به گزارش الف حجت الاسلام محمد محمدی گلپایگانی در این مراسم  ( اینجا ) با اشاره به داستان «قارون» در قرآن کریم گفت: ثروت انباشتهء بدون حساب و کتاب، عوارض دارد.

وی ادامه داد: امروز هم افرادی مانند قارون هستند. شنیدم در یکی از شهر‌های اطراف تهران شهرکی است که به صورت قلعه با دیوار ۷ متر ارتفاع ویلاهایی وجود دارد با حداقل ۲۰۰ و حداکثر ۷۰۰ میلیارد تومان قیمت  که این نیز اکنون قارون است.

رئیس دفتر رهبر انقلاب تصریح کرد: در مقابل چنین وضعیتی مستاجری زیر پله یا زیرزمین با چند بچه زندگی می‌کند. آیا این انصاف است؟!

محمدی گلپایگانی گفت: اقلیتی قارون صفت سوار ماشین چند میلیاردی در خیابان‌ها رژه می‌روند و می‌گویند ما این هستیم.

قارون کیست؟

قرآن کریم به مناسبت روایت زندگی پیامبران از برخی شخصیت های تاریخی معاصر آنان نیز نام برده و با اشاره به زندگی آنان عبرت هایی را متذکر شده است. قارون یکی از این شخصیت هاست که به روایتی با حضرت موسی(ع) نیز نسبت فامیلی داشته است و پسر خاله یا پسرعموی این پیامبر الهی بوده است.

قارون و زندگی اش اگرچه در قوم بنی اسراییل بود اما به نماد ثروت و طغیان ناشی از آن در فرهنگ اسلامی تبدیل شده است. بخشی از آیات سوره قصص به مبارزات موسی (ع) با وی و درگیری بنی اسراییل با قارون می پردازد.

گفته شده که او از نزدیکان فرعون بوده و شاید وجه تسمیه نامش نیز همین قرین فرعون بودن باشد. نام کامل او را قارون بن یصهر ذکر کرده اند. بر این اساس هامان وزیر فرعون و قارون وزیر خزانه داری او بوده است.

داستان زندگی موسی(ع) در قرآن در قالب مبارزه با ۳ طاغوت روایت شده: فرعون، مظهر قدرت و حکومت؛ قارون، مظهر ثروت؛ و سامری، مظهر فریب و اغفال. سه گانه مشهور مرحوم علی شریعتی، یعنی زر و زور و تزویر ریشه در همین آموزه قرآنی دارد که نشان دهنده قرابت و همنشینی این سه نوع طغیان در قرآن است.

زندگی حضرت موسی (ع) در میان مسلمانان معمولا در قالب مبارزه با فرعون به عنوان مظهر قدرت و حکومت مطلقه مشهور شده اما اشارات قرآنی فراتر از این مبارزه است.

برخی مفسران قرآن حتی قارون را دارای معلومات فراوان و ابتدا  در جرگه مومنان دانسته اند که بر اثر غرور ناشی از این علم و ثروت رفته رفته به کفر و طغیان گرایید.

همین فرهنگ و آموزه قرآنی نیز در ادبیات فارسی بازتاب یافته و در اشعار حکمت آمیز شعرای پارسی بارها به قارون و دنیاداری اش اشاره شده است: 

چو گل گر خرده ای داری خدا را صرف عشرت کن | که قارون را ضررها داد سودای زر اندوزی ( حافظ)

کسی ره سوی گنج قارون نبرد | وگر برد ره باز بیرون نبرد ( سعدی)

 و.....

شهرک های قارون نشین

علیرغم این آموزه های قرآنی نکوهش کننده و اشارت های ادبی پندآموز درباره قارون که در فرهنگ و باورهای دینی و شیعی ما ایرانیان عمیقا جایگیر شده ست، شوربختانه امروز در کشور شاهد پیدایی و رشد و گسترش افراد و طبقاتی هستیم که گنج قارون دربرابرشان ناچیز و اندک است.

این نخستین بار نیست که صحبت از باستی هیلز و لواسان می شود. در ماه‌های اخیر شهرک باستی هیلز بارها مورد توجه رسانه ها و مسئولان و مقامات قرار گرفته بود. البته این شهرک به مثابه یک نماد است. در واقع تصرفات غیرقانونی، تخریب محیط زیست و ساخت و ساز شهرک های غیرمجاز در لواسان بسیار بیشتر از باستی هیلز است.

چنانچه رهبر معظم انقلاب در تاریخ 17/12/1393 در بیانات خود در دیدار مسئولان و فعالان محیط زیست، منابع طبیعى و فضاى سبز عنوان می کنند:« نباید اجازه داد که منبع شرب تهران مورد تعرّض قرار بگیرد؛ منبع هوا و تنفّس تهران مورد تعرّض قرار بگیرد؛ منابع زندگی در تهران - پایتخت کشور و مرکز دولت اسلامی - مورد تعرّض یک عدّه‌ای قرار بگیرد؛ با اینها باید برخورد کنید. اگر خدای نکرده در داخل دستگاه‌ها کسانی هستند که کوتاهی میکنند، با آنها شدیدتر برخورد کنید؛ اینها جزو کارهای لازم و اساسی است».

احتمالاً اشاره رهبر انقلاب به شهرک غیرقانونی کلاک است که زمین های آن از کاربری باغی و کشاورزی به مسکونی تغییر یافته است.

 نکته مهم این است سربرآوردن باستی هیلز، کلاک و شهرک‌های دیگر محصول یک یا دو هفته و یا یک ماه و دو ماه  نیست بلکه سال ها نادیده گرفتن و زیرپاگذاشتن قانون است که موجب شده ساختمان هایی قلعه مانند در آن ایجاد و توسعه یابند.

چرا باستی هیلزها ساخته می شوند؟

 البته چند هفته قبل گیت هایی که در اطراف شهرک باستی وجود داشت برداشته شد و به عبارتی آزاد شد اما موضوع این است چرا یک شهرک باید برای ثروتمندان ایجاد شود و چرا باید از ورود مردم به آن جلوگیری شود. چنین اقدامات و چنین رفتاری با کدام اندیشه و اصل اسلامی سازگار است؟

اگر ساخت و سازهای غیرقانونی در لواسان رخ داده چرا در طول این مدت با آنها برخورد نشده و اینکه به عنوان مثال چرا تخریب ویلای متعلق به دختر وزیر سابق باید این همه طول بکشد؟

به همین دلایل است که باید گفته شود علاوه بر تخریب می باید با مقامات و مسئولانی که زمینه ساز و تسهیل گر چنین تخلفاتی  شده اند نیز برخورد شود. درواقع این مسئولین یا غفلت کرده اند یا کم کاری داشته اند و یا فاسد بوده اند که در هر سه حالت باید با آنها برخورد شود.

پرسش مهم دراین میان این است که چه شد که در مدت  4 دهه بعد از انقلاب اسلامی به قول رئیس دفتر رهبری، اقلیتی قارون صفت در جامعه ایجاد شده اند که ویراژ ثروت و قدرت می دهند و فخر فروشی می کنند. 

اصولاً شکل گیری شهرک باستی هیلز محصول یک اقتصاد ناکارآمد، غیرشفاف، دلال پرور و رانتی است. در دستور کار قرار دادن سیاست های نئولیبرال و خصوصی سازی های فامیلی، رفاقتی و بدون ضابطه موجب شد که قشر نوکیسه ای پدیدار شوند که نه تنها اقتصاد کشور را به فنا داده اند بلکه به محیط زیست نیز دست درازی می کنند و با گسترش شکاف طبقاتی اکنون مشغول فخرفروشی به اقشار مستضعف و فقیر جامعه هستند.

البته صاحبان ویلاهای چند صد میلیاردی در لواسان همه و همه از افراد شاخص سیاسی و اقتصادی نیستند. بلکه برخی فعالان اجتماعی و فرهنگی نیز در بین این افراد وجود دارند. به همین دلیل است که گفته می شود ورود افراد غیرمشهور به این مناطق اصولاً ممنوع است.

در نهایت باید گفت اگر چه اطلاع رسانی ها و برخوردهایی که تا کنون صورت گرفته از جمله پیگیری های جوانان عدالت خواه، امام جمعه لواسان و اقدام اخیر قوه قضائیه در جمع آوری گیت های اطراف شهرک باستی نویدبخش است اما بدون شک این تمام داستان نیست. بنابراین ضرورت دارد این پیگیری ها تا  تخریب ویلاهای غیرقانونی و برخورد با قانون شکنان ادامه یابد و همه مشاهده کنند در جمهوری اسلامی قانون و ارزش ها حرف اول را می زنند و هیچ تبعیضی در رسیدگی به تخلفات وجود ندارد.

حال که رییس دفتر رهبر انقلاب نیز به صراحت در این باره موضع گیری کرده است انتظارها برای برخورد ریشه ای و نه تبلیغاتی با این موضوع دوچندان شده است.