«کتاب لعاب»
نوشته: امید قجریان
ناشر : فرهنگ معاصر، چاپ اول 1402
360 صفحه، 650000 تومان
****
برخورداری از فرهنگ و تمدنی غنی، با پشتوانهای چند هزار ساله باعث شده، دست بر هر گوشه از دستاوردهای پیشینیان که بگذاریم با گستره ای چشمگیر روبه رو باشیم. با این حال نباید از این حقیقت غافل شویم که بسیاری از این دستاوردها به شیوهای علمی و خورند پیشرفتهای امروزین مورد توجه و بررسی قرار نگرفتهاند و به همین دلیل ارزش واقعی این میراث سترگ چنان که باید برای بسیاری از ما روشن نیست.
«کتاب لعاب» نوشته امید قجریان که به همت نشر فرهنگ معاصر در سر و شکلی نفیس منتشر شده، پاسخی است به همین ضرورت و گامیست در راستای زدودن خلاء هایی که در این زمینه وجود دارد. این کتاب ارزنده حاصل سالها تلاش و تجربه عملی و نظری نویسنده است. در شکل عملی یا میدانی، نتیجهی سفر و کشف و شهودیست در گستره فناوری سرامیک و خاصه دانش لعاب. اما از منظر نظری این کتاب حاصل سالها تجربه و آموزش نویسنده در دانشگاه و کندوکاو در متون جدید و قدیم است.
«لعاب به صورت پوشش، روی سطوح متخلخل سرامیکی اعمال و باعثِ بهبود کیفیت آن و ایجاد ویژگیهایی مانند زیبایی، نفوذناپذیری و مقاومت مناسب قطعات سرامیکی میشود.» نویسنده کتاب حاضر، در تلاش بوده ضمن معرفی این هنر ارزشمند، به ادای احترام به کوشش پیشینیان در این سرزمین بپردازد و در عین حال راهگشای دانشجویان و علاقهمندان به لعاب نیز باشد. درپیش گرفتن چنین رویکردی باعث شده در کنار توجه به زبان علمی آن دستاورد ارزشمند و سترگ پیشینیان را در این گستره مورد توجه قراردهد. کتاب لعاب تلاش دارد تا به زبان امروز دانش پیچیده لعاب و دامنه گسترده آن را برای هنرمندان و علاقمندان این هنر- صنعت شگفت انگیز گردآوری کند.
سفالگری در ایران پیشینهای قریب دههزارساله دارد و در این حوزه تاریخی غنی را پشت سرگذاشتهایم. همچنین در حوزه رنگ و لعاب نیز تقریباً سه هزار سال قدمت داریم و نقشبرجستههای هخامنشی در تختجمشید و آثار بهجامانده در چغازنبیل و شوش، نشانگر آن است که ما این دانش فنی را هزاران سال در کشور خود داشتهایم. اهمیت کتاب لعاب آن است که برای نخستین بار گامی جدی در راستای مکتوب کردن این دانش کهن برداشته شده است تا انتقال این دانش فنی را از حالت سینهبهسینه بهصورتی مکتوب عمومی بدل کند. بنابراین از منظر ارتباط میان علم و هنر گامی است ارزشمند و راهنمایی کارآمد برای آنها که میخواهند در این زمینه اشتغال داشته باشند.
البته قجریان کوشیده کتاب خود بیشتر مناسب حال هنرمندان سازد، مثلا در زمینه اجرای لعاب روی سطوح سفالین، بیشتر به اجراهای هنری روی سفال توجه دارد. چنین رویکردی شاید از این روست که به متونی که در گذشته درباره سفال و سرامیک توسط اندیشمندان یا حتی برخی از شعرا به نگارش درآمده توجه کرده و در مواردی متون را بازیابی و در کتاب از آنها بهره برده است. از 55 تصویری که در کتاب لعاب آمده، 10 تصویر متعلق به آثار خارجی و 45 تصویر مربوط به فرهنگ و هنر ایران است و این کتاب به آثاری ارجاع داده که نه فقط بسیار ارزشمندند و بلکه برای آیندگان بسیار مفید خواهند بود.
امید قجریان «کتاب لعاب» را در 9 فصل تدارک دیده است. فصل نخست کتاب «شناخت لعاب» نام دارد، به تعریف لعاب، ساختار شیشه و لعاب و تفاوت شیشه و لعاب میپردازد. فرایند ساخت شیشه و لعاب، مواد اولیه شبکهساز، مواد اولیه دگرگونساز و مواد اولیه واسطه مطالبیاند که تحت عنوان «ترکیبات پایه لعاب» در فصل دوم بدانها پرداخته شده است. فصل سوم به «شیوه فرمولنویسی و ساخت لعاب» اختصاص دارد. «منابع تأمینکننده مواد اولیه لعاب»، «ساخت لعاب»، «اکسیدهای رنگدهنده لعاب»، «ویژگیهای لعاب»، «عیبیابی لعاب» و «لعابهای ویژه» بهترتیب عناوین فصلهای ششم تا نهم این کتاباند.
به این ترتیب به یقین می توان گفت کتاب لعاب در نوع خود هم یک منبع کامل به حساب میآید که نمایانگر سطح بالای آمیختگی هنر و صنعتگری نزد پیشینیان است و بدانها ادای احترام می کند؛ و هم راهگشای دانشجویان و علاقهمندان به لعاب خواهد بود. بخشهای کوتاه زیر از متن کتاب به خوبی می تواند نشان دهنده شیوه کار امید فجریان در این کتاب خواندنی و کاربردی برای علاقمندان حوزه سفالگری باشد: «فن آوری ساخت خرمهرههای ایرانی اندکی شبیه به خمیر مصری است و در پایه لعابهای قلیایی شکل میگیرد. از جهتی این شیوهی ساختِ مهرههای آبیرنگ، از متفاوتترین روشهای ساخت سرامیک محسوب میشود. در ایران روش ساخت مهرههای کبود رنگ سرامیکی، بهصورت انحصاری امتداد یافته است؛ هرچند تاریخ معینی از پیشینهی خرمهره در ایران در دست نیست اما به نظر میرسد به علت وجود معادن فراوان مس در ایران، امکان بهدست آمدن رنگهای اتفاقی آبیرنگ در کورههای ذوب مس در کنار سیلیس قابل پیشبینی بوده است. در شیوهی خرمهرهسازی از روشهای معمول لعابکاری و ساخت بدنههای سرامیکی استفاده نمیشود و مسیری متفاوت با روشهای رایج پخت بیسکوییت و اعمال لعاب شکل میگیرد. خرمهره، که از آن به عنوان چشم زخم یا مهرهی کبود نام برده میشود، در اعتقادات کهن ایرانی جهت دفع بلا و نیروی شر استفاده میشده است؛ ویژگی عمدهای این مهرهی آبی، رنگ متفاوت آن است که در طبیعت دیده نمیشود و باعث تمرکز چشم بر روی آن میگردد. بدنهی خرمهره بهطور کامل از جنس سیلیس است که اکنون بهصورت تجاری تهیه میشود؛ اما در زمان قدیمی از شکستن و خرد کردن سنگ چخماق، سیلیس مورد نیاز به دست میآمد. سیلیس به علت نداشتن پلاستیسیتهی مناسب، به نسبت هفده به یک با چسبهای حیوانی مانند سریشُم مخلوط میشود؛ ترکیب فوق پلاستیسیتهی ضعیفی ایجاد میکند که امکان شکلپذیری اشیاء کوچک مانند خرمهره را بهوجود میآورد.»