«با سقراط در شهر گفتگو»
احمد راسخی لنگرودی
ناشر: اطلاعات، چاپ اول 1398
208 صفحه، 45000 تومان
****
گفتگوهای سقراطی به مثابه شهری دیدنی میآید كه گشت و گذار در آن، دستكم برای یك بار هم كه شده ارزش آن را دارد. در این شهر با آدمیانی روبرو میشویم كه غالبا با رغبت با سقراط، فیلسوفِ گفتگو، بر سر موضوعات مختلف به گفتگو نشستهاند. ادارهی شهر گفتگو به دست با كفایت اوست. اوست كه گفتگوها را غالبا شكل میدهد، به پیش میبرد و به انجام میرساند.
شهر گفتگو از هر نظر كه نگریسته شود؛ اعم از شكل و محتوا، زیبا و جذاب میآید. نكات آموزنده و افقساز فراوان دارد. كسی از پرسهزدن در این شهر، سرآخر پشیمان نمیشود. این شهر سرشار از درنگ و تامل، نقد و نظر، استدلال و عقلانیت است. زاویهی دید و نگاه آدمی را به خود و پیرامون خود بیش از پیش میگشاید و آدمی را به افقهای بالا و بالاتر سوق میدهد. گشت و گذار در این شهر ما را بر آن میدارد كه برای یك بار هم كه شده به باورهای خود از جوانب و زاویههای مختلف بنگریم و بر درستی و نادرستیهای آن واقف شویم.
شرط ورود به این شهر داشتن روحیهی جستجوگری و مجهز بودن به قدرت گفتگوست و دوری جستن از فن خطابه. اساس گفتگوها را در چنین شهری، بیشتر «معرفت» و «حقیقت» و «فضیلت» تشكیل میدهد. همهی پرسشها و همهی پاسخها كمابیش حول این سه محورِ كلیدی دور میزند؛ و اصلا چه چیز از این سه مهمتر!؟
سقراط، این مرد افسونزدهی گفتگو، عاشق افقهای ناشناخته است. شوق آن دارد كه خود و همه را با هنر خویش به قلمرو ناشناختهها رهنمون سازد و آن را برای خود یك وظیفهی تعریفشده بهشمار میآورد. بهراستی، این شهر چه جذاب میآید. با وجود گذشت قریب دو هزار و پانصد سال از شكلگیری آن، اگر نتوان گفت بر جذابیت آن چیزی اضافه شده است، باید گفت هنوز از جذابیت آن چیزی كم نشده است. رمز و راز این جذابیت را در چه چیز باید جست؟ شكی نیست كه رمز و راز این جذابیت را باید در دلدادگی پیوستهی سقراط به لطیفهی گفتگو و طرز كار و طرز نگاه او به موضوعات مختلف، و در یك كلام، مساله جاودانگی انسان جستجو كرد.
کتاب «با سقراط در شهر گفتگو» با این رویکرد به بازخوانی دیالوگهای سقراطی میپردازد.
مولف در مقدمه کتاب مینویسد: آوازه سقراط همیشه نگارنده را مایهی شگفتی بوده است. پیوسته این پرسش ذهنم را به خود مشغول میداشته كه چگونه است كسی كه هرگز چیزی ننوشت و نوشتن را نیز اساسا خوش نداشت، و به قولی از همان آغاز قلم در قلمدان نهاد، تا این اندازه نام و آوازه پیدا میكند؛ تا آنجا كه در صدر فیلسوفان برجسته و نامآشنای جهان نیز قرار میگیرد؟ چگونه او در تاریخ سری از سرها باز میكند؛ حال آنكه برعكسِ فیلسوفانِ مطرحِ تاریخ هرگز قلم بر كاغذ نسایید؟ پنداری فقدان آثار، استثنائا در او نتیجه معكوس داشته است؛ به این معنا كه تاثیر او را عظیم و عظیمتر نیز ساخته است! اهل تشكیلات سیاسی هم نبود؛ مكتبی هم بنیاد ننهاد؛ بر مقام و مسند اداری هم جلوس نكرد. پس چگونه اینهمه شهرت و آوازه یافت؟
مجموعه آثار افلاطون نیز چیزی از این شگفتی كم نكرد؛ چراكه وی بسیاری از آثار خود را به نقل از استاد خود- سقراط- نوشت؛ به قولی، شاگرد، استاد را در قالب «گفتگوها» نویساند! و این وفاداری شاگرد نسبت به استاد مرا مایهی شگفتی دیگری بوده است. این شگفتی دوگانه نگارنده را بهطور جدی تا مدتهای مدید به جانب گفتگوهای سقراطی كشاند؛ تا آنجا كه برای تمركز بیشتر، در یك ترم درسی، سلسله مباحثی تحت عنوان «گفتگوهای سقراطی» توسط اینجانب در نیمه دوم 1396 برای علاقهمندان به موضوعات فلسفی در پژوهشكدهی «خانهی دوست» ارائه شد. این مجموعه با قدری اضافات و حواشی، حاصل آن سلسله مباحث است.
مطالب این مجموعه در چهار فصل گرد آمده است؛ فصل نخست كه عنوان «سقراط كه نمینوشت!» را بر خود دارد، در قالب چهار بخش با عناوین؛ «خرمگس آتن»، «جام شوكران!»، «تعبیر یك رویا»، و «دوره آثار افلاطون»، نگاهی اجمالی بر زندگینامه سقراط، از سالهای آغازین تا واپسین روزهای حیات، و روایت راویان او همچون افلاطون، گزنفون، آریستوفانس و ارسطو، و نیز تاملی بر مجموعه رسالههای نوشتاری افلاطون میافكند.
«سقراط، فیلسوف گفتگو»، عنوان فصل دوم از كتاب حاضر را به خود اختصاص میدهد. در این فصل ضمن اشاره به نظریهی «ایدهها» و یا همان «عالم مثل»، نقش و اهمیت گفتگو در اندیشهی نظری سقراط، و تعابیر مختلف در اهمیت و قابلیتهای گفتگو، و نیز شرایط تحصیل گفتگو مورد بحث و نظر قرار میگیرد. بخشهای مختلف این فصل عبارتند از: «گفتگوهای سقراطی»، «یاد خاطرات گذشته (نظریه ایدهها)»، «تعابیر مختلف در اهمیت گفتگو»، «قابلیتهای گفتگو»، «دستاویز رندان بازیگر (شرایط تحصیل گفتگو)».
فصل سوم عنوان استعاری «ماهی برق» را بر جبین دارد. «ماهی برق» نام جانوری است دریایی كه از سوی یكی از اطرافیان به مزاح به سقراط نسبت داده شده است؛ از آنرو كه پرسشهای پیوسته او تن و روح پاسخدهنده را به لرزه میاندازد. این فصل حاوی دو بخش میباشد؛ با عناوینی چون: «آنجا كه پرسشی نیست!» و «نقش پرسش در گفتگوهای سقراطی». در این فصل شخصیت سقراط در نقش چهرهای پرسشگر، و نیز اهمیت نقش و جایگاه پرسش در گفتگوهای سقراطی مورد درنگ و تامل قرار میگیرد. ایضا در این فصل برای آشنایی خوانندگان به نمونههایی از پرسشهای سقراطی، و نیز طرز كار سقراط در طراحی پرسشها اشاره شده است.
فصل چهارم با عنوان «گشت و گذار در شهر گفتگو»، كه در واقع اصلیترین و مهمترین بخش از كتاب حاضر را تشكیل میدهد، مروری اجمالی بر طرز كار سقراط در گفتگوهای خود، و نیز نحوه و چگونگی گفتگوهای سقراط شده است. این فصل در 9 بخش با عناوینی چون: «شهر گفتگو»، «گفتگوهای پرتنش»، «سرآغاز گفتگوها»، « پویش دانایی»، «جستجوی ناتمام»، «نوشتاری در رد نوشتار»، «گفتگوهای اخلاقی»، «گریزان از خطابه»، و «سرانجام گفتگوها» آمده است.
فصل پنجم و به عنوان آخرین فصل از كتاب حاضر، تصویری روشن از یك گفتگوی شكوهمند از مجموعه گفتگوهای سقراط را نشان میدهد كه به رسالهی مهمانی یا ضیافت اختصاص دارد. در این رساله دیدگاه شخصی سقراط درباره عشق و حقیقت آن در دو بخش؛ «در ستایش عشق» و «عشق در نظر كاهنبانو» تشریح میشود.