به گزارش برنا؛ امام رضا (علیهالسلام) در آخرین روز ماه صفر 203 قمری به دست مأمون عباسی به شهادت رسیدند و این حاکم ستمگر که قصد داشت خود را محب این امام نشان دهد، در تلاش بود تا امام رضا (علیهالسلام) را در کنار پدر خود، هارون الرشید دفن نماید.
مأمون که با نیرنگ و دورویی آن حضرت را به شهادت رسانده بود برای آنکه خود را دوستدار امام رضا (علیهالسلام) نشان دهد و وانمود کند که حتی بعد از شهادت برای بدن ایشان احترام بسیاری قائل است، تصمیم گرفت آن امام بزرگوار را در کنار پدر خود دفن کند، اما اتفاقی رخ داد که باعث شد امام رضا (علیهالسلام) در قسمت بالا سر هارون به خاک سپرده شود و نقشه مأمون نقش برآب گردد.
علامه مجلسی در «عیون» و شیخ مفید در «جلاء العیون» در خصوص محل دفن امام هشتم به روایت اباصلت هروی، چنین نقل میکنند: حضرت رضا (علیهالسلام) به اباصلت فرمود: «به قبهی هارونالرشید برو و از چهار سمت قبر، هر طرف یک مشت خاک بیاور.»، سپس امام (علیهالسلام) خاک بالا و پایین و پشت سر را بوییدند و فرمودند: «مأمون اراده خواهد کرد قبر پدرش را قبلهی قبر من قرار دهد، سنگ بزرگی آشکار شود که هر چه کلنک در خراسان است اگر جمع نمایند برای کندن آن، ممکن نشود». سپس امام (علیهالسلام) فرمود: «در اینجا براى من قبر میکنند بگو هفت پله پائین روند و ضریحى بگشایند اگر امتناع ورزیدند مىگوئى بهاندازه یک متر لحد قرار دهند خداوند اگر بخواهد آن را وسعت میدهد».
سپس امام رضا (علیهالسلام) به اباصلت این چنین میگویند: «پس از آماده شدن قبر در قسمت سر رطوبتى خواهى دید، دعائى که بتو مىآموزم خواهى خواند، لحد پر از آب مىشود و ماهىهاى کوچکى در آن میبینى، از همان نانى که بتو میدهم براى آنها ریزه میکنى، خواهند خورد، وقتى تمام شد یک ماهى بزرگ آشکار میگردد ماهیهاى کوچک را مییخورد بطورى که یکى هم نمیماند و بعد دیده نمیشود. در این موقع که ماهى بزرگ دیده نشد، دست بر روى آب بگذار و دعائى که بتو مىآموزم بخوان، آب فرو میرود و چیزى از آن باقى نمىماند. تمام این کارها را در پیش مأمون انجام بده
پس از شهادت امام رضا (علیهالسلام) ، همه این اتفاقات که ایشان گفته بودند، رخ میدهد و مأمون به خواسته خود نمیرسد و رسوا میگردد.