«ربات مخفی»
نوشته: دیوید ادموندز و برتی فریزر
ترجمه: میثم محمدامینی
ناشر: فرهنگ نشر نو، 1401
231 صفحه، 80000 تومان
***
رمان «ربات مخفی» که به گروه سنی نوجوانان اختصاص دارد، دو نویسنده دارد؛ یکی از آنها، دیوید ادموندز، فیلسوف و برنامهساز انگلیسی و دیگری برتی فریزر، پزشک آمریکایی است. آنها در حوزهی تولید محتوا در رسانههای بریتانیایی با یکدیگر همکاری داشتهاند و تبادل ایدههای داستانی، نهایتاً آنها را به آفرینش اثری مشترک سوق داده است. آنها تجارب خود را در زمینهی فلسفه، روانشناسی، فیزیولوژی انسانی و تکنولوژی در این کار دخیل کردهاند و به داستان غنا بخشیدهاند. تلاش این دو نویسنده بر قابلفهم بودن کتاب برای مخاطبانشان و درعینحال مطابق بودناش با عناصر تکنولوژیک در زندگی نوجوانان بوده است. از آنجایی که ربات در فانتزیهای کودکان و نوجوانان امروزی جایگاه ویژهای دارد، چنین رمانی میتواند جذابیتهای بسیاری برای آنان داشته باشد. به علاوه، قصههای ماجراجویانهی این اثر نیز میتواند خوانندگان نوجوان را با خود همراه سازد.
وقایع رمان حول محور شخصیتی به نام «داتی» شکل میگیرد؛ رباتی در هیأت دختری دوازده ساله است. داستان از منظر داتی روایت میشود و از روز اول مدرسه آغاز میگردد. سازندگان این رباتِ انساننما او را به مدرسه میفرستند و قرار است در کلاس هفتم مثل یک دانشآموز شرکت داشته باشد. گروه سازندهی داتی سرپرستی دارد که دخترک رباتی او را بابا مینامد و با او زندگی میکند. پدرِ داتی فیلسوفی میانسال است که سالها وقت خود را صرف تفکر دربارهی مباحث فلسفی کرده است. او گروهی را رهبری میکند که متشکل از مهندسان الکترونیک و کامپیوتر، روانشناسان، متخصصین پلیمر، زبانشناسان و بسیاری از افرد حرفهای دیگر است که هرکدام به جنبهای از عملکرد انسانی این ربات میپردازند و پیداست که با این تیم چندرشتهای قرار است نگاهی جامع به ساخت ربات از ابعاد مختلف بیاندازند.
مسألهی داستان از آنجایی آغاز میشود که گروه سازنده، داتی را برای یک جایزهی چند میلیون پوندی به مدرسه میفرستند. اگر داتی بتواند یک سال تحصیلی را با موفقیت و بر اساس سیستم ارزیابی استانداردی که به گروه ارائه شده، طی کند، جایزهای به سازندگاناش تعلق میگیرد و آنها میتوانند با آن، پروژهی ساخت رباتی را که عملکردهای بسیار نزدیکی به انسان دارد، دنبال کنند. به همین دلیل داتی را به شکل دانشآموز دختری روانهی مدرسه میکنند و دستورالعملهایی را برایاش میسازند که اگر طبق آنها پیش برود درصد موفقیت بسیار بالایی به دست خواهد آورد.
داتی بسیاری از خصوصیات یک انسان را داراست و سازندگاناش سعی کردهاند طوری او را بسازند که از یک انسان به سختی قابل تفکیک باشد. به همین خاطر برای او یک سری مهارتهای روانشناختی و مبتنی بر روابط انسانی برنامهریزی کردهاند که او را از رباتهای دیگر متمایز میسازد. او از نظر این مهارتها بر اساس الگوریتمی سنجیده میشود و امتیاز میگیرد. به طور مثال برای مهارت دوستیابی، به آهنگ صدا، لحن و حالت چهرهی او امتیاز داده میشود و هرچه افراد بیشتری را جذب خود کند، به سطح بالاتری از مهارتهای ارتباطی ارتقا پیدا میکند. داتی اینگونه تنظیم شده که افراد را بر اساس ظاهر و رفتار بررسی کند و سپس مهارتهای ارتباطیاش را بهکار گیرد تا بتواند دوستان بیشتری در میان دانشآموزان داشته باشد. در ابتدا این مسأله با توجه به هوشمندیای که در این دخترک رباتی وجود دارد، آسان به نظر میآید، اما مشکلات بهتدریج و با گسترش ارتباط با اطرافیان بروز میکند و اتفاقاً موانع دشواری پیش پای داتی و گروه سازندهاش میگذارد.
داتی با روحیاتی شبیه یک دختر نوجوان طراحی شده است، بنابراین توجه و دقت نظرش با اینکه در تعاریف خاصی چارچوببندی شده، بسیار به دختران همسنوسالاش شباهت دارد. علاوه بر این داتی یک سیستم سنجش خطر و آسیب دارد که با ارزیابی افراد دوروبرش و تشخیص موقعیت خطرناک فعال میشود و واکنش نشان میدهد. مسألهای که میتواند به ضرر او در مدرسه تمام شود، چون فضای همزیستی مسالمتآمیزش با دیگران را به هم میزند. او هرچه بیشتر با اطرافیان درگیر شود، بیشتر به ماهیتش بهعنوان یک انسان رباتی مشکوک خواهند شد و ممکن است این موضوع به شکست پروژه بیانجامد. بنابراین داتی با شرایط پرمخاطرهای مواجه است.
این کتاب از معدود آثار داستانی با محوریت ربات است که میتواند مرزهای میان انسان و ربات را نادیده بگیرد و توانمندیهای یک نوجوان را با توجه به تکنولوژیهای موجود در زندگیاش به چالش بکشد. به علاوه، تکیهی نویسندگان این رمان بر مسائل انسانی و روانشناختی در روند طراحی یک ربات، میتواند جنبههایی از مهارتهای انسانی را به نوجوانان گوشزد کند که علاوه بر وجه مکانیکی تکنولوژی روز، اهمیت دارند؛ وجوهی از ارتباطات انسانی و مهارتهای حل مسائل روانشناختی که میتواند وجه تمایز انسان و ربات باشد و چه بسا با پیشرفتهای فنآوری به رباتها نیز تسری پیدا کند. در هرحال اما بخشی از تفکر انسانی و عواطف او هست که ممکن است قابل انتقال به حافظهی مصنوعی نباشد و به عنوان امتیازی منحصربهفرد برای انسان باقی بماند. رمان میکوشد قدرت قضاوت نوجوانان را در این باره محک بزند.