ناصر ايماني، فعال سياسي اصولگرا ميگويد احتمال ارايه يك ليست واحد از جانب جريان اصولگرايي در انتخابات مجلس دوازدهم بعيد است. او همچنين تاكيد دارد كه در شرايط فعلي جامعه «ليست واحد» فضيلتي محسوب نميشود. ايماني درباره روند رو به رشد تشكيل جبههها و احزاب در جريان اصولگرا در آستانه انتخابات اسفند ماه هشدار داده و ضمن تاكيد بر آسيبزا بودن اين روند ميگويد كه «از تشكيل و اعلام موجوديت آنها در ايام منتهي به انتخابات نميتوان چشمانداز مطمئن و مثبتي دربارهشان داشت، چراكه از اين رويه بوي اين ميآيد كه ميخواهند در مجلس آتي كسب صندلي كنند، نگرانكنندهتر اينكه مشخص نيست اين سهميهها چه تبعاتي براي مجلس دارد، چراكه اينها تعهد سياسي ندارند.»
در ماههاي اخير مرتب بر تعداد تشكلهاي اصولگرا اعم از حزب و ائتلاف و جبهه افزوده ميشود. مشخصا اين تصاعد در رشد را ميتوان با نزديك شدن به موعد انتخابات مرتبط دانست. برخي اصولگرايان اين موضوع را مثبت و برخي آسيبزا قلمداد ميكنند. دليل اين روند رو به رشد چيست و چه نتايجي را براي كليت جريان اصولگرايي رقم ميزند؟
تشكلزاييهاي قبل از انتخابات به صورت كلي پديده خوبي نيست و پيام خوبي به لحاظ تصوير و ميزان «نشاط سياسي جامعه» ندارد. فرقي نميكند اين پديده در كدام جناح باشد. وقتي در آستانه انتخابات مجلس تشكلي پا به عرصه ظهور ميگذارد -درحالي كه قبل از آن حضوري نداشته و سابقه عملكردي در كنشهاي سياسي ندارد با هدف مشخصي ايجاد شده؛ كسب سهميه در مجلس آتي. اگر اين موضوع مثلا در آستانه انتخابات شوراي شهر هم رخ دهد، با همين انگيزه براي تصاحب كرسيهاي بيشتر در آن شورا خواهد بود. نگرانكنندهتر اينكه مشخص نيست اين سهميهها چه تبعاتي براي مجلس دارد، چراكه اينها تعهد سياسي ندارند، چراكه اگر ميخواستند تعهد سياسي داشته باشند، در آستانه انتخابات بروز و ظهور پيدا نميكردند.
اما تشكلي مثل شوراي ائتلاف همينگونه و در همين فضا متولد شد و به وجود آمد اما بعد پايدار شد و در محور فعاليتهاي انتخاباتي نيز قرار دارد.
اينها استثنا است. جناح اصولگرا در دورههاي قبل فعاليت انتخاباتي در قالبهايي همچون شوراي ائتلاف و شوراي وحدت و... به راه انداخت. دقت كنيد كه اينها مجموعه اصولگرايي بودند و فعاليت انتخاباتي خود را روي اين نهادها متمركز كردند، اما تشكلهاي ديگر كه به وجود ميآيند يك گعده هستند، در آستانه انتخابات سر بر ميآورند و سابقه حركت سياسي ندارند، اينها در واقع حركتي در جهت تحزب در كشور تلقي نميشوند. روند رو به رشد تحزب نبايد با انتخابات ارتباط داشته باشد. اگرچه بيشترين عرصه بروز و ظهور تحزب در انتخابات است اما هر حزب و نهادي بايد قبل از ايام انتخابات حضور داشته باشد، مانيفست ارايه دهد و جامعه با افكار و ايدهها و اعتقاداتش آشنا شود. من قصد ارزشگذاري درباره اين تشكلهاي جديد را ندارم، ممكن است حتي ديدگاهها و ايدههاي خوبي داشته باشند اما از تشكيل و اعلام موجوديت آنها در ايام منتهي به انتخابات نميتوان چشمانداز مطمئن و مثبتي دربارهشان داشت. از اين رويه بوي اين ميآيد كه ميخواهند در مجلس كسب صندلي كنند.
اين تشكلها ميتوانند راه رسيدن به ليست مشترك را با دستانداز مواجه كنند يا درنهايت اتاق فكر شوراي ائتلاف ميتواند به اختلافنظرها غالب شود؟
قبلا هم عرض كردم در اين دوره انتخابات، در جريان اصولگرا احتمال اينكه يك ليست داشته باشيم بعيد است. يعني فكر ميكنم فقط ليست شوراي ائتلاف نخواهد بود و طيفهاي ديگر از اصولگرايان به صحنه ميآيند و ليستهايي ارايه خواهند داد.
مثلا جبهه پايداري؟
بله. بهطور مثال پايداري. حتي اگر خاطرتان باشد در انتخابات قبلي هم در دقيقه 90 به سختي اين وحدت به وجود آمد. البته اين را هم بگويم كه از اساس من مقوله ارايه ليست واحد را ارزشگذاري نميكنم. لزوما فضيلتي در اينكه حتما يك ليست ارايه شود، نيست. چه در جريان اصولگرايي، چه در جريان اصلاحطلبي. تفكري در بين ما در 4 دهه بوده كه يك جناح مساوي است با يك ليست. اين كار به لحاظ فضاي سياسي كشور در سالهاي قبل ممكن بود اما الان ديگر ممكن نيست و ضرورتي هم ندارد.
اما همانطور كه قبلا نيز تجربه ثابت كرده و در اين باره نگرانيهايي نيز از جانب چهرههاي شاخص اصولگرا طرح شده، اين تعدد ليست سبد آراي كلي يك جريان را ميشكند.
بله اما الان با نگاه كلانتر به مساله، مهم اين است كه سبد راي به تفكر كلي به نام اصولگرا داده ميشود يا تفكر كلي به نام اصلاحطلب يا جريان كلي مستقل. اين مساله بايد مورد توجه باشد.
مساله و دغدغه اصلي اين است كه تفكرهاي مختلف در عرصه انتخابات حضور داشته باشند تا مردم قدرت انتخاباتي بالاتري داشته باشند اما قرار نيست ارايه تشكلها و تفكرهاي مختلف در شب انتخابات صورت گيرد. اگر ميخواهيم جامعه نشاط سياسي داشته باشد و بتواند با افكار و ايدههاي مختلف آشنا شود، هيچ ضرورتي وجود ندارد كه در جناح اصلاحطلب يا اصولگرا تنها يك ليست داشته باشيم، اين الزام ابدا ضروري نيست. اما اين تشكلزايي كه در ماههاي اخير شاهد بوديم، آسيب زننده است و منجر به ارتقاي شكل و تفكر سياسي نميشود.
برخي معتقدند در صورت ارايه ليست جداگانه از جانب جبهه پايداري در رقابت اين ليست با ليستهايي از قبيل ليست شوراي ائتلاف، به دليل نوع بافت رايدهندگان و شركتكنندگان قطعي و حتي در انتخابات اسفند 1402، پايداريها برندگان قطعي خواهند بود. اين ارزيابي را چقدر دقيق ميدانيد؟
اين ارزيابي ابدا دقيق نيست و اصلا اينگونه نيست كه در رقابت چند ليست، پيروزي قطعي با جبهه پايداري است. همين حالا هم ميتوان در مجلس فعلي، وزن اين جريان را به لحاظ تعداد افراد سنجيد. ترديدي نيست كه در مجموعه طرفداران جريان اصولگرايي، جبهه پايداري طرفداراني دارند. من در اين دوره حدس نزديك به يقين دارم كه پايداريها ليست جداگانه از بقيه ارايه ميدهند و در اين ارايه ليست جداگانه بيشتر وزنكشي صورت ميگيرد اما اين موضوع به هيچوجه به معني پيروزي قطعي جبهه پايداري يا تغيير موازنه سبد آرا به سمت پيروزي اين جريان نيست.