روز گذشته در شبکههای اجتماعی خبری منتشر شد که مادری چون هزینه ثبتنام فرزندش در مدرسهای دولتی در شهر قدس را نداشت، مجبور شده تمام کلاسها را نظافت کند. خبر آنقدر تلخ و دردناک بود که کاربران شبکههای مجازی به آن واکنش نشان دادند و از مسئولان آموزش و پرورش خواستند تا موضوع را بررسی کنند. مسئولان آموزشی هم در واکنش به این مطلب اظهار داشتند، آنچه تاکنون محرز شده، با مطلب منتشر شده در فضای مجازی فاصله معناداری دارد. با این همه خبرنگار «شبکه شرق» با مادر این دانشآموز گفتوگویی انجام داده است. این مادر اعلام کرده، چون پول خرید مانتو مدرسه دخترش را نداشته کلاس درس مدرسه را همراه با سرایدار تمیز کرده است.
روایت مادر دانش آموز
او مادر دو دانشآموز است. یک دختر کلاس هفتمی و یک پسر کلاس دوم ابتدایی دارد. شرایط مالیش آنقدر خوب نیست که بتواند هزینه تحصیل دو فرزندش را بدهد، برای همین همان روزهایی ثبت نام از خانم مدیر درخواست کرد تا هزینه ثبت نام دخترش را نگیرد، مدیر مدرسه هم فقط ۱۰۰ هزار تومان از او دریافت کرد: «رفتم مدرسه تا نامهای بگیرم برای اینکه بتوانم لباس مدرسه دخترم را نیمبها پرداخت کنم. مدیر گفت که مشکلی ندارد و نامه را میدهم. برای ثبت نام مدرسه هم به من نامه داده بود. نامه را بردم اداره آموزش و پرورش و هزینه ثبت نام را کم کردند. فقط ۱۰۰ هزار تومان به مدرسه دادم، برای مانتو هم از مدیر نامهای خواستم. او هم مشکلی نداشت فقط گفت تو که آنقدر بیکار هستی، بیا اینجا کلاسها را تمیز کن. گفتم مشکلی نیست، کمک میکنم. با رضایت خودم کلاسها را با کمک سرایدار تمیز کردم و در نهایت نامه را دادند و رفتم مانتوی دخترم را گرفتم.»
رفتار غیرقانونی خانم مدیر
«این اقدام مدیر غیر قانونی است.» این بخشی از صحبتهای «محمدرضا نیکنژاد»، کارشناس تعلیم و تربیت است: «مدیر مدرسه رفتاری غیرقانونی و غیر اخلاقی انجام داده است و بابت این کار باید با او برخورد شود. نمیشود از فقر خانواده سوءاستفاده کرد. متاسفانه برخی از مدیران از فقر و نداری عدهای از خانوادهها این چنین استفاده میکنند و اگر همین یک مورد هم اتفاق افتاده باشد باید مسئولان وزارت آموزش و پرورش برخورد جدی با مدیر داشته باشند.»
پول نداریم مدرسه را تمیز میکنیم
خبرنگار «شبکه شرق» درباره درخواستهای غیرمعمول مدیران از خانوادهها با چند معلم صحبت کرده است. این معلمان اعلام کردند، اولیا دانشآموزانی که توان پرداخت شهریه به مدرسه دولتی را ندارند، در قبال پول، کارهای مختلفی را انجام میدهند. این یک توافق بین مدیر و اولیا دانش آموز است. اولیا بر اساس توانشان به مدرسه کمک میکنند، مثلا خانوادهای میگوید من هزینه ثبت نام ندارم، اما نجاری بلدم و میز و صندلی را درست میکنم، یا قفلساز هستم، قفل در کلاسها را درست میکنم. برخی از خانوادهها با انجمن و مدیر مدرسه هماهنگ میشوند که در شیفت مخالف یا ساعات تدریس کلاسها را تمیز کنند، این در حالی است که طبق اصل ۳۰ قانون اساسی، دولت موظف است امکانات آموزش و پرورش رایگان را برای همه افراد کشور فراهم کند و تحصیل در مدارس دولتی باید رایگان باشد. اما مدیران مدارس توجهای به قانون ندارند و به نام کمک به مدرسه از خانوادهها هزینه دریافت میکنند.
دانش آموز هم سرایداری میکند
محمدرضا نیکنژاد، به درخواستهای غیرمعمول مدیران مدارس اشاره میکند و میگوید: «این داستانها در مدلهای مختلف در مدارس اتفاق میافتد. مدیر مدرسه برای هر اقدامی که انجام میدهد توجیهی دارد، یک روز معلمی دانشآموزش را کتک زد، مدیر رفتار معلم را توجیه کرد و در نهایت هم به اولیا آن دانش آموز گفت، اگر میخواهید پسرتان سر کلاس باشد باید آبسردکن برای مدرسه بخرید. مدیران در طول سال درخواستهای مختلفی دارند، مثلا کاغذ و ماژیک را از والدین میگیرند و این موارد روال کارشان شده است. چند سال پیش وقتی جلسه با مسئولان آموزش و پرورش داشتم آنها میگفتند بیشترین شکایتهایی که به آموزش و پرورش میشود درباره فساد مدیران است. فساد مدیران یعنی اینکه در هر مدرسه یک یا چند کارت خوان است و مدیر میخواهد خانوادهها برای هزینههای مدرسه کارت بکشند، حالا این پول کجا خرج میشود هم معلوم نیست .درخواست دیگر مدیر در مدرسهای که سرایدار ندارد این است که دانش آموزان را مجبورند مدرسه را تمیز کند. اجبار برای این کار غیرقانونی است.»
برخی از خانوادهها توان پرداخت هزینه تحصیل فرزندانشان را ندارد
مشکلات خانوادههایی که توان پرداخت هزینههای مدرسه فرزندش را ندارند، هر سال بیشتر میشود. موضوعی که علی بهشتینیا معلم مدرسهای در شهریار به آن اشاره میکند: «وضعیت اقتصادی خانوادهها اصلا خوب نیست. اکثرا قشر کارگر هستند و توان خرید کیف و کفش و لباس مدرسه را ندارند. در مدرسه ما هم خیلی از خانوادهها هزینه ثبتنام را نداشتند. همین هزینهها هم باعث میشود گروهی ترک تحصیل کنند. قصه تحصیل دانشآموزان در مناطق محروم خیلی غمانگیز است. من دانشآموزی داشتم که دلیل آمدنش به مدرسه این بود تا لقمه بچهها را بگیرد، بخورد. چون خانوادهاش وضع خوبی نداشت. در همین سال تحصیلی مدرسهای به دانشآموزانش فلافل میدهد، دو تا فلافل را داخل دو نان بزرگ میگذارد تا دانشآموز سیر شود، این دو نان شدن ساندویچ یعنی دانشآموز گرسنه است و در خانه چیزی نمیخورد. با این وضعیت دانشآموزان چرا مدارس از خانوادهها هزینه دریافت میکنند؟ مگر آموزش در مدارس دولتی رایگان نیست؟»