وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، محمدمهدی اسماعیلی و رئیس سازمان سینمای، محمد خزایی و سخنگوی دولت، علی بهادری جهرمی و هیات همراهشان نیز جهت بازدید و البته تماشای مسابقه فوتبال مهمانهای ویژه دیروز در خانه جشنواره بودند. حضور گروه خلبانهای نیروی هوایی ارتش که برای تماشای «آسمان غرب» به خانه جشنواره هم آمدند از نکات جالب هفتمین روز در خانه جشنواره بود.
عسگری و آسمان غرب
محمد عسگری در دومین ساخته خود همچنان سراغ موضوع دفاع مقدسی آن هم از نوع حادثهای و حماسی رفته است.
«آسمان غرب» درباره شهید علیاکبر شیرودی و مدافعان نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در روزهای آغازین جنگ است که نقش او را میلاد کیمرام بازی میکند. عسگری که انگار دلبسته صحنههای جنگی تن به تن است، بعد از درگیری در آسمان با پرنده خلبانها و منهدم کردن تانکها و نفربرهای دشمن، جنگ را به صحنه شهر میکشد و نشان میدهد که مردم چطور از شهرشان دفاع میکنند و به یاری مدافعان میشتابند.
اما این دلبستگی حداقل دو اشکال عمده دارد که در همه این صحنهها، چه در زمین و چه در آسمان، پیروز ماجرا ایران است. البته که این بسیار باعث خوشحالی و افتخار است ولی اگر این همه پیروزی با ما بود پس چرا جنگ هشت سال طول کشید؟ اشکال عمده دیگر این است که در صحنههای زمینی و جنگ تن به تن معلوم نیست با چه کسی می جنگیم؟ چون جبهه و جهت شلیکها معلوم نیست، همان اتفاق و نقطه ضعفی که در «اتافک گلی» بود. از همه طرف شلیک میشود، معلوم نیست نیروهای خودی به خودمان شلیک میکنند یا به دشمن!
اینها را به بازی های ضعیف خصوصا بازی کیمرام در نقش اصلی اضافه کنیم، دیگر چیزی از آسمان غرب نمیماند که به عنوان یک فیلم استراتژیک و دفاع مقدسی به آن ببالیم.
نوآوردمحمد و ملکه آلیشون
در خلاصه داستان رسمی فیلم «ملکه آلیشون» آمده است: «آدور در کودکی زندگی فقیرانهای را با پدربزرگش سپری کرده. پدر و مادر او به دست موجودی شیطانی به نام کایوت از بین رفتهاند، اما به او گفتهاند تب جنگل باعث مرگ آنها شده. آدور از جنگل به شدت متنفر است. روزی آدور با پدربزرگش بحث میکند و از خانه فراری میشود و به جنگلی مخوف میرسد. تونل زمان او را به داخل خود میکشد و بعد به جنگل سوختهای که حاکمش یک پری به اسم ملکه آلیشون است، فرستاده میشود…»
همین خلاصه نشان میدهد ملکه آلیشون فیلمی برای کودک و نوجوان است که سرشار از وهم و خیال و جادو با چاشنی ترس و البته ترکیبی از رئال و انیمیشن است. این فیلم از فیلمهای برگزیده جشنواره فیلم کودک و نوجوان اصفهان و البته از عجیبترین فیلمهای جشنواره است چرا که فیلمساز تمامی کارهای فیلمش را خودش انجام داده و در تیتراژ فیلم نامی غیر از خودش را دیده نمی شود. همین باعث شده ساخت آن قریب به یک دهه طول بکشد.
سجادیحسینی و نبودنت
کاوه سجادیحسینی بعد از دو سال تلاش، آخرین فیلمش را به جشنواره فیلم فجر رساند. «نبودنت» فیلمی با موضوع مهاجرت غیرقانونی است که در اصل عشق و وفاداری یک زن به همسرش را به تصویر میکشد و در کنار این موضوع، به چند معضل و آسیب اجتماعی همچون فقر اقتصادی حتی اگر در به تصویر کشیدن جنوب شهر سیاهنمایی نکرده باشد و البته فقر فرهنگی که در شخصیت پروانه با بازی آزاده صمدی نیز میپردازد، اما بارداری مرضیه با بازی سحر دولتشاهی کمی غیرقابل باور و حتی خنده دار بود، هر چند که سحر دولتشاهی بازی نسبتا قابل باوری داشت. به نظر میرسد نبودنت به غیبت اجباری و ناخواسته مرد خانه اشاره دارد و اینکه این غیبت چطور میتواند به خانواده آسیب برساند و زن را با چه چالشهایی مواجه کند و اگر کسی به کمک او بیاید، حتما کلی حرف و حدیث ناروا به دنبال دارد.
نبودنت یک فیلم متوسط است که میتوان به دیدن آن نشست ولی شاید تلخی و دردآور بودن آن انگیزه دوباره دیدن آن را به مخاطب ندهد.