راهبرد معاصر نوشت: نشنال اینترست در گزارشی عنوان کرده است؛ در سرتاسر خاورمیانه از غزه گرفته تا لبنان، یمن، سوریه و عراق پای آمریکا به درگیریهای منطقهای کشیده شده است؛ دلیل این موضوع نیز حمایت واشنگتن از جنگ اسرائیل علیه غزه است. پس از حمله حماس به اسرائیل در هفتم اکتبر 2023، اسرائیل حملات شدیدی علیه غزه آغاز کرد. تاکنون در این جنگ بیش از 26 هزار فلسطینی جان باختهاند که نزدیک به 70 درصدشان را زنان و کودکان تشکیل میدهد. همچنین 90 درصد جمعیت غزه آواره شدهاند و خطر قحطی و بیماری به سرعت درحال گسترش است.
بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل هدف از حمله به نوار غزه را نابودی جنبش حماس اعلام کرد، اما با وجود حملات شدید اسرائیل، توانایی نظامی و سیاسی حماس تاحد زیادی دست نخورده باقی مانده و طبق تخمین مقام های آمریکا، تنها حدود 20 تا 40 درصد از تونلهای حماس در سراسر نوار غزه آسیب دیده یا غیرقابل استفاده شده است. به عبارت دیگر، هیچ نشانه ای دال بر حذف جنبش حماس در آینده نزدیک وجود ندارد.
اسرائیل حتی موفق به آزادی بیش از 100 گروگان باقیمانده در دست نیروهای حماس نشده است و شکافهای درون طبقه حاکم اسرائیل روز به روز بیشتر میشود. چند تن از رهبران ارشد نظامی اسرائیل علنی گفتهاند اهداف دوگانه حمله نظامی اسرائیل به غزه مبنی بر آزادی گروگانها و نابودی حماس، با یکدیگر ناسازگار هستند.
خانوادههای گروگانهای اسرائیلی صبر خود را در برابر نتانیاهو از دست میدهند. آنها بر فشار خود بر کابینه افزودهاند تا با حماس وارد معامله شود و گروگانها را به خانه برگرداند. گادی آیزنکوت، وزیر دفاع اسرائیل نیز خواستار آتش بس شده است، زیرا هرچه جنگ بیشتر طول بکشد، احتمال زنده ماندن گروگانها کاهش مییابد.
اسرائیل به جز تخریب سیستماتیک غزه و ساکنانش هیچ راهبرد سیاسی بلندمدتی ندارد. مخالفت نتانیاهو با راه حل دو کشوری باعث شده است برای مشکل غزه تنها یک راه باقی بماند و آن جنگ بیپایان است.
لشکرکشی اسرائیل در خارج از غزه اثرات عمیقی بر جای گذاشته است. خطر افزایش شدت جنگ میان اسرائیل و حزبالله لبنان روز به روز بیشتر میشود. امروزه حملات هوایی، شلیک توپخانه و تبادل موشک میان اسرائیل و حزبالله به رویدادی عادی تبدیل شده است. به تازگی اسرائیل بر لفاظیهای خود علیه حزبالله افزوده و نشان داده است برای گشودن جبههای جدید در لبنان ابایی ندارد؛ درحالی که در صورت بروز جنگ در لبنان، اسرائیل با همان مشکل غزه یعنی فقدان هدف سیاسی روشن و قابل تحقیق مواجه است.
البته تنها تلآویو نیست که قبل از داشتن هدف سیاسی مشخص و قابل دسترس اقدام به حمله نظامی میکند. دولت جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا نیز بر حضور نظامی اش در خاورمیانه افزوده و از هفتم اکتبر حملات بیشماری علیه گروههای مقاومت انجام داده است. بایدن بارها اعلام کرده است اقدامات نظامی را با هدف بازدارندگی و افزایش ثبات در سراسر منطقه انجام میدهد، غافل از اینکه با حمله نظامی نمیتوان به چنین اهدافی دست یافت.
در عراق و سوریه گروههای متحد ایران در انتقام از حمایت واشنگتن از کارزار اسرائیل علیه غزه بیش از 160 بار نیروهای آمریکایی را هدف قرار دادهاند و دست کم 83 نفر را مجروح کردهاند. این درحالی است که نیروهای آمریکایی بدون هیچ هدف خاصی در عراق و سوریه مستقر هستند و به اهدافی آسان برای نیروهای مقاومت تبدیل شدهاند.
دولت آمریکا از حضور 900 نیروی آمریکایی در سوریه به عنوان بخشی از مأموریت علیه داعش نام میبرد؛ ولی گزارش بازرسی کل ایالات متحده نشان میدهد نیروهای آمریکایی در سوریه در سه ماه اخیر هیچ فعالیتی علیه داعش نداشتهاند. نیروهای آمریکایی در عراق که تعدادشان به 2 هزار و 500 نفر میرسد، ظاهراً با هدف آموزش و تقویت دولت عراق در این کشور حضور دارند؛ این درحالی است که دولت عراق با گروههای مقاومت عراقی که آمریکاییها را هدف قرار میدهند، روابط بسیار نزدیکی دارد.
در جنوب یمن حوثیها در پاسخ به عملیات نظامی اسرائیل در غزه بیش از 30 حمله پهپادی و موشکی علیه کشتیهای تجاری در دریای سرخ انجام دادهاند. آمریکا در واکنش، حملات متعددی علیه حوثیها انجام داده و طبق گزارشها، دولت بایدن در حال آماده شدن برای انجام عملیات نظامی گسترده علیه یمن است. اینجا نیز هدف آمریکا از انجام چنین عملیات بیپایانی روشن نیست؛ این عملیات آتش بس شکننده میان عربستان سعودی و حوثیها که پس از 9 سال جنگ ویرانگر محقق شد، به خطر میاندازد و بحران انسانی یمن را تشدید میکند.
بایدن به ارتباط نداشتن میان کارزار نظامی و هدف اعلام شده از این کارزار اعتراف می کند. وقتی از وی درباره حملات هوایی آمریکا به حوثیها سؤال شد، پاسخ داد: آیا این حملات حوثیها را متوقف میکند؟ خیر؛ آیا آنها به حملات خود ادامه خواهند داد؟ بله.
واقعیت اینکه سیاستهای واشنگتن در منطقه خاورمیانه شکست خورده است. حضور نیروهای آمریکایی در منطقه موجب کاهش تنش نشده و ثبات و امنیت به همراه نداشته، بلکه تنشهای منطقهای را افزایش داده است. واشنگتن میبایست به درگیریهای نظامی بیهدف خود با گروههای مقاومت در خاورمیانه پایان دهد و نیروهای آمریکایی را به خانه بازگرداند.
همچنین باید تلاشهای بیشتری برای دستیابی به آتشبس و جلوگیری از جان باختن بیشتر افراد بیگناه در غزه انجام دهد. تا زمانی که جنگ در غزه ادامه دارد، تنشزدایی رخ نخواهد داد و خاورمیانه به سمت جنگی تمام عیار حرکت خواهد کرد.
بازیگرانی که بدون داشتن اهداف سیاسی مشخص وارد جنگ میشوند، صرفاً به افزایش خشونت دامن میزنند. اسرائیل و آمریکا در شرایطی وارد جنگ شدهاند که هیچ چشماندازی برای دستیابی به اهداف اعلام شده ندارند. زمان برای جلوگیری از جنگ غزه و درگیریهای منطقهای در حال سپری شدن است؛ درگیریهایی که پیامدهای آن دامنگیر سراسر خاورمیانه شده و منافع واشنگتن را تضعیف میکند