قریب به ده ماه از جنگ غزه می‌گذرد و بنیامین نتانیاهو در پیشبرد اهداف خود و برگرداندن ورق به نفع رژیم صهیونیستی ناکام مانده است. کشته شدن 2هزار سرباز صهیونیستی، مهاجرت 15هزار شهرک‌نشین و آمادگی یک میلیون صهیونیست برای خارج شدن از اسرائیل و مهاجرت به آمریکا و اروپا همگی از اصلی‌ترین عواملی هستند که اسرائیل و نتانیاهو را در یک چالش و مخمصه سنگین قرار داده است و رژیم اسرائیل را در آستانه یک فروپاشی سوق می‌دهد.
در آنسوی میدان جمهوری اسلامی از شروع عملیات وعده صادق و پس از آن توانسته بود یک جنگ روانی و سیاسی گسترده را به رژیم صهیونیستی تحمیل نماید. ایران پس از شهادت رئیس‌جمهور خود در عرض مدت کوتاهی توانست در یک انتخابات چشمگیر خلأ ریاست جمهوری را برطرف کرده و در تحلیفی که قریب به 90 نماینده خارجی در آن حضور داشتند سطح اعتماد بین‌المللی و ثبات سیاست خودش را به نمایش بگذارد.
در چنین وضعیتی، نتانیاهو ناچار است که برای کاهش فشار هم که شده بحران را از داخل ایران به سایر کشورها منتقل کند. لذا سعی دارد با انجام اقدامات جنایت‌آمیز وضعیت را به سمتی ببرد که واکنش تند و خشن ایران را به همراه داشته باشد. دقیقا در همین راستا بود که اسرائیل تصمیم گرفت اسماعیل هنیه، شخصیت شاخص فلسطینی در محور مقاومت را در دل خاک ایران به شهادت برساند تا به نحوی فشار را از روی حود و البته نتانیاهو کم کند. هنیه از افراد مهم و اثرگذار جبهه مقاومت و نزدیک به ایران بود که می‌توان او را حلقه واسط جمهوری اسلامی با نیروهای فلسطینی به حساب آورد.
بی‌شک این اقدام اسرائیل و به شهادت رساندن مهمان سیاسی ایران، بی‌پاسخ نخواهد ماند و جمهوری اسلامی از تمام ظرفیت‌های بین‌المللی و نظامی خود برای پاسخ به اسرائیل استفاده خواهد کرد. البته رویکرد ایران در قبال پاسخ هدفمند و با تأمل است و باید دید ایران با در نظر گرفتن ظرفیت‌های موجود منطقه‌ای چه سنخ پاسخی را در چه سطحی متوجه اسرائیل خواهد کرد.
