به گزارش ایسنا، این کتاب با ترجمه فریدون فریار در ۱۱۴ صفحه با شمارگان ۳۳۰ نسخه و قیمت ۱۳۰ هزار تومان در انتشارات مروارید راهی بازار کتاب شده است.
در نوشته پشت جلد کتاب آمده است:« دوره ملی شدن صنعت نفت (۲۹ اسفند ۱۳۲۹ تا ۲۸ مرداد ۱۳۳۲) دوره مبارزات شماری درخور توجه از مردم ایران بهرهبری دکتر محمد مصدق برای ملی کردن صنایعی است که اواخر دولت قاجار به دست انگلیسیها برای استخراج نفت از میدانهای نفتی و پالایش آنها در جنوب کشورمان ایجاد شد.
در کتاب حاضر، خاطرات بسیار خواندنی جان استوتسمن، درسخوانده رشته تاریخ دانشگاه پرینستون و دیپلمات آمریکایی در دوره ملی شدن نفت در تهران، در دسترس خوانندگان ایرانی و فارسیدان قرار گرفته است. علاوهبر این، در پایان کتاب، سفارت و سفیران ایالات متحده در ایران و در این دوره شناسانده شدهاند.
در برشی از کتاب درباره این دیپلمات امریکایی درباره مصدق میخوانیم: «بسیار به او علاقه داشتم و او هم به من بسیار علاقه داشت. کموبیش همچون پیوند میان پدربزرگ و نوه. فکر نمیکنم او هرگز این حس را نداشت که بتواند بهوسیله من بر سیاست آمریکا و یا بر گریدی تأثیر بگذارد. برعکس من همواره حس میکردم که ما یک روابط شخصی داریم و او همیشه از دیدار من خوشحال میشود. ما هرگاه همکاری داشتیم با یک گفتوگوی کوتاه دوستانه نیز همراه بود. یکبار او دعوت ناهار در مهمانسرای سفارت را پذیرفت. این یک پذیرش بزرگ از سوی او بود و گریدی کوشش میکرد که او با سفیر انگلیس بهطور مستقیم گفتوگو کند. به یاد میآورم که مصدق گفت به شرطی میآید که من بهعنوان مترجم حضور داشته باشم و ترجمه را مدیریت کنم که واقعا شوک بزرگی برای سفیر انگلیس بود. من میبایست سخنان فرانسه مصدق را ترجمه کنم درحالی که سفیر انگلیس فرانسه میدانست و بهخوبی هرچیزی را که گفته میشد میفهمید. (خنده) و سفیر انگلیس پاسخ را به فرانسه میداد. اما مصدق منتظر میماند تا ترجمه کنم. این بخشی از تلاش همیشگی او برای آزار انگلیسیها بود.
- آیا اظهار نظر بیشتری درباره مصدق به عنوان یک شخص ندارید.
استوتسمن: پیرمرد بود. خدای من، منظور من این است که من فکر نمیکردم کسی دقیقا بداند که او چند سال داشت. اما او خیلی پیر بود. و سخنران بسیار بسیار موفقی بود و میدانست چطور احساسات شنوندگان را تحریک کند. من فکر نمیکنم او کمترین خواستی برای معامله و توافق با انگلیسیها داشت. فکر میکنم او در درازمدت باور داشت که آمریکاییان مشتاقانه جای خود را با انگلیسیها عوض میکنند، و از این رو، با شرایط خودشان جایگزین انگلیس میشوند. من فکر میکنم او واقعا شوکه میشد اگر میدانست آمریکاییان و انگلیسیها با هم، همپیمانند و به هم کمک میکنند.
افزون بر این، من فکر میکنم مصدق مردی بود که واقعا هیچ برنامه سازندهای نداشت. او تنها یک برنامه برای بیرون کردن انگلیسیها داشت. اما گمان میکنم که او نظر بسیار روشنی درباره آنچه پس از آن خواهد شد، نداشت.»