«رستگاری در تکیه دولت»؛ امیرحسین شربیانی؛ نشر چشمه آتش بی‌امانی که هر کس را به گونه‌ای می‌سوزاند

دریا امامی،   4030431010

ترس‌ها، تردید‌ها و تناقض‌های درونیِ آدم‌ها، محور داستان «رستگاری در تکیه دولت» را می‌سازد؛ عناصری که در «طلابازی»، رمان قبلی امیرحسین شربیانی نیز نمود ویژه‌ای داشتند. کتاب حاضر نه تنها بر دغدغه‌های شخصی تک تک آدم‌های داستان تمرکز دارد، بلکه به تجارب جمعی آن‌ها نیز پرداخته است

«رستگاری در تکیه دولت»

نوشته: امیرحسین شربیانی

نشر چشمه، 1402

190 صفحه، 195000تومان

 

 

***

 

ترس‌ها، تردید‌ها و تناقض‌های درونیِ آدم‌ها، محور داستان «رستگاری در تکیه دولت» را می‌سازد؛ عناصری که در «طلابازی»، رمان قبلی امیرحسین شربیانی نیز نمود ویژه‌ای داشتند. کتاب حاضر نه تنها بر دغدغه‌های شخصی تک تک آدم‌های داستان تمرکز دارد، بلکه به تجارب جمعی آن‌ها نیز پرداخته است. اما آن‌چه این تجارب جمعی را در این کتاب معنادارتر می‌کند، مکانی است که شخصیت‌ها در آن گرد هم آمده‌اند؛ مکانی که آدم‌ها را در بسیاری از ویژگی‌ها همانندسازی می‌کند و سرنوشتی یکسان برایشان رقم می‌زند.

بازار نقطه‌ی مشترک و قلب تپنده‌ی زندگی شخصیت‌های این رمان را می‌سازد و جایی است که منفعت و ضرر همگی‌شان با هم در آن تلاقی پیدا می‌کند. در آن‌جاست که رشد کرده‌اند، شکل گرفته‌اند و شخصیت امروزی‌شان قوام پیدا کرده است. در سایه‌ی بازار است که خود را شناخته‌اند و به تعریفی جامع از دنیای اطرافشان رسیده‌اند. آن‌ها آموخته‌اند که در این مکان روزگار بگذرانند و بسیاری‌شان بخش عمده‌ی روز و روزمرگی خود را در این مکان می‌گذرانند. برای برخی این‌جا حتی حکم خانه‌ی اول را دارد و از زمانی که خود را به یاد می‌آورند در آن مشغول به کار بوده‌اند. حتی زمان‌های بهت و حیرت، بیکاری و بیهودگی خود را در بازار گذرانده‌اند و از این روست که این مکان سهم عمده‌ای در تعیین سرنوشت‌شان دارد.

نویسنده کوشیده با خلق شخصیت‌های متفاوت، اقشار مختلفی از جامعه را ترسیم کند که گرچه همگی در مکانی یکسان و مشخص حضور دارند، اما دغدغه‌های گوناگونی دارند که هر یک دنیایی فاصله با دیگری دارد. هر فصل از منظر یک شخصیت روایت می‌شود و جهان معنایی او را چه از جنبه‌ی فردی و چه از بُعد اجتماعی تشریح می‌کند. شخصیت‌ها طیف گسترده‌ای را می‌سازند؛ از حجره‌دار متکی به سرمایه‌ای هنگفت تا دلال کف بازار، از آتش‌نشان گرفته تا باستان‌شناس، زن و مرد، در کنار هم، در محیطی که علیرغم عیان بودن همه چیز، پیچیدگی‌های بسیاری دارد.

پیش از آن‌که اتفاقی محوری، آدم‌های داستان را در پیوندی مضاعف کنار هم قرار دهد، آن‌ها هر یک گره‌های کور زندگی خود را به مخاطب نشان می‌دهند؛ گره‌هایی که چنان سطحی از کشمکش را در آن‌ها ایجاد کرده که به قدر کافی سردرگم و درمانده شده‌اند. هر یک از آن‌ها حتی بدون یک ماجرای مرکزی هم دنیایی تنش را با خود حمل می‌کنند و درصدد یافتن راه حلی برای مسائل متعدد و پیچیده‌ی خود هستند. بنابراین حتی بدون رخدادی که بخواهد آن‌ها را به دیگری گره بزند در کلاف سردرگم خویش گرفتارند. اما در این میانه اتفاقی دیگر، همه را همچون سیلی با خود می‌کشد و می‌برد و باری سنگین‌تر و دردی علاج‌ناپذیرتر بر دوش‌شان می‌گذارد.

در روز سردی از نیمه‌ی پاییز و با التهابی فزاینده که بازار را مستقیماً تحت تأثیر خود قرار می‌دهد، موجی از اعتراض شکل می‌گیرد. همه‌ی آدم‌های بازار به نوعی درگیر ماجرا می‌شوند. هیچ کس از این آتش گسترده در امان نخواهد بود. قهرمان‌های داستان می‌کوشند هرچه کم‌تر و سطحی‌تر با این اتفاق در تماس باشند، اما هرچه تلاش می‌کنند گویی بیش‌تر در این ورطه گرفتار می‌شوند. رویداد با گران شدن بنزین در ارتباط است و آدم‌های بازار هرچه می‌کنند نمی‌توانند از اثرات آن دور و مصون باقی بمانند. هم مسأله به بازار مربوط است و هم اعتراضات تا پای بازار آمده است. به همین خاطر در چنین آتش فراگیری، جایی برای فرار و کناره گرفتن باقی نمی‌ماند.

اتفاقی که افتاده زندگی جمعی شخصیت‌های داستان را درگیر خود ساخته است و آن‌ها که در عرصه‌ی فردی نیز مسائل حل نشده‌ی بسیاری را دارند، اکنون باید با تمام قوا در دو جبهه بجنگند. در بحبوحه‌ی این جنگ پای خانواده، روابط و امور شخصی و ابعاد پنهان زندگی آدم‌ها به داستان باز می‌شود. هر یک از شخصیت‌‌ها در معرض تهدیدی چندجانبه از محیط پیرامون خود قرار می‌گیرند و گویی از هر طرف نیرویی آن‌ها را تحت فشار خود قرار می‌دهد. آدم‌ها در این میانه با چنگ و دندان در پی نجات خود و زندگی‌شان مبارزه می‌کنند. عیار آن‌ها این‌جاست که محک می‌خورد و گاه علیرغم این‌که خود را موجودی قوی نشان داده‌اند در ورطه‌ی سقوط می‌افتند.

اما در این رمان، در کنار تجربه‌ای جمعی که به زندگی آدم‌ها در دل بحران معنا می‌بخشد و در عین درگیری با بسیاری از معضلات شخصی که قهرمانان داستان توأمان با آن‌ها دست و پنجه نرم می‌کنند، چالش‌ها، تناقضات و کشمکش‌هایی هم در شخصیت‌ها رخ می‌دهند که بسیار درونی‌اند و منجر به مکاشفاتی در هر یک از آن‌ها می‌شوند. مکاشفاتی که علیرغم ویژگی‌های ظاهری و رفتارهای معمول شخصیت‌ها، به راحتی قابل مشاهده نیستند و در روندی کندتر و طولانی‌تر اتفاق می‌افتند. لایه‌ی زیرین‌تر تحولات رمان را همین مکاشفه‌ها می‌سازند و باعث می‌شوند رخدادی اجتماعی جنبه‌های درونی‌تر و شخصی‌تری نیز پیدا کند. به همین خاطر است که می‌توان گفت شخصیت‌ها در این داستان چندبعدی‌اند و این مسأله تجزیه و تحلیل‌شان را برای خواننده دشوارتر می‌سازد. آن‌ها جنگجویانی هستند که همزمان در جبهه‌های متفاوتی می‌جنگند و هر یک شیوه‌ی منحصر به فرد خود را برای این مبارزه‌ها دارند و شاید جذاب‌ترین نکته‌ی نهفته در پیرنگ این رمان نیز همین باشد. 

yektanetتریبون

پربحث‌های اخیر

    پربحث‌های دیروز

    1. وقتی افسار قیمت ها از دست دولت در می رود!

    2. گزافه‌گویی وزیر خارجه جولانی علیه ایران

    3. افشاگری صمصامی از پشت پرده گرانی ارز/چطور۱۰۰همت عاید دولت شد

    4. زن؛ از مسیحیت تحریف شده تا اسلام انقلابی

    5. بازار مسکن؛ آرامش یا آتشِ زیر خاکستر؟!

    6. واکنش‌ها به گامِ اول در رفع فلیترینگ

    7. دردسر این حرکات موزون برای دانش آموزان بابلی !

    8. فرزندان معاون اول سابق قوه‌قضائیه به ۲۵ سال زندان محکوم شدند

    9. اسحاق جهانگیری: همه اطلاعات اداره کشور را دارم/ آقای خاتمی اصرار می کرد که کاندیدا شوم/ به پزشکیان گفتم خودت باش و به حرف های دیگران گوش نده

    10. زمان ۱۴ ماهه برای مذاکرات رفع فیلترینگ کامل

    11. رتبه کشورهای جهان براساس بیشترین فیلترینگ

    12. شلیک پدافند، عامل سقوط هواپیمای آذربایجانی بوده؟/ تصاویری که احتمال شلیک به هواپیما را تقویت می‌کند

    13. قطر: به روابط خود با جمهوری اسلامی ایران افتخار می‌کنیم

    14. رفع محدودیت دسترسی کاربران تلفن همراه به گوگل پلی و واتس اپ

    15. سیدحسن خمینی: دشمنان امید مردم را هدف قرار گرفته‌اند/در شرایط سخت، کار جمعی لازم است

    16. موبایل قاپ در این صحنه عجیب گرفتار مردم شد | کتک خوردن سارق از مردم را ببینید

    17. میزان افزایش حقوق کارگران در سال ۱۴۰۴ اعلام شد/ جزییات

    پربحث‌های هفته

    1. وعده های الجولانی تو خالی بود؛ آتش‌ زدن نمادهای مذهبی در سوریه

    2. چرا مذاکره با آمریکا مشکلی را حل نمی کند؟!

    3. آقایان، وقت کردید به مشکلات مردم هم فکر کنید!

    4. چرا به مردم نمی گوئیم! 

    5. چه کسی ماجرای قطعی برق را درست روایت می‌کند؟!

    6. عصبانیت شدید علم الهدی از عدم ابلاغ قانون عفاف و حجاب/دولت برای راضی کردن مردم در بحث ناترازی ها، بی حجابی را آزاد کرد!

    7. کالبدشکافی شایعه استعفای پزشکیان/ ماموریت چینی برای لاریجانی؟

    8. دفاع همتی از گران‌شدن دلار/ چراغ سبز آقای وزیر به تورم؟

    9. توهین جنجالی حمید رسایی به پزشکیان بعد از بغض کردن برای همسر مرحومش

    10. مخاطبان‌مان را فراری ندهیم !

    11. خداحافظی مردم با گوشت؟!

    12. توضیح فرزند پزشکیان درباره نقش خود در عزل و نصب‌ها

    13. وقتی افسار قیمت ها از دست دولت در می رود!

    14. استقبال از موضع اخیر قالیباف/ سهم‌خواهی‌ها صدای پسر رئیس‌جمهور را درآورد

    15. نشاطی که نباید از دانشگاه دریغ شود

    16. نکنید آقایان، نکنید!

    17. مردم دو درجه کمتر، دولت ۱۰ درجه!

    18. نامه کمیسیون امنیت ملی به دیوان عدالت اداری درباره ابطال حکم انتصاب ظریف

    19. امان از این یاغی!..

    20. همسایه جدید اموی - صهیونی اردوغان!

    21. نظرات برگزیده مخاطبان «الف»: تیم اقتصادی آقای پزشکیان حتی الفبای اقتصاد را هم بلد نیست/ مسئله حجاب برجسته می‌‎شود تا مردم سراغ مطالبات مهم نروند

    22.  کاسبان تسلیم و شلیک به اصلِ مذاکره در رسانه‌های اصلاح‌طلب

    23. توجه به زبان بدن در فضای بین المللی/ سقوط آزاد مهدی نصیری/ جهانگیری: اژه‌ای پای کار رفع حصر است

    24. یک ادعا درباره نقش زنگنه در ناترازی انرژی/ برسد به دست خانم سخنگوی دولت/ مذاکره می‌ کنیم اما با عزت

    25. اولین دیدار رسمی مقامات آمریکا با الجولانی

    آخرین عناوین