«ایگو»
(محور مداخلات تکنیکی)
نویسنده: فرد بوش
مترجم: سمانه غفوری و سیدابوالقاسم حسام
ناشر: قطره، چاپ اول: 1399
304 صفحه، 55000 تومان
****
امروزه روانکاوی در ایران از وضعیتی استثنائی برخوردار است که نهتنها در طول تجربۀ تاریخیاش در سرزمین ما بیسابقه بوده، بلکه با سرنوشت روانکاوانی در غرب هم در تضاد است. شاید هستۀ اصلی این «رخداد شگفتانگیز» در ایران معاصر این واقعیت باشد که روانکاوی در ایران همچنان «قابلیت دگرگونکنندگی» خود را حفظ کرده و همین موجب شده تا شاهد اوج اشتیاق برای آن باشیم. به همین دلایل است که دسترسی به متون جدی روانکاوانه، ضرورتی انکارناپذیر محسوب میشود.
دکتر فرد بوش، روانکاو ارشد آموزشی و ناظر در انستیتو و جامعۀ روانکاوی بوستون متولد سال 1939 و ساکن انگلیس است. او پرچمدار مکتب روانشناسی ایگو در آمریکای شمالی است و تا کنون چهار کتاب و بیش از هفتاد مقاله دربارۀ روش و تئوری درمان روانکاوی منتشر کرده است. دکتر بوش ویراستاری تعداد زیادی از مجلات معتبر بینالمللی روانکاوی را نیز در کارنامۀ خود دارد. کتاب «خلق یک ذهن روانکاوانه» از او کاندیدای جایزۀ گراویدا بوده و به بیش از ده زبان دنیا از جمله فارسی ترجمه شده است. «ایگو محور مداخلات تکنیکی» ترجمۀ نخستین اثر دکتر بوش در مورد اهمیت جایگاه ایگو در تکنیک روانکاوی است.
جلب همراهی و همکاری بیماران در فرایند خودشناسی و تجهیز ایگوی آنها به توانمندیهایی برای انجام فعالیتهای تحلیلی، محور اصلی رویکرد بالینی دکتر فرد بوش محسوب میشود. او در این کتاب روشن میکند که تعابیر اغلب تحلیلگران تا چه اندازه مبتنی بر چیزی است که آنها درک میکنند نه آنچه بیماران آمادۀ شنیدن آن هستند. اینکه بسیاری از جنبههای درمان تحلیلی به جای آنکه در جهت مشارکتدادن ایگوی بیمار طی فرایند درمان باشد، متمرکز بر حفظ جایگاه مشاهدهگر تحلیلگر است. دکتر بوش به مخاطبانش چرایی تغییر در این رویکرد را میآموزد و تأکید میکند که در نظر گرفتن ایگوی بیماران به عنوان همکارانی راستین طی فرایند تحلیل چگونه ضروری و نقشآفرین است.
بنا بر نظریۀ زیگموند فروید، عصبشناس و روانکاو سرشناس اتریشی، شخصیت انسان از سه عنصر «نهاد» (اید)، «خود» (ایگو) و «فراخود» (سوپرایگو) تشکیل شده است. این سه عنصر در تعامل با یکدیگر، رفتارهای پیچیدۀ انسانی را به وجود میآورند. موضوع اصلی کتاب «ایگو محور مداخلات تکنیکی» این است که برای درک موقعیت بالینی و مداخله در آن باید تأکید بیشتری بر نقش ایگو داشته باشیم. فرد بوش در کار روشنگرانۀ خود نظریۀ ساختاری معاصر را گسترش بیشتری داده و روشهای جدید نگرش و فهم کاربردهای بالینی این نظریه را برای روانکاوی بالینی بهبود میبخشد. این کتاب که با قلم شیوایی نوشته شده، برای دانشجویان و رواندرمانگران و روانکاوان قابل استفاده است و بعد از کتابهای فنیکل، گلاور، گرینسون و گِری به عنوان یکی از کتابهای کلاسیک در تکنیک روانکاوانه، جایگاه خود را پیدا خواهد کرد.
رویگرد نظارت روند از نزدیک دکتر بوش در تحلیل ایگو که آن را در سراسر کتاب شرح میدهد، امکان تمرکز تحلیلی بر جنبههایی از عملکرد ایگو را فراهم میکند که مناقشات را همیشگی کرده و بنابراین تفکر را محدود میکند. در نتیجۀ این امر، اهداف تحلیلی به شیوۀ مفیدتری بر حسب آزادی بیشتر اندیشه و ظرفیت خودتحلیلی مفهومی میشود. دکتر بوش به لحاظ تکنیکی روشهایی قابل توجه برای تمرکز همسو با این اهداف را شرح میدهد؛ بنابراین تفسیرها باید به روشی ساختار داده شوند که «در همسایگی» یعنی در دسترس بیمار باشند. به همین دلیل بارها به خواننده یادآوری میشود که آنچه بیمار میتواند بشنود و با آن کار کند، مهمتر از آن چیزی است که تحلیلگر میداند.
کتاب مملو از نمونههای بالینی جالب و مفصلی است که دیدگاههای نویسنده را به روشی قابل درک برای خواننده شرح میدهد. او نکات مورد نظر خود را شرح داده و به خواننده این امکان را میدهد که کنار او قرار گیرد و از چشمانداز او به عنوان یک متخصص بالینی به کار نگاه کند. آنچه این مثالها نشان میدهند، این است که او چیزی به جز کاریکاتوری از تحلیلگر کلاسیک و کنارهگیر و کاملاً به دنبال کاوش تغییرات است. همچنین این رویکرد آشکارا بر مبنای اینجا و اکنون و روندهای در جریان است و باعث میشود خواننده از خود بپرسد آیا اصلاً دکتر بوش روشن میکند که او دیگر مؤلفههایی را که سالها محور کار تحلیلی بودهاند، انکار نمیکند؟
کتاب علاوه بر مقدمۀ دبیر مجموعه، پیشگفتار، قدردانی، مقدمۀ نویسنده برای ترجمۀ فارسی کتاب و مقدمۀ مترجمین در دو بخش «موضوعات مرتبط با تکنیک» و «ایگو در تفکر بالینی» به تبیین و تفسیر مباحثی چون تفکر به شیوهای جدید، «در همسایگی»، تداعی آزاد، آغاز درمان، تحلیل مقاومت، کنش و تحلیل، میراث گِری، پرسشهایی دربارۀ اصول تکنیک، تحلیل مقاومت و نظریۀ روابط ابژه، علم، منطق و مباحثی پیرامون مقاومتهای ناخودآگاه ایگو و مثالی از یک بیمار در سوپرویژن میپردازد. در فصل «مثالی از یک بیمار در سوپرویژن» میخوانیم: بیمار پنج دقیقه تأخیر داشت و توضیح داد که به این دلیل تأخیر داشته که بایر برای گفتوگو با برخی کارمندانش در محل کار میماند. او ادامه داد سخت است که با رابطهاش (با درمانگر) فکر کند و متعجب است که «این رابطه برای تو (درمانگر) چه نفعی دارد؟» سپس مشاور شغلی قبلیاش را به خاطر آورد که مرتبط با آغاز فعالیت وی در زمینهی کامپیوتر بود...