گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم- پس از اعلام کنارهگیری جو بایدن از شرکت در رقابت انتخابات ریاستجمهوری 2024 ایالات متحده، نام کامالا هریس به عنوان محتملترین جایگزین حزب دموکرات برای رقابت با ترامپ مطرح میشود.در این میان، برخی رسانه های خارجی ، به بررسی سیاست خارجی هریس در قبال کشورهای گوناگون از جمله جمهوری اسلامی ایران پرداخته اند. خبرگزاری رویترز در تحلیلی به این موضوع پرداخت که سیاست خارجی کامالا هریس چگونه خواهد بود؟ آیا در صورت معرفی او از سوی حزب دموکرات و سپس موفقیت در انتخابات ماه نوامبر، ایالات متحده در قبال مسائل مهم جهان مسیری متفاوت را پیش خواهد گرفت یا کامالا هریس ادامهدهنده بیچونوچرای مسیری خواهد بود که بایدن تاکنون پیموده است؟
این تحلیل پیشبینی میکند که کامالا هریس در صورت موفقیت در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، تا حد زیادی به سیاست خارجی جو بایدن در مورد مسائل کلیدی مانند اوکراین، چین و ایران پایبند باشد .در واقع، دولت هریس را باید دولت دوم بایدن نامید که صرفا در آن نام رئیس جمهور تغییر کرده است.
واقعیت امر این است که حضور هریس ، ترامپ یا هر فرد دیگری در راس معادلات سیاسی و اجرایی آمریکا، تاثیری در اصل دشمنی این کشور با ایران و متعاقبا، ثبات فرمولهای استراتژیک و راهبردی جمهوری اسلامی ایران در مواجهه با توطئه های دشمن اصلی ما ( آمریکا) نخواهد داشت.طی سالها و دهه های گذشته و اخیر، بارها رسانه های آمریکایی و اروپایی و متاسفانه برخی جریانهای داخلی تلاش کرده اند با تفکیک جمهوریخواهان و دموکراتها از یکدیگر، یکی را مصداق عقلانیت و دیگری را مصداق تندروی معرفی کنند! با این حال نباید فراموش کرد که طی 45 سال اخیر ، راهبردهای ضد ایرانی در کاخ سفید و سیاست خارجی آمریکا ثابت بوده و طی سالهای 2024 تا 2028 میلادی نیز ثابت خواهد بود. از این رو نباید در قبال این القای نادرست تسلیم شد و تن به دوگانه های ساختگی در آمریکا داد.
حمایت آمریکا از اغتشاشات سال 1401، امتناع دولت بایدن از بازگشت به توافق هسته ای و حمایت مطلق واشنگتن از نسل کشی غزه و ... جملگی مصادیق سیاست خارجی مداخله گرایانه و وحشیانه دموکراتها در منطقه غرب آسیا است. در چنین شرایطی نمی توان تمایزی میان هریس و ترامپ قائل شد.
ما در تدوین دکترین دولتهای آمریکایی، نگاه و رویکرد کلان تهدید محور نسبت به ایران اسلامی را مشاهده می کنیم. حزب دموکرات و جمهوریخواه در یک پرونده، رویکرد مشترکی دارند و آن تلاش وقیحانه برای براندازی نظام جمهوری اسلامی ، تجزیه ایران و منطقه است. ایستادگی تمام عیار ایران و جبهه مقاومت در برابر توطئه هایی مانند خلق داعش در غرب آسیا( که با هدایت و کارگردانی نهادهای امنیتی آمریکا و رژیم اشغالگر قدس صورت گرفت)، منجر به شکست هر دو حزب سنتی آمریکا در منطقه شده است. بدیهی است که هریس نیز در اینجا صرفا حکم یک مهره اجرایی بی اراده را خواهد داشت که به همان سیاستهای مداخله گرایانه علیه کشورهای مستقل و آزاده در جهان از جمله ایران پایبند است. در چنین وضعیتی، تحلیلهای مطرح شده درخصوص تغییر سیاست خارجی آمریکا در صورت حضور هریس در کاخ سفید،محلی از اعراب نخواهد داشت.