آنچه در مسئله تعدی رژیمصهیونیستی به خاک ایران و حمله به نقاطی در سه استان کشور باید مدنظر قرار گیرد، جسارتدادن اسرائیل به خود برای پاسخ به عملیات وعده صادق۲ و عبور از آن خطوط قرمزهای ترسیمشده است. بلاشک پدافند هوایی ایران در مواجهه با این تهاجم عملکرد بسیار قابلقبولی برجای گذاشت و با دفع حملات، کارآمدی خود را به رخ کشید اما آن نکتهای که باید در این بین مورد توجه قرار گیرد حق پاسخگویی ایران به این حمله است .
اینکه رژیم به خود جسارت داده تا بهطور مستقیم این تجاوز را مرتکبشده و مسئولیت آن را گردن گیرد - فارغ از شکست در هدف قراردادن نقاط مدنظر - برای مقابله به مثل و پاسخی دندانشکن کافی است.
اسرائیل سعی دارد با این حملات خود را بازیابی کرده و برای نیل به این منظور دست به قماری بزرگ دست بزند. قماری که در جنگ غزه آن را ازموده و در باتلاق ایجاد شده بازنده قطعی آنست.
آنچه که بر هم زننده اهداف شوم صهیونیستهاست، ارتقای معادله بازدارندگی و تحمیل ضرباتی دردناک به اسرائیل بهواسطه تعدی آنست.
الگوی رفتاری اسرائیل در مواجهه با دشمنان خود، همواره بر ارزیابی مستقیم استوار بوده و اگر تردید و محاسبهگری و محافظهکاری برای رژیم ملموس باشد، این حملات شکستخورده، مقدمهای برای تعدیهای بیشتر و در ابعاد وسیعتر به خاک ایران خواهد بود. تصمیمگیری صحیح در این برهه حساس، آینده امنیتی ایران را در این منطقه پرتلاطم خواهد ساخت تا نقشههای شومش برای ایران خنثی میشود.
باید طعم تلخ عواقب تجاوز را در ابعادی گستردهتر به صهیونیستها چشاند که دیگر حتی فکر تهاجم به شهرهای ایران را هم نتوانند داشته باشند.
دنیا باید بداند حق ایران در پاسخ به تجاوز ناموفق اسرائیل به حریم کشورمان محفوظ است.
از سوی دیگر همه کنش گران سیاسی و رسانه ای نیز بدانند سیاست جمهوری اسلامی ایران نه دچار شتابزدگی است و نه تعلل و آن ها که شتاب و تعجیل را فریاد می کنند در چارچوب سیاست و تدبیر عمل نمی کنند.
کوچک شمردن حمله اسراییل بازی در زمین دشمن نیست. بلکه میتواند یک واقعیت و تدبیری نظامی، امنیتی باشد.
اینکه اسرائیل باید منتظر انتقام باشد قطعی است اما زمان و چگونگی آن را تدبیر نظامی ما تعیین می کند. لذا نباید مسولان کشور را هم به تعجیل واداشت و آنها را تحت فشار قرار داد.