مطلبی با عنوان «دولت نمیخواهد یا نمیتواند؟!» را نخوریم!» با نظرات متعدد کاربران همراه شد که تعدادی از آنها را می خوانید:
*بالاتر از دولت توانمند، ما به مردمی آگاه، قانونمند و منطقی نیاز داریم.
*1- دولت باید بودجه را بر مبنای درآمد تنظیم کند ( افزایش بودجه مجلس را نپذیرد ) در دانشگاه ترم اول یک اصل بسیار مهم از اصول مدیریت بودجه بود بودجه آنقدر مهم هست که از ان به عنوان یکی از راههای بسیار کارامد کنترل سازمان نام برده شده است. دقیقا بودجه باید بر اساس میزان درامد بسته شود نکته بسیار مهم دیگر مالیات است ...در کشور های موفق که میزان اعتماد به دولت بسیار بالاست این مردمند که با اشتیاق مالیات میدهند چون مطمئنند که مالیات پرداختی به خودشان بر میگردد
* تا سیاست خارجی کشور تغییر نکند و حاکمیت نتواند ارتباط خود با دنیا را اصلاح کند این روند تغییر نخواهد کرد. اصل مترقی قانون اساسی صریحا ذکر کرده که در موارد مهم می توان از طریق همه پرسی نظر مردم را جویا شد . اگر با همه پرسی مردم این سیاست خارجی را قبول داشته باشند پس از پذیرش سختیهای ان ابایی ندارند ولی اگر تمایل به تغییر سیاست خارجی باشد انگاه توپ در زمین حاکمیت خواهد بود و طبعا باید به خواسته اکثریت مردم تمکین نماید.
*لازمه اصلاح قیمت ها دموکراسی و شفافیت است،ادارت عریض و طویل و ارگان های موازی اینجا کار نمی کنند باید مو به موی بودجه و درامد شفاف شود
*مشکلات انباشت شده ناشی ازسیاستگذاریهای غلط درطول سالهای قبل وبکارگیری افرادناکارآمدوبدون دانش مدیریت است . مادامی که سیاستهاوروشهای مدیریتی تغییرنکندوانتخاب مدیران براساس توانائی،دانایی ودانش مدیریتی نباشد هیچ چیزتغییرنمی کند.
*دولت عوض میشه میگین مشکل از دولت قبلیه . بابا این قبلی ها گذشتن و رفتن و این شمایین که با وعده اصلاح اومدید و دیگه نمی تونید همه چیز رو به گردن قبلی ها بیندازید چون با اطلاع کامل از اوضاع و شرایط سکان رو به دست گرفتید . بنابراین ناتوانی این دولت رو نمی تونید با بیان ناتوانی اون دولت تطهیر یا توجیه کنید
*تنهاراه حل واقعی واگذاری ثروت کشوربه مردم که صاحب اصلی آن هستندواداره کشور به وسیله اخذمالیات. خودمردم تصمیم میگیرند(باراهنمایی اهالی اقتصاد)درچه بخش وشرکتهایی ازطریق خریدسهام سرمایه گذاری کنند.
*دولتی که سرمایه اجتماعی ندارد توان اجرای هیچ کدام از این توصیه ها را ندارد به عنوان مثال راهکار تغییرات وسیع در بانک مرکزی و انحلال بانکهای ناتراز، به معنای چاپ پول به اندازه پول حال حاضر کشور است و انحلال این بانکها به شیوه ادغام بانکهای نظامی در بانک سپه، حداقل نرخ ارز را دو برابر وضع موجود می نماید.
*راه کنترل تورم رشد نقدینگی هست و دولت مجبور هست سیاست انقباضی اجرا کنه کما اینکه دولت امریکا این کار را کرد و دو تا بانکش هم ورشکسته شدن ولی کنترل تورم باعث پیش بینی پذیری اقتصاد میشه و بعد از اون نمیشه به رشد اقتصادی فکر کرد
*هیچکدام از راه حل های ذکر شده بدون همراهی مردم قابل انجام نیست ، تا ذهنیت و گرایش به استفاده از فرصتها برای مال اندوزی از تحولات اقتصادی و اجتماعی بر جامعه ای حاکم باشد و بی اعتمادی و بدبینی به زمامداران اقتصادی ، هیچ سیاست درست اقتصادی نتیجه ای در بر نخواهد داشت
***
مخاطبین الف درباره ویدئوی «قالیباف: اینکه خانواده آدم به ترکیه برود گناه است؟ » نظرات متعددی ارسال کردند که تعدادی از آنها را میخوانید:
*شهید قاسم سلیمانی باوجود اینکه یخچال خونه اش را نشون مردم نداد وبرای گوشت ومرغ گریه نکرد. اما همه مردم میدونند که ساده زندگی کردوحرف وعملش یکی بود برای همین درقلب مردم جا داره.
*پس معلوم شد شما مشکلی ندارید با رفتن خانواده تان وخرید از ترکیه. چون دارید دفاع وتوجیه میکنید.
*آقای قالیباف یک فرد جهادی و انقلابی و ولایی است و یک مدیر اجرایی و کارنامه اش درفرماندهی هواو فضا ، نیروی انتظامی، شهردار تهران خیلی درخشان است. سفر به کشور ترکیه گناه نیست.چه بسا حتی خیلی از مردم متوسط جامعه هم می روند و بقولی حتی هزینه اش از سفر کیش پایین تر است. و مسئله سیسمونی یه دروغ بود که می خواهند دکتر را بدنام کنند. چرا شکایت کرد.بخاطر اینکه تهمت زدند. چرا عذرخواهی نکرد. برای کارنکرده چرا باید عذرخواهی می کرد آن وقت تهمت ها بیشتر می شد. آقای خبرنگار و یا هر کسی که با قلم تند و تیز می خواهند مدیر دلسوز و مردمی را بدنام کنند.از خدا بترسند.
*بله گناه است شما به عنوان یک مسئول کشور باید یک الگو برای بقیه خصوصا نمایندگان باشید
*حتی یک معذرت خواهی خشک و خالی هم نکرد
*بله آقای قالیباف برای شما که ادعای انقلابی گری داری گناهه به مصداق رطب خورده نمیتونه منع رطب کنه
*منظورقالیباف از تبلیغات مجلس چی بوده مگرکارت هدیه پول نقد نیست؟
*بنظرم این مسئله پشت پرده دارد. خبرنگار رو میگم
*اگه گناه نیست چرا از خبرنگاری که رفتن به ترکیه رو خبر داد شکایت کردید.
*بله گناه است برای کسی که بعنوان رئیس مجلس باید از حقوق مستضعفین دفاع کند
*کارت پول برای تبلیغات مجلس یعنی چه؟
*بله وقتی مردم را به ریاضت اقتصادی دعوت می کنید وقتی شعار حمایت از تولید داخلی سر می دهید
*به این رفتار قالیباف میگن عذر بدتر ازگناه،از یک طرف شب روز مردم را به مقاومت تحمل سختی دعوت میکنن،
*وقتی شما در موقع انتخابات دم از ۴ درصدی ها میزنی باید اول مراقب خانواده خود باشی اگه خودت را ساده زیست و انقلابی معرفی نمی کردی رفتن خانوادت به ترکیه مشکل نداشت
*وقتی خانواده برخی مسئولان برای تهیه کالاهای مصرفی به کشور دیگری می روند در حالی که مردم را به اقتصاد مقاومتی دعوت و یا حتی مثل خودرو داخلی محکوم به استفاده می کنند ،بله گناه است!
*دقیقا خارج رفتن خانواده مقامات گناهه اقا فشار تحریم روی کمر مردم عادی هست چرا شعار مقاومت سر میدین اما وزیر باید حقوق سی چهل تومنی بگیره چرا یک نماینده باید چند برابر کارگر حقوق بگیره اگر قراره مردم هزینه تحریم رو بدن تمام مقامات هم باید این هزینه رو بدن
*آقای قالیباف هم گناهه و جرم و هم باعث از دست رفتن اعتماد مردم به مسولان است و باعث ریزش مردمی شدید شد به اعتماد عمومی ضربه زدید
***
مطلب «لیست شادترین کشورهای جهان » با نظرات متعدد کاربران الف همراه شد که تعدادی از آنها را می خوانید:
*البته قید نکردی که با این رتبه ۱۰۷ با لحاظ برخی رتبه های مشترک، ایران چندم خواهد بود. احتمالا چند کشور مثلا رتبه ۵۶ هستند.
*ولی چیزی که خنده داره اینه که همون کشورهایی که در بالاترین رتبه های لیست شادترین ها قرار دارن ، همزمان در بالاترین رتبه های افسردگی و خودکشی و مراجعه به روانپزشک هم قرار دارن ؛ ولی معمولا اون لیست نمایش داده نمیشه
*(پاسخ به کامنت بالا)چون آماراشون شفاف و به روز هست.و حقیقت گفته میشه.ولی کشورهای پایین لیست یکی از مشکلاتشون همین عدم وجود آمار واقعی هست
*بنده زمانی برای پایان نامه ارشدم که در خصوص شادی سازمانی بود با استاد قانعی راد صحبت کردم و همین مطلب رو بیان کردم ایشان که از برجسته ترین اساتید جامعه شناسی ایران بودند گفتند شدیدا مخالف این جایگاه ایران در شادی هستند و میگفتند لزوما شادی به این شاخص ها مرتبط نیست و بسیار به مسائل بومی و فرهنگی هر کشور بستگی دارد و لزوما این شاخص هایی که به مسائل مادی میپردازد بیان کننده کل ماجرا نیست
*عدالت و اعتماد اجتماعی زیر بنای شادی است .
*بعله...مرغ همسایه غازه....!!! باید چند سالی در سوئد زندگی کنی تا معنای شاد زیستن را بفهمی ...وقتی که در مهد کودک به بچه ها یاد میدهند که اگر پدر و مادر بهش تند و خشن حرف زدند ، بلافاصله به پلیس اجتماعی زنگ زده و گزارش بدهند و اگر تکرار شد ، بچه را تحویل بهزیستی میدهند و بعدش تحویل یک خانواده دیگر و .....!! حالا باید بدوی دنبال بچه ات و دیگر هیچ و یک عمر سرخوردگی و پشیمانی از اینکه چرا از ایران ، مام عزیز وطنم رفتم و خودم و بچه ام را بدبخت و در بدر ....!!!
*(پاسخ به کامنت بالا)پس به نظر شما فرزند با هر طور والدین باهاش رفتار کردن تحمل کنه و بعدا دچار مشکلات عدیده روانی و عاطفی بشه ؟ این جور قوانین باعث میشه والدین در رفتار با بچه های خودشون دقت بیشتری داشته باشند تا هم فرزند سلامت روانش حفظ بشه و هم وقتی وارد اجتماع شد با پرخاشگری و تندخویی رفتار نکنه . این قوانین نوعی بازدارندگی ایجاد میکنه تا مردمی با درجه عصبانیت بالا به جود نیاد.
*(پاسخ به کامنت بالا)البته که قوانین حمایتی لازم هست اما اخلاق را نمیشه با قانون به خورد مردم داد در سیستم آموزش پرورش آنها، احترام به والدین تعلیم داده نمیشه و با این جور صحبتها که از پدر و مادر شکایت کنید، فقط بچه از خانواده کم کم جدا میشه
*معیارهای آبکی برای شادی دارند شادی به معنای واقعی از درون می جوشد و درتباط بسیار نزدیکی با خودشکوفایی، مفید بودن و شناخت از خود دارد متاسفانه، ملاک هایی که ذکر شد حتی آن ها که جنبه اجتماعی دارد بیش تر جنبه خودمحوری دارد اگر انسان را موجودی که تصادفی به وجود آمده ندانیم، بسیار نیاز هست نظر خالق او را هم در بررسی کردن موضوع شادی در نظر گرفت
*(پاسخ به کامنت بالا)اتفاقا در دیدگاه دینی محوریت بشر از برخی جنبه ها پر رنگ تر از نگاهِ غیر دینی است. انسان به دلیل منشا خلقت الهی و مسئولیت اقداماتش در دنیا مختار و مسئول شمرده میشود و بنابراین آزادیهای فردی او مهمتر خواهد بود. اتفاقا اگر حکومتهای مارکسیستی و بی دینِ قرن گذشته را نگاه کنید هم از لحاظ سیاسی و هم اقتصادی شهروندانشان را به شدت محدود میکردند چون قدرت سیاسی حکومت مقابل آزادیهای شهروندان و قدرت اقتصادی فردی قرار میگرفت. این نگاه که حکومتهای دینی باید با استفاده از شریعت شهروندان را محدود کنند یک قرائت خاص و تا حدی بدیع است که بنظر من همخوانی با بنیانهای اصلی دین ندارد.
*آماری غلط که فقط بر معیار پول اندازه گیری می شود همین هست و عده ای ساده لوح هم باور می کنند وگرنه همین فنلاند و سوئیس و... بیشترین افسردگی را دارند
*عوامل مشترک اصلی بین همه کشورهای شاد شفافیت حکومتها و اعتماد مردم به آنها و عدم فساد و رفاه اجتماعی که حکومتها برای مردم ایجاد کرده بودند .
*شادی دیگه معنی نداره باحقوق اداره کار که نصفش میشه جای اجاره خونه و با نصف دیگش هم جای وام ازدواج و خورد و خوراک و... انتظار دارین بخندیم و شاد باشیم ؟وسط ماه که میرسه هر روز تب و لرز میگیرم که چطور بقیه ماه رو سر کنم.
*