«جامعه، دین، قدرت»
نویسنده: ماکس وبر
مترجم: احمد تدین
ناشر: هرمس، چاپ ششم 1394
565 صفحه، 35000 تومان
****
«ماکس وبر استادی بود که بعد معنویاش از حدود علم ساده فراتر میرفت... معتقدم اشتباه نمیکنم در اینکه ماکس وبر را بزرگترین مرد این زمان میدانم. درست است که بزرگیاش در یک رشته بود، اما خاصیت جهانی داشت. من مفهوم "بزرگی" را از واقعیت او دریافتهام. وقتی که میگویم او بزرگترین مرد این زمان است، مرادم آنی نیست که او را با شاعران و هنرمندان و سیاستمداران بسنجم. چنین سنجشی بیمعنی است. ماکس وبر واقعیت فلسفی است ... پژوهشهای او عظیم است.»
این سخنان، حرفهای یک دانشجوی عادی نیست که در برابر ماکس وبر (1864-1920) افسون شده باشد، بلکه یکی از موارد بسیاری است که فیلسوف بزرگ و ممتاز آلمانی، کارل یاسپرس (1883-1969)، درباره او نوشته است. او که سالیان بسیار شاگرد و دوست نزدیک وبر بود، بالاترین ستایشها را نثار اندیشهها و شخصیت او میکرد. یاسپرس او را بسیار میستود، ولی اضافه بر چنان ستایشهایی میگوید: «علیرغم همه این سخنها، همه اینها که گفتم برای وصف او کافی نیست». این کتاب نیز که گلچینی رنگارنگ از آثار فراوان وبر است، به خوبی نشان میدهد که گفتههای یاسپرس نه تعریفهایی اغراقگونه، بلکه توصیفهایی واقعگرایانه از آن اندیشمند است.
ماکس وبر یکی از پدران و بنیانگذاران جامعهشناسی است. البته نه جامعهشناسی به مثابه یک رشته دانشگاهی، بلکه جامعهشناسی در عامترین معنای آن که نوعی فهم و نگاه نو و متمایز به پدیدههای اجتماعی و حتی انسانی است. به همین دلیل، جامعهشناسی به این معنای وسیع با همه رشتههای علوم انسانی گره میخورد و بر آنها اثر میگذارد. بنابراین همه کسانی که در رشتههای مختلف علوم انسانی دانشگاهی مشغول به فعالیت هستند، لازم است که با وبر و اندیشههایش آشنا باشند. اما آشنایی با او ساده نیست؛ زیرا اندیشههای او همه قلمرو دانش بشری را درمینوردند؛ از عقلانیت غربی تا ادیان شرقی، از فرهنگ روستایی آلمان تا نظام کاست هندی. این امر همراهی با او در همه زمینهها را به کاری بسیار دشوار بدل میسازد. اما اثر حاضر یک راه میانبر برای درنوردیدن آثار و اندیشههای ماکس وبر است. علاوه بر این، یک آشنایی مستقیم و بیواسطه با اندیشهها و نوشتههای وبر هم به شمار میآید.
این کتاب گزینهای بسیار عالی برای دست یافتن به همه آن اهداف است؛ زیرا در آن به همه وجوه اندیشههای ماکس وبر توجه شده است. تهیهکنندگان این گلچین از همه آثار و نظریات او بهترین قسمتها را گزینش کردهاند. علاوه بر کتابها، از سخنرانیهای او نیز غافل نماندهاند. همه مباحث در چهار بخش کلی تنظیم شدهاند با این ترتیب: «علم و سیاست»، «قدرت»، «دین» و «ساختارهای اجتماعی». علاوه بر این چهار بخش یک مقدمه بسیار مفصل هم نگاشته شده است. مقدمه درخشان اثر به زندگی، شخصیت، آثار، افکار، شاگردان، پیروان و نظریات گوناگون او در عرصههای مختلف میپردازد. حتی علائق و مواضع سیاسی او در آن دوران هم بهطور کامل ذکر شده است. این مقدمه به قدری جامع و مبسوط است که میتوان آن را به طور مستقل اثری در باب شناخت وبر در نظر گرفت. لذا غنا، ژرفا و گستردگی این اثر به اندازهای است که میتوان با کمی تسامح آن را یک کتاب مرجع یا دائرةالمعارف به شمار آورد.
تدوین چنین اثری با چنین حوزههای متنوعی، کاری تصادفی یا تفننی نیست، بلکه لازمه نوع تفکر وبر است. او بر این باور است که شناخت باید همهجانبه باشد. از نظر وی، بدون فهم جنبههای دینی، اخلاقی و سیاسی امور، فعالیتهای عاملهای انسانی به درستی فهم نمیشود. از این روی، پرداختن به دین، سیاست و قدرت، پرداختن به وجوه گوناگون امور یکسانی است. فهم همزمان این مقولات، برای درک هر پدیدهای شرط لازم است. بیجهت نیست که در جامعهشناسی چنان مقام ممتازی دارد که بسیاری او را نفر اول آن حوزه میدانند. انجمن بینالمللی جامعهشناسی(ISA) در پایان سده پیش، با نظرخواهی از جامعهشناسان مطرح دنیا، فهرستی از ده کتاب مهم و برتر جامعهشناسی در قرن بیستم تهیه کرد. در میان این ده مورد، فقط ماکس وبر است که دو کتاب از او در این فهرست جای گرفته: «اخلاق پروتستاتی و روح سرمایهداری» و «اقتصاد و جامعه». در این کتاب گزیدههایی از این دو کتاب نقل شده است. این نکته نیز گفتنیست که وبر مباحث خود را بر زمینهای از نمونههای تاریخی و اجتماعی از ملل گوناگون پیش میبرد. لذا نتیجهگیرهای او بر مبنای نمونههای واقعی صورت میگیرد، علاوه بر اینکه با چنان رویکردی بر جذابیت مباحث خود میافزاید. اما با همه اینها اشتباه است اگر گمان کنیم که اهمیت ماکس وبر محدود به جامعهشناسی است.
وبر تأثیر کلان و گستردهای بر همه علوم انسانی داشته و دارد. به تعبیر کارل یاسپرس «ماکس وبر در نظر من گالیله علوم انسانی است که دنیایی از مقولات جامعهشناسی به وجود آورده است» که میخواهد به آنچه در این زمینه به عنوان علم ممکن است، به حد اعلی تحقق بخشد و در عین حال اصول و روشهای این علم را هم روشن سازد. از این جهت آشنایی با اندیشههای وبر برای همه اهالی علوم انسانی مفید و در پارهای موارد ضروری است. لذا اینطور نیست که فقط برای جامعهشناسی لازم باشد. آنچه وبر میگوید محدود به چارچوبهای تنگ جامعهشناسی آکادمیک نیست. خود او نیز از محدود کردن خود به چارچوبهای خاصی بیزار بود و علنا آن را رد میکرد. وبر اساسا دغدغه حقیقت داشت و عمرش را در این راه صرف کرد. در این کتاب نیز گلچینی میبینیم از پژوهشهای دقیق یک متفکر سختکوش که دل در گرو حقیقت داشته و این دلبستگی در سراسر عمر در تار و پود هستی او نفوذ کرده بود، به طوری که وقتی هم که در بستر مرگ بود و نزدیک بود که جان بدهد، آخرین جملهای که از دهانش خارج شد این بود: «حق حقیقت است.»
*دکترای فلسفه