داده است. از این رو، دشمن اسرائیلی با ترور رهبران مقاومت، به نوعی سعی در دستاوردسازی برای خود و ارائه تصویری قدرتمند از خودش دارد. ترور شهید هنیه نیز در همین چهارچوب باید ارزیابی شود.
دوم اینکه رژیم صهیونیستی با ترور اخیر خود در تهران به نوعی بر آن است تا به کشورمان نیز در مورد تبعات تداوم حمایت هایش از محور مقاومت هشدار دهد و به زعم خودش اراده ایران در این مسیر را سُست و ضعیف کند. این در حالی است که این تصور صهیونیست ها از اساسا غلط است و ایران نشان داده که در برهه های زمانی به مراتب سخت تر نیز، حمایت از جریان مقاومت در منطقه را یک وظیفه شرعی و اخلاقی و حیاتی برای خود ارزیابی می کند.
به طور خاص پس از شهادت سردار شهید قاسم سلیمانی نیز شاهد بودیم که این قبیل رویاپردازی ها و توهمات دشمنان ایران، غلط بودن ماهیت خود را به عینه به نمایش گذاشتند و ایران در حمایت از محور و ایده مقاومت، مصمم تر از قبل شد.
و در نهایت باید توجه داشته باشیم که ترور شهید هنیه در ایران توسط صهیونیست ها، بدون اطلاع و حمایت های دولت آمریکا اتفاق نیفتاده است. این همان موضوعی است که بسیاری از تحلیلگران مسائل راهبردی نیز به آن اشاره داشته اند. از این رو، دولت آمریکا نیز شریک جرم قطعی صهیونیست ها در این جنایت است. میبینیم که تنها اندکی پس از واقعه شهادت شهید هنیه، آمریکایی ها ناوهای خود را نیز در مجاورت سواحل اراضی اشغالی مستقر کرده اند و به نوعی این پیام را می رسانند که آماده حمایت از رژیم اشغالگر قدس در برابر اقدامات تلافی جویانه جریان مقاومت در منطقه هستند.
در این رابطه، بایستی این مساله را نیز مد نظر داشته باشیم که پس از اجرای عملیات وعده صادق ایران علیه اراضی اشغالی، تا حد زیادی معادله بازدارندگی در سطح منطقه به نفع ایران و محور مقاومت تغییر کرد. از این رو، هیچ بعید نیست که اسرائیل و آمریکا با اقدام تروریستی اخیر خود به نوعی سعی داشته اند تا بار دیگر معادلات بازدارندگی مطلوب خود را در سطح منطقه برقرار کنند. موضوعی که البته با توجه به پاسخ های احتمالی ایران و محور مقاومت به صهیونیست ها، بیش از آنکه واقعی به نظر برسد، یک توهم و خیال پوچ را به ذهن متبادر میکند!