«راز ادوین دِرود»؛ چارلز دیکنز؛ ترجمه لیدا طرزی؛ نشر نیستان بالاخره قاتل کیست؟

لیدا طرزی،   4021021067

برج کلیسای جامع باستانی انگلستان؟ آن هم ابن جا! همان برج چهار گوشِ خاکساریِ بزرگ و مشهور؟ آن وقت این جا؟ تا چشم کار می کند هیچ میخِ آهنیِ زنگ زده ای در هوا نیست. پس آن میخ بزرگ چیست و چه کسی آن را کوبیده است؟ شاید آن را به امر سلطان عثمانی برای به چهار میخ کشیدن طراران ترک کوبیده اند؟ همین است

«راز ادوین دِرود»

نویسنده: چارلز دیکنز

ترجمه: لیدا طرزی

ناشر: کتاب نیستان، چاپ اول 1402

196 صفحه،175000 تومان

 

****

 

" برج کلیسای جامع باستانی انگلستان؟ آن هم ابن جا! همان برج چهار گوشِ خاکساریِ بزرگ و مشهور؟ آن وقت این جا؟ تا چشم کار می کند هیچ میخِ آهنیِ زنگ زده ای در هوا نیست. پس آن میخ بزرگ چیست و چه کسی آن را کوبیده است؟ شاید آن را به امر سلطان عثمانی برای به چهار میخ کشیدن طراران ترک کوبیده اند؟ همین است. چون سنج ها به صدا درآمده اند و سلطان در حلقه ملازمانش به قصر می رود. ده هزار شمشیر در نور خورشید می درخشند و سی هزار کنیزکِ رقصان گل می افشانند و از پی شان فوج فوج فیل های آراسته روانند. و با این همه برج کلیسای جامع آن پشت خودنمایی می کند، حال آنکه نمی تواند آنجا باشد. مع الوصف، هیچ هیبت جنبانی بر آن میخ شوم و بد منظر آویزان نیست. کمی درنگ کنید! آیا آن میخ میخی بی مقدار است، همچون میخهای زنگ زده و کج و معوج بالای تخت خوابها؟ به این احتمال باید که خندید، مستانه هم خندید.

مردی، حواس پریشانش بطرزی وهم آلود جمع شده، سراپا لرزان، سرانجام برمی خیزد. هیبت شکننده خویش را میان بازوانش می گیرد و به گرداگردش نظر می کند. او در پست ترین و بسته ترین اتاقهاست. نور سپیده دمان از میان پرده های مندرس از حیاطی محقر راه خود را به درون باز می کند. مرد، پیرهن بر تن، روی تختی که به واقع زیر آن همه بار کمر خم کرده است، دراز کشیده. روی تخت کسانی دیگر هم دراز کشیده اند: مردی چینی تبار، یک ملوان ارتش هند شرقی، و زنی ژولیده و همگی لباس پوشیده. دو نفر اول خوابیده اند یا چرت می زنند و نفر سوم چپقی را چاق می کند.

زن به نجوا می گوید، یکی دیگر؟ یکی دیگر می خواهی؟ مرد، دست بر پیشانی، به اطراف می نگرد. زن شِکوه می کند که، از نصفه شب که آمده ای پنج تا کشیده ای. خدا به داد من برسد! آن دو نفر هم از تو تقلید می کنند دیگر. بیچاره من! چه کار بی فایده ای! همه اش چند تا چینی و چند تا ملوان هستند و می گویند اثری از آثار کشتی نیست که نیست. بیا. این هم یکی دیگر برای آقای خودم! التفات داری که مضنه بازار کشیده بالا؟ نوک انگشت تریاک خدا تومن قیمتش است. تازه ملتفتی که هیچ کس مثل خودم چپق خوب دست مردم نمی دهد. پس حق و حقوق ما را چی؟ فراموش نکن، نازنین. و چپقی را چاق می کند و طرف مرد می گیرد. مرد تلوتلو خوران برمی خیزد، چپق را روی رف می گذارد پرده را می کشد و با نفرت به سه هم اتاقی اش نگاه می کند. متوجه میشود زن از فرط استعمال تریاک شبیه مردک چینی شده است. همان گونه ها، همان چشم و ابرو، همان رنگ و رو. زن زیر لب چیزی را واگویه می کند. مرد خم میشود تا کلامش را بشنود. زن می گوید، نامفهوم! "

آنچه خواندید مطلع رمانی معمایی- جنایی است با عنوان " راز ادوین دِرود" ، نوشته نویسنده بزرگ انکلیسی، چارلز دیکنز.  این رمان آخرین اثر چارلز دیکنز، نویسنده نامدار انگلیسی ست. دیکنز را به حق بزرگترین رمان نویس عصر ویکتوریایی می دانند. خالق شاهکارهایی چون سرود کریسمس، داستان دو شهر، الیور توییست و چندین رمان سترگ دیگر، در آخرین رمان خود برآن بود تا معمایی را پیش چشم مخاطبانش طرح کند و سپس با حل آن بار دیگر خواننده مشتاق را به شگفتی وا دارد. ولی افسوس که مرگ مهلت ش نداد و در تاریخ نهم ژوئن 1870 ، یک روز پس از کار طولانی بر روی رمان ادوین درود، چشم از جهان فروبست.

دیکنزبرای این رمان دوازده بخش در نظر گرفته بود ولی تنها توانست شش بخش از آن را بنویسد. بااینهمه، همین نسخه شش بخشی که امروز در دست ماست به نوعی کامل است و تو گویی نیازی به اضافات دیگر ندارد!

دیکنز پیش از نگارش این رمان به جان فورستر، دوست و زندگینامه نویس خود، گفته بود قصد دارد رمانی جنایی بنویسد که در آن یک دایی خواهرزاده اش  را به قتل می رساند. گرچه در متن بجا مانده از دیکنز صراحتا نامی از قاتل برده نشده است، ولی اشارات ضمنی متعدد به نوعی هر شک و ابهامی را از ذهن مخاطب برطرف می کنند، آنگونه که برخی از منتقدان این پرسش را مطرح می کنند که نویسنده بزرگ ما پس از آنچه نگاشته بود چگونه می خواست  مخاطب را تا پایان اثر با خود همراه کند. به عبارتی، پس از آنکه دانستیم قاتل چه کسی است و انگیزه اش برای قتل چه بوده است، آیا نگارش بخشهای دیگر، بیهوده نمی نماید؟

با اینهمه، نقل است که از فردای اعلام خبر مرگ چارلز دیکنز، گمانه زنی درباره ادامه رمانش آغاز شد و هر کسی از ظن خود پایانی برای اثر ناتمام نویسنده فقید پیشنهاد داد یا رقم زد.

برخی اساسا ایده قتل ادوین جوان را زیر سوال بردند و گفتند او زنده است. شماری با تبرئه ی جاسپر، دایی ادوین، گناه قتل احتمالی ادوین را به گردن جوانکی دیگر که از قضا سابقه چندان خوشی با ادوین نداشت، انداختند. شخصی دیگر پا را از این هم فراتر گذاشت و اظهار کرد ادوین با هویت و هیئتی جعلی به شهرشان برمی گردد تا دایی اش را زیر نظر بگیرد!

انصاف می دهید که این حدس و گمانها و خیال پردازیهایی که تا همین امروز هم ادامه دارند، گرچه نامعقول نمی نمایند، ولی هیچ کس نمی داند آیا به پایانی که دیکنز در نظر داشت نزدیک اند یا با آن تفاوت دارند. 

بد نیست شما، همین شمایی که دارید این یادداشت را میخوانید، کمی قوه تخیل و مهارت استنتاج خود را به کار بیندازید و با چاشنی اعتماد به نفس، پایانی برای این رمان به ظاهر ناتمام ولی رضایت بخش رقم بزنید. تنها کافیست کتاب را با دقت بخوانید و سپس طبع خود را بیازمایید.

 

 

yektanetتریبون

پربحث‌های اخیر

پربحث‌های دیروز

  1. وقتی افسار قیمت ها از دست دولت در می رود!

  2. گزافه‌گویی وزیر خارجه جولانی علیه ایران

  3. افشاگری صمصامی از پشت پرده گرانی ارز/چطور۱۰۰همت عاید دولت شد

  4. زن؛ از مسیحیت تحریف شده تا اسلام انقلابی

  5. بازار مسکن؛ آرامش یا آتشِ زیر خاکستر؟!

  6. واکنش‌ها به گامِ اول در رفع فلیترینگ

  7. دردسر این حرکات موزون برای دانش آموزان بابلی !

  8. فرزندان معاون اول سابق قوه‌قضائیه به ۲۵ سال زندان محکوم شدند

  9. اسحاق جهانگیری: همه اطلاعات اداره کشور را دارم/ آقای خاتمی اصرار می کرد که کاندیدا شوم/ به پزشکیان گفتم خودت باش و به حرف های دیگران گوش نده

  10. زمان ۱۴ ماهه برای مذاکرات رفع فیلترینگ کامل

  11. رتبه کشورهای جهان براساس بیشترین فیلترینگ

  12. شلیک پدافند، عامل سقوط هواپیمای آذربایجانی بوده؟/ تصاویری که احتمال شلیک به هواپیما را تقویت می‌کند

  13. قطر: به روابط خود با جمهوری اسلامی ایران افتخار می‌کنیم

  14. رفع محدودیت دسترسی کاربران تلفن همراه به گوگل پلی و واتس اپ

  15. سیدحسن خمینی: دشمنان امید مردم را هدف قرار گرفته‌اند/در شرایط سخت، کار جمعی لازم است

  16. موبایل قاپ در این صحنه عجیب گرفتار مردم شد | کتک خوردن سارق از مردم را ببینید

  17. میزان افزایش حقوق کارگران در سال ۱۴۰۴ اعلام شد/ جزییات

پربحث‌های هفته

  1. وعده های الجولانی تو خالی بود؛ آتش‌ زدن نمادهای مذهبی در سوریه

  2. چرا مذاکره با آمریکا مشکلی را حل نمی کند؟!

  3. آقایان، وقت کردید به مشکلات مردم هم فکر کنید!

  4. چرا به مردم نمی گوئیم! 

  5. چه کسی ماجرای قطعی برق را درست روایت می‌کند؟!

  6. عصبانیت شدید علم الهدی از عدم ابلاغ قانون عفاف و حجاب/دولت برای راضی کردن مردم در بحث ناترازی ها، بی حجابی را آزاد کرد!

  7. کالبدشکافی شایعه استعفای پزشکیان/ ماموریت چینی برای لاریجانی؟

  8. دفاع همتی از گران‌شدن دلار/ چراغ سبز آقای وزیر به تورم؟

  9. توهین جنجالی حمید رسایی به پزشکیان بعد از بغض کردن برای همسر مرحومش

  10. مخاطبان‌مان را فراری ندهیم !

  11. خداحافظی مردم با گوشت؟!

  12. توضیح فرزند پزشکیان درباره نقش خود در عزل و نصب‌ها

  13. وقتی افسار قیمت ها از دست دولت در می رود!

  14. استقبال از موضع اخیر قالیباف/ سهم‌خواهی‌ها صدای پسر رئیس‌جمهور را درآورد

  15. نشاطی که نباید از دانشگاه دریغ شود

  16. نکنید آقایان، نکنید!

  17. مردم دو درجه کمتر، دولت ۱۰ درجه!

  18. نامه کمیسیون امنیت ملی به دیوان عدالت اداری درباره ابطال حکم انتصاب ظریف

  19. امان از این یاغی!..

  20. همسایه جدید اموی - صهیونی اردوغان!

  21. نظرات برگزیده مخاطبان «الف»: تیم اقتصادی آقای پزشکیان حتی الفبای اقتصاد را هم بلد نیست/ مسئله حجاب برجسته می‌‎شود تا مردم سراغ مطالبات مهم نروند

  22.  کاسبان تسلیم و شلیک به اصلِ مذاکره در رسانه‌های اصلاح‌طلب

  23. توجه به زبان بدن در فضای بین المللی/ سقوط آزاد مهدی نصیری/ جهانگیری: اژه‌ای پای کار رفع حصر است

  24. یک ادعا درباره نقش زنگنه در ناترازی انرژی/ برسد به دست خانم سخنگوی دولت/ مذاکره می‌ کنیم اما با عزت

  25. اولین دیدار رسمی مقامات آمریکا با الجولانی

آخرین عناوین