با بالا گرفتن احتمال پاسخ نظامی رژیم غاصب قدس، نکات ذیل قابل توجه است.
پدافند ایران به سبب آن که ترکیبی از فنآوری بومی و خارجی است، پیچیدگی بیشتری برای جنگنده ها و تحرکات هوایی رژیم غاصب قدس خواهد داشت. این رژیم از ورود جنگنده ها به خاک ایران بنا به دلایل مختلف از جمله ناشناخته بودن و نیازموده بودن حریم پدافندی ایران واهمه دارد. از این رو، ممکن است جنگنده های رژیم از بیرون خاک ایران اقدام به شلیک کنند تا ریسک سقوط جنگنده ها و دشواری عملیات نجات خلبان را متحمل نشوند.
نکته دیگر این که آمریکا با حمله رژیم به سایت های هسته ای ایران مخالفت کرده است. در عین حال، چراغ سبز حمله به ایران را نشان داده است.این ممکن است یک تله و انحراف اطلاعاتی باشد اما به هر روی در مجموع به نظر می رسد حمله اسرائیل قابل انتظار خواهد بود.در مقابل، ایران ضمن آرایش دفاعی و حفظ اختفای سایت های موشکی خود که دسترسی جنگنده های رژیم برای آنها بسیار دشوار است، در مکان های متفاوت و جدیدی، نسبت به زیرساخت های رژیم حمله موشکی غافلگیرانه و همزمان خواهد داشت.
به نظر می رسد ممکن است وارد دوره کوتاهی از زد و خورد شویم. هرچند شاهد جنگ تمام عیار کلاسیک و طولانی نخواهیم بود.
رژیم غاصب قدس در صورت اقدام نظامی مستقیم علیه ایران، در پی حمله/حملات محدود و پایین ترین از بالاترین سطح اما با نتایج تعیین کننده است و بر این اساس آسیب به پایه اقتصادی را به عنوان هدف اول خود تعیین کرده است. در پی این و با توجه به پیام نتانیاهو خطاب به ملت ایران، آنها امید دارند تا با شوک اقتصادی، شورش های داخلی را ایجاد و تحریک کنند. ضمن اینکه برآورد اتاق فکرهای آمریکا و رژیم غاصب آن است که نمی توان با حمله نظامی و جنگ به تغییر نظام سیاسی ایران دست یافت. بنابراین جنگ احتمالی آنها، در تداوم و البته تشدید دکترین تحریم ایران و ترورهای موردی قابل فهم است.
