مطلبی با عنوان «ظریف یا امیرعبداللهیان؟ کدام یک منافع ملی را تامین کردند!؟» با نظرات متعدد کاربران همراه شد که تعدادی از آنها را می خوانید:
*ظریف کسینجر ایران است اما باید تیمی حرفه ای تر انتخاب می کرد.ای کاش برجام به صورت مشترک بین اعتدالیون و اصولگرایان کارشناسی و تایید می شد.ای کاش عده ای برای منافع شخصی و جناحی مقدمات از بین رفتن برجام را فراهم نمیکردند.کاش بعد از برجام عاقلانه تر تصمیم گیری می شد.
*متاسفانه دستاورد ظریف در 8 سال گذشته تقریبا هیچ بود.
*قطعا ظريف خيلي بهتر توانست منافع ملي واقعي مردم ايران را تامين كند . هر كس بيشتر براي ايران واعتلاء فقط ايران تلاش كند او قابل احترام وقابل اعتماد است.
*در دهه 90 شاخص های اقتصادی منفی بود و کشور در تمام زمینه ها دچار عقب ماندگی شد این نتیجه دیپلماسی التماسی ظریف بود.
*احیای رابطه با عربستان و امارات توافق غریب الوقوع با مصر حل اختلاف گازی با ترکمنستان عمیق تر شدن روابط با کشورهای همسایه و اسیای میانه و حتی تلاش در جهت بهبود رابطه با شرق اسیا از جمله اندونزی بخشی از کارنامه امیرعبدالهیان در سیاست خارجی است که از تغییر رویکردهای غلط گذشته و قدم برداشتن در مسیر صحیح حکایت دارد.
*توقع اینکه وزیر امور خارجه کشور بتونه به زبان بین المللی صحبت کنه سانتی مانتالیسمه؟
*.. وزیر امورخارجه مجری سیاست های کلان دولت و حکومت است و قرار نیست با نگاه شخصی منافع ملی را تأمین کند.
*اگر برجام خسارت بوده، چرا دولت مسلط آقای رییسی و وزیر خارجه برتر ایشان، از برجام خارج نمی شوند و آن را آتش نمی زنند؟
*(پاسخ به کامنت بالا)ماشه گذاشتید در آن در ضمن حالا چرا امضا نمی کنند و زیر بار آن نمی روند؟!!!
*میفرمایید منافع ملی. هنوز متوجه نشدید که منافع ملی و راه تامین آن، در نظر شما با نظر دیگری و باز با نظر فرد ثالث، ممکن است زمین تا آسمان متفاوت باشد؟؟؟؟ یکی تلاش برای کاهش تنش با آمریکا را منافع ملی میداند و یکی تلاش برای بی اثر کردن تحریم از روش دیگر و یک بیچاره دیگری هم حمله نظامی قدرت خارجی یا تجزیه کشور را در نهایت منفعت ملی میداند. مهم نیست من یا شما چقدر نظرات یکدیگر را غلط یا حتی احمقانه یا خیانت آمیز میدانیم، چاره ای جز این نیست که بپذیریم یک انسان ایرانی برای خود نظری درباره این مسائل دارد. برای همین است که میگویم ما حتی هنوز شروع به فهم مشکلاتمان نکرده ایم. در جامعه ای که افراد با عقاید و سلیقه های متفاوت قرار است در کنار هم زندگی کنند، اولا بپذیریم که قرار نیست همه بر سر موضوعات به توافق نظر برسند، دوما برای اینکه جامعه عادلانه اداره شود، باید ساز و کاری بوجود آورد که بتوان با آن به شکل عادلانه این نظرات و عقاید و راهکارها را کاوش کرد و یکی را انتخاب کرد و آزمود. اینکه این ساز و کار چه میتواند باشد، تازه شروع حل مشکلات ماست. اگر بازی به شکل درست و عادلانه تعریف شد و آدمها برای بازی دادن نظر خود، راه و روش منطقی در این بازی پیدا کردند، قطعا در کلیت کار چ، این بازی سالمتر پیش خواهد رفت، وگرنه سطح بحث ها و نوع مقابله و رقابت ما با هم همینقدر سخیف و بی ارزش میشود که میفرمایید و در فضای تقابل سیاسی کشور شاهد هستیم.
* چه لزومی دارد جهت اثبات آقای امیرعبداللهیان به نفی دکتر ظریف اقدام نمایید گذشته از آن مگر نمی دانید پیشبرد امور خارجه کشور صرفا بدست وزیر امور خارجه نیست وسیاستگزاری آن توسط نهادهای عالی تری در نظام صورت می پذیرد ضمنا دانستن وتسلط بر زبان انگلیسی یکی ازمحاسن وملزومات یک وزیر خارجه است که دکتر ظریف بدرستی دارای آن بود.
*زبان انگلیسی یکی از شروط مهم برای وزیر خارجه است نه تنها برای صحبت کردن بلکه برای فهم اخبار و تبادلات و دانش سیاسی جهانی...
***
مخاطبین الف درباره مطلب «چرا اصلاحطلبان امنیتروانی جامعه را بر هم میزنند؟!» نظرات متعددی ارسال کردند که تعدادی از آنها را میخوانید:
*از بازی سیاستمداران که بگذریم باید به چند نکته اشاره کنم: 1.از نظر بسیاری از مردم تفاوتی بین اصلاح طلب و اصولگرا نیست ثمره مدیریت این دو جناح اوضاع امروز است که همه شاهد ان هستیم . 2. الان که بیش از 2 سال از یکدست سازی حاکمیت می گذرد پس چرا اوضاع هر روز بدتر از دیروز می شود مگر اقای رییسی نگفت که درست کردن اوضاع کاری ندارد؟ امروز که همه یکدست هستند و کسی کارشکنی نمی تواند بکند. 3. با انداختن تقصیر به گردن دشمنان خارجی و داخلی که چیزی درست نمی شود و فقط ناتوانی خود را بیشتر به رخ می کشند . انچه که می تواند اوضاع سخت کنونی را تغییر بدهد و رضایت جامعه را به معنای واقعی فراهم سازد اعمال حق تعیین سرنوشت مردم بصورت واقعی است انهم از طریق دمکراسی واقعی. من کماکان بدنبال تحقق این شعار هستم : شفافیت رسانه ازاد نظارت مردمی
*امنیت روانی جامعه رو اختلاس های بی پایان، رانت خواری های بی محابا، فساد، رشوه خواری، ذبح منافع ملی، بی توجهی به مردم، تورم، فقر و........ به خطر میندازه. هردو جناح هم در وضع موجود مسوول و مقصر هستن. هیچکدوم دست کمی از دیگری ندارند.
*در خبرگان صدها نفر عالم باید شرکت کنند و رقابت واقعی باشد. نه اینکه یک عده همفکر هم باشند.
*ما تو کشورمون اصلا حزب تعریف شده نداریم اینا فقط جنگ زرگریه
*هر چی بدبختی می کشیم زیر سر خاتمی و روحانی است خاتمی و دار و دسته اش در سال 88 تهمت دروغ تقلب به نظام زدند و مملکت را 8 ماه به اشوب کشیدند و زمینه تحریم کشور را فراهم کردند روحانی هم قیمت ارز و طلا و خودرو و مسکن را 10 برابر کرد و اقتصاد مملکت را ته دره برد.
*(پاسخ به کامنت بالا)لطفا کمی چشم و گوشتون رو باز کنید . منظورتون اینه که در دوره احمدی نژاد و رئیسی نه افزایش قیمت ارز داشتیم نه افزایش قیمت مایحتاج مردم!!! همین یکسال گذشته چقدر به قیمتها اضافه شده؟
*آدرس غلط ندهید لطفا. اختلاسگران هستند که امنیت روانی جامعه را بهم می زنند!
*(پاسخ به کامنت بالا)اختلاسگران هستند مجرم های دیگه هم هستند از جمله دروغ گویان و شایعه پراکنان
*زمانی که رابطه حسنه با دنیا داشتیم بهترین خودروهای روز دنیا رو تو همین ایران تولید می کردن وخودروسازان قسطی به مردم ماشین میدادن زمانی که دلار سالها زیر هزار تومن بود زمانی که با وام مسکن وپس اندازت میشد یک اپارتمان خوب تو مرکز شهر بخری زمانی که دغدغه خرید گوشت گوسفندی وخوراکی نداشتی والبته همه اینها که اسمش رفاه مردم ایران بود بد بود چون اصولگرایان نمی خواستن با دنیا خوب باشن خودشون هم که همه چیز رو دردست گرفتن نتونستن مشکلات کشور رو حل کنند .
*(پاسخ به کامنت بالا)پژو و پراید خودرو روز بوده لابد که برای 30 سال تولید می شد؟!!!
*اصلاح طلبان را هم من خودم قبول ندارم ولی کارنامه این دولت چه بوده؟ نمیشه مدام گفت اصلاح طلبان اگر قرار بر این بود که عده ای دولت را در اختیار بگیرند و مدام بگویند اصلاح طلبان و.. که دیگه پس چرا دولت را در دست گرفته اند؟ این رویکرد اخلاقا درست نیست
*اصرار عجیب بر صحبت کردن در خصوص اصلاح طلبان نشانه یک حسرت برای از دست رفتن این جریان سیاسی از جانب جناح رقیبت است . هنوز نمیخواهید بپذیرید که این جریان دیگر وجود خارجی ندارد. جریان موجود تقریبا در اصول یکدست شده است و اصلاح طلبان تقریبا منقرض شده اند.
***
مطلب «تنهایی راهبردی شیخ اعتدال» با نظرات متعدد کاربران الف همراه شد که تعدادی از آنها را می خوانید:
*شما از وضعیت روحانی خوشحال نباش بی اعتبار شدن کارگزان سابق برای ما امتیاز مثبت نیست و بلکه منفی است
*کاری نداره که مگه چند صفحه از ناکامی های دولت روحانی نگفتی و نمیگی جایگاه اجتماعی نداره، صلاحیتش رو تائید کن ببین در تهران چند نفر بهش رای میدن،
*عملا بین دولت های مختلف تفاوت چندانی از نظر نگاه کلان اقتصادی وجود ندارد و عملکرد دولتها بیشتر تحت تاثیر عوامل خارجی و در راس آن قیمت نفت و میزان فروش آن است و گرنه بین دوره نفت ۱۲۰ دلاری احمدی نژاد و تحریم های ظالمانه ترامپ در دوره روحانی ، تفاوت چندانی در سیاست های اقتصادی نیست.
*در واقع مسأله روحانی نیست که بی عملی او و تیمش در پس شوک بی تعهدی غرب و آمریکا در پاره کردن سندی بی ارزش مشکل آفرین شد! سؤال این هست که واقعا چرا در ساختار سیاسی کشور رئیس دولت از هر جناحی که باشد ۱- مغضوب و طرد می شود ۲- در سیستم جمهوری ، رئیس جمهور سابق همیشه می خواهد مطرح و تاثیر گذار باشد. در مورد اول از بنی صدر گرفته تا موسوی و هاشمی و خاتمی و احمدینژاد و روحانی حال و روز خوبی نداشتند و ندارند. آقای رئیسی را هم باید منتظر شد و دید. مورد دوم هم تا زمانیکه وضع به وخامت نکشیده همه ی آقایان خود را در همان مقام سابق می بینند! افاضات آقای احمدینژاد که آفتاب تابان بود
*اينكه فردي كه از ابتداي انقلاب در مصادر مختلف حكومتي شاغل بوده و هشت سال فرد دوم كشور باشد رد صلاحيت شود به نظر عجیب است .
*حسن روحانی که اصولگرا هم بود انتخاب اشتباه و مهلک اصلاح طلبها بود و دولتش باعث شد که اصلاح طلبها کاملا پایگاه رای خود را از دست بدهند حمایت از فردی چون عارف هم دیگر اشتباه بزرگ اصلاح طلبها بود که به نظر من این خسارات قابل جبران هم نخواهد بود یعنی هر چند در ابتدا انتخابات های دهه 90 به ظاهر پیروزی برای اصلاح طلبان محسوب می شد اما عملا باعث از بین رفتن خود اصلاح طلبها شد چون راهبرد و تاکتیک ها اشتباه بود حسن روحانی قبل مرگ سیاسی خود باعث مرگ سیاسی اصلاح طلبها شده بود
*اتهام « 38 سال داغ و درفش» «روحانی»ی که خود از مسئولین رده بالای همه این 38 سال بوده، اتهام بزرگیست که فراموش شده .
*بازنده اصلی روحانی نیست بازنده اصلی ملت ایران است که هشت سال تمام زمام امور آنان بدست او و یاران او بوده است
*دیگر جناح های سیاسی هم تنهایی راهبردی دارند