به گزارش مهر، بیست و یکمین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات ۱۰۴ نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق موسوم به منافقین و همچنین ماهیت این سازمان به عنوان یک شخصیت حقوقی، صبح امروز سهشنبه ١ آبان ماه ١۴٠٣ در شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی حجتالاسلام والمسلمین دهقانی و مستشاران دادگاه مرتضی تورک و امین ناصری، وزیری نماینده دادستان، خانواده شهدا و وکلای آنها، وکلای متهمان در مجتمع قضائی امام خمینی (ره) بهصورت علنی آغاز شد.
قاضی دهقانی در ابتدای جلسه دادگاه گفت: نظر به قرار تأمین خواسته صادره براساس تقاضای وکیل شکات در خصوص مطالبه دیه و خسارات که در کیفرخواست مندرج شده است، دستور شناسایی و توقیف تمامی اموال متعلق به سازمان مجاهدین خلق صادر شده و از این پس هرگونه معامله که متعلق به اموال متهمین و یا شخصیت حقوقی سازمان باشد از سوی دادگاه ممنوع بوده و موجب توقیف و پیگرد قانونی خواهد بود.
کاظمی وکیل شکات با اجازه قاضی در جایگاه قرار گرفت و گفت: به عنوان وکیل شکات پرونده به محضر دادگاه اعلام میدارم که گروهک تروریستی منافقین موسوم به سازمان مجاهدین خلق پس از ورود به فاز مسلحانه و رویکرد تروریستی در خردادماه سال ۱۳۶۰ در راستای انجام فعالیتها و اقدامات تروریستی از تابستان ۱۳۶۰ علاوه بر ترور شهروندان عادی ترور مسئولان نظام را در دستور کار قرار دادند.
وی در ادامه اظهار داشت: پس از بمبگذاری در مقر حزب جمهوری اسلامی در هفتم تیرماه که منجر به شهادت ۷۳ نفر شد، سازمان مجاهدین در راستای ادامه اقدامات تروریستی خود مبنی بر حذف فیزیکی مسئولان عالی کشور متعاقب دستور تشکیلاتی سرکرده گروهک و با برنامهریزی و طراحی قبلی، بمبگذاری در دفتر حزب جمهوری، توسط عامل نفوذی خود یعنی مسعود کشمیری را در دستور کار قرار میدهد.
وی گفت: انفجار دفتر نخست وزیری توسط اعضای این گروهک، یکی از بزرگترین اقدامات تروریستی در قرن اخیر است، طی این اقدام تروریستی چند تن از مقامات عالی رتبه کشور از جمله آقایان محمدعلی رجایی رئیسجمهور و محمدجواد باهنر نخست وزیر وقت به شهادت میرسند.
کاظمی گفت: متهم مسعود کشمیری، از اعضای گروهک تروریستی منافقین موسوم به مجاهدین خلق مستقیماً تحت کنترل، حمایت و هدایت سرکرده گروهک یعنی مسعود رجوی بوده است.
وکیل شکات ادامه داد: کشمیری با نفوذ به دستگاههای حاکمیتی وقت بهعنوان دبیر شورای امنیت ملی مشغول به فعالیت بوده و با دستور سلسله مراتب تشکیلاتی خود در گروهک تروریستی منافقین از جمله مسعود رجوی بهعنوان سرکرده این گروهک نسبت به بمبگذاری در مقرّ حزب جمهوری اسلامی اقدام کرده است.
وی گفت: مسعود کشمیری ساعت ۳:۱۵ روز یکشنبه ۸ شهریور ۱۳۶۰ زمانی که قرار بوده جلسه شورای امنیت برگزار شود و حضور محمدعلی رجایی بهعنوان رئیسجمهور و محمدجواد باهنر بهعنوان نخست وزیر در آن جلسه قطعی بوده است، فرصت را جهت اقدام تروریستی خود مناسب دانسته و ساعتی قبل از تشکیل جلسه، کیف حاوی مواد منفجره را پس از تنظیم ساعت انفجار به ساختمان نخست وزیری انتقال داده و در مقر جلسه، زیر میز آقای محمدجواد باهنر و رجایی قرار میدهد.
وی افزود: مسعود کشمیری که خود عضو ثابت جلسه بوده است، ۱۵ دقیقه قبل از زمان انفجار مقر را ترک و متواری میشود، انفجار در زمان تعیین شده به وقوع میپیوندد و منجر به شهادت ۵ تن از جمله محمدعلی رجایی رئیسجمهور، محمدجواد باهنر نخست وزیر، سرهنگ وحید دستجردی ریاست شهربانی کل کشور، سید غلامحسین دفتریان مدیر کل مالی دفتر نخست وزیری و یک نفر عابر پیاده بهنام خدیجه بیگم آلاحمد شده و همچنین سایر شرکتکنندگان در جلسه از جمله سرهنگ محمدمهدی کتیبه از اداره دوم ستاد مشترک ارتش و محمد حسین سرورالدینی نماینده وزیر کشور به شدت مجروح میشوند.
کاظمی وکیل شکات اظهار کرد: شهید محمدعلی رجایی متولد ۲۵ خرداد ۱۳۱۲ در قزوین یکی از شخصیتهای فرهنگی و ساده زیست نظام جمهوری اسلامی بود که در طول سه سال نخست انقلاب به تناوب در سمتهایی از جمله ریاست جمهوری اسلامی ایران، نخست وزیری جمهوری اسلامی ایران، وزیر امور خارجه و وزیر آموزش و پرورش قرار گرفته بود، یکی از همراهان انقلابی او شهید حجتالاسلام دکتر محمدجواد باهنر متولد ۱۳ شهریور ماه ۱۳۱۲ در کرمان بود این شهید نیز بهعنوان یکی از روحانیان مطرح و صاحب اندیشه، طی ادوار مختلف در سمتهایی همچون نخست وزیری جمهوری اسلامی ایران، وزارت آموزش و پرورش، عضو مؤسس خبرگان قانون اساسی و عضو مجلس شورای اسلامی قرار گرفته بود که در اقدام تروریستی در دفتر نخست وزیری جمهوری اسلامی شهید باهنر در کنار شهید رجایی توسط سازمان به شهادت رسیدند.
وی افزود: مسعود کشمیری بهعنوان عامل نفوذی سازمان ابتدا به نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی نفوذ کرده و در آن زمان دسترسی به اسناد سرّی و دارای طبقهبندی پیدا میکند و با کسب اختیارات ویژه به محل بایگانی اسناد طبقهبندی شده ارتش رفت و آمد داشته و اسناد جمعآوری شده را به دست مسئول خود در سازمان میرسانده است. آخرین حضور و نفوذ وی در دفتر نخست وزیری تحت عنوان دبیر شورای امنیت ملی بوده است. نامبرده در زمان حضورش در دفتر نخست وزیری اطلاعات سری و طبقهبندی شده را جمعآوری میکرد و به همراه مستندات به شکل پنهانی در اختیار سازمان قرار میداده است که از جمله این اطلاعات برنامه حمله هوایی به مقر رادیو صدای مجاهد در استان کردستان بود.
کاظمی گفت: براساس گزارش شهربانی ۸ شهریور ۱۳۶۰ درباره جزئیات واقعه تروریستی انفجار دفتر نخست وزیری اعم از گزارش صحنه جرم، میزان تلفات وارده، اعزام مجروحان به بیمارستان و غیره، و گزارش شهربانی مورخ ۹ شهریور ۱۳۶۰ حاوی مفاد پزشکی قانونی و وضعیت مجروحین واقعه تروریستی است. نظریه پزشکی قانونی، نیز بیانگر علت تامه مرگ شهدای حادثه تروریستی است.
همچنین دلیل دیگر اظهارات مسعود رجوی مسئول سازمان در ملاقات با مسئول استخبارات رژیم بعث عراق است که انجام عملیات تروریستی مذکور در سال ۱۹۹۹ میلادی میپذیرد. در قسمتی از این صحبت اینگونه آمده است که مسعود رجوی بیان میکند، همانگونه که اطلاع دارید من در سالهای ۱۹۸۱ تا ۱۹۸۶ در پاریس بودم و در ان سالها دشمنی با ما اینگونه نبود و به ما تروریست نمیگفتند. هرچند کاخ سفید و کاخ الیزه میدانستند چه کسی در ایران حزب جمهوری را منفجر کرد و چه کسی و چرا عملیات علیه رئیسجمهور و علیه رئیسالوزرا انجام داد. این بیانات به صورت صریح دلالت بر پذیرش این اقدام از سوی گروهک تروریستی منافقان دارد.
کاظمی وکیل شکات اظهار کرد: شهادتنامه دو تن از مجروحان حادثه بهنام محمدمهدی کتیبه و محمدحسین سرورالدینی حاوی تشریح این اقدامات تروریستی و سوابق و تحرکات عامل آن، اظهارات تعدادی از اعضای جدا شده گروهک تروریستی منافقین مبنی بر انجام این اقدام تروریستی توسط گروهک مسعود و با عاملیت مسعود کشمیری، اظهارات اقدس کشمیری خواهر مسعود کشمیری بهعنوان عامل نفوذی و تروریستی سازمان بیانگر جزئیات روز حادثه و شرح روابط خود با برادرش مسعود کشمیری و همسر وی است. همچنین سرور دلنواز اطلاعاتی راجع به مسعود کشمیری در خصوص فعالیتهای سیاسی و شغلی وی در قبل و بعد از انقلاب و اطلاعاتی راجع به زن برادر سرور دلنواز نحوه همکاری و مدت همکاری مسعود کشمیری با سازمان، اطلاعاتی در خصوص محمود و ابوالفضل دلنواز برادران سرور دلنواز ارائه کرده است.
وی افزود: اظهارات متهم رضا کیواننژاد در مورد یک خانه تیمی که به نام مسعود کشمیری نامگذاری شده و همچنین اظهارات متهم علی اکبر تهرانی از دوستان کشمیری در خصوص نقش مسعود کشمیری در این اقدام تروریستی، کشف مقادیری اسلحه و مهمات در منزل کشمیری و پیام مریم رجوی بهعنوان مسئول اول سازمان و اشاره به شهادت آقایان بهشتی، رجایی و باهنر به عنوان سرنوشت مسئولان نظام که این پیام در نشریه مجاهد که نشریه سازمان مجاهدین است، در تاریخ خرداد ۱۳۷۱ به شماره ۲۹۱ در صفحه ۴ متنی با عنوان پیام خواهر مجاهد مریم رجوی در رابطه با اعدامهای جنایتکاران رژیم در مشهد و شیراز نیز به عنوان مستندات این اقدام تروریستی وجود دارد.
وکیل شکات در ادامه گفت: مریم رجوی در این متن صراحتاً اشاره کرده که بحث شهادت شهید رجایی و باهنر و ترور آنها توسط این سازمان صورت گرفته است، آخرین استناد، گزارش سالانه دفتر هماهنگکننده ضد تروریسم وزارت خارجه و آمریکا در سال ۲۰۰۶ است. بر اساس این گزارش سازمان مجاهدین در زمره گروه تروریستی قرار گرفته و در این گزارش تصریح میکنند که بحث انفجار دفتر ریاست جمهوری و شهادت شهید باهنر و رجایی توسط گروه منافقین صورت گرفته است.
وی ادامه داد که این لایحه را به دادگاه تقدیم میکنم و اگر قاضی جلسه درخواست دارم اجازه دهد دو نفر از اعضای جدا شده سازمان گروهک مجاهدین مسعود خدابنده و محمدرضا گلی در این خصوص شهادت خود را بیان کنند.
در ادامه ناصر باهنر فرزند ارشد شهید باهنر در جایگاه قرار گرفت و گفت: خودم در محل وقوع حادثه که هشتم شهریور ۱۳۶۰ بود حاضر بودم، منزل ما یک منزل سازمانی روبروی ساختمان نخست وزیری بود که ساعت ۳ بعدازظهر من در حالیکه ۱۵ ساله و آماده رفتن به کلاس تابستانی مدرسه بودم، صدای انفجار مهیبی را شنیدم. وارد حیاط شدم، شیشههای ساختمان شکسته بود و آتش خیلی مهیبی کل ساختمان را فراگرفته بود و کاملاً من و خانوادهام و سه فرزند دیگر ناظر بر این فاجعه بودیم و شاید حدود یک ساعت تا یک ساعتونیم طول کشید تا آتش ساختمان مهار شد.
وی افزود: البته مطلع نبودیم که چه اتفاقی در ساختمان افتاده، ولی بعدازظهر بود که به خانواده اطلاع دادند چه حادثهای رخ داد است. به هر حال خانواده شهید باهنر و من که به عنوان نماینده خانواده در محضر دادگاه حضور دارم در طول این سالها سختیهای زیادی کشیدند.
این فرزند شهید گفت: من به عنوان فرزند ارشد ۱۵ سالم بود، خواهر کوچکتر ۱۲ سال و خواهر دوم ۷ سال و فرزند آخر یک پسر سه ساله بود که مجموعاً ۴ فرزند کوچک سختیهای زیادی کشیدیم. ما به عنوان خانواده شهید، شکایت خود را در برابر جنایتها رخ داده را در این دادگاه اعلام میکنیم.
قاضی دادگاه پرسید: میتوانید وقایع آن سال را در صحن دادگاه توضیح دهید؟
فرزند شهید باهنر گفت: بعد از آن، ساختمان کامل در آتش سوخت. آتش که مهار شد ما نمیدانستیم چه اتفاقی افتاده، به منزل برگشتیم و یادم هست که مرحوم آیتالله موسوی اردبیلی من را صدا زدند و گفتند در این اتفاقی که امروز افتاده پدر شما و آقای رجایی به شهادت رسیدند و در آن جا به ما تسلیت گفتند.
وی افزود: آن روز با سختیهای خود تمام شد و ما آماده تشییع جنازه در روز بعد شدیم که تشییع جنازه خیلی شلوغی شد و ازدحام جمعیت به حدی بود که ما به دفن اجساد نرسیدیم. خواستیم اجساد را قبل از تدفین ببینیم که گفتند این امکان وجود ندارد و هر چه اصرار کردیم گفتند اجساد سوخته است و ممکن است، آثار بدی برای شما داشته باشد؛ لذا اجساد را ندیدیم و آنها را دفن کردند و بعد هم مراسمات مختلفی که اتفاق افتاد.