«فلسفۀ پرندگان»
نویسنده: فیلیپ دوبوآ/ الیز روسو
مترجم: کاوه فیضالهی
ناشر: فرهنگ نشر نو با همکاری نشر آسیم، چاپ اول 1400
191 صفحه، 48000 تومان
***
فیلیپ دوبوآ پرندهشناس، بومشناس و نویسندۀ فرانسوی از کودکی شیفتۀ پرندگان بوده و از این رو پس از پایان تحصیلاتش بهعنوان دندانپزشک جراح به پاریس رفت تا در آنجا بومشناسی بخواند. این مرد 65 ساله مدیر قدیمیترین انتشارات کتابهای طبیعت در فرانسه است. وی برای تماشای پرندگان به سرتاسر جهان سفر کرده و چندین کتاب دربارۀ تغییر اقلیم و تنوع زیستی نوشته است. بنیانگذاری کمیتۀ ملی تأیید حضور گونههای کمیاب در فرانسه نیز از دیگر فعالیتهای وی در این زمینه است.
الیز روسو نیز روزنامهنگاری علاقهمند به فلسفه، کارشناس ارشد ادبیات و نویسندۀ کتابهایی دربارۀ طبیعت و جانوران و فعال محیط زیست و حامی حیوانات است. او علاوه بر روزنامهنگاری، نویسنده و تصویرگر چندین کتاب مصور، درسی یا مستند دربارۀ محیط زیست، تنوع زیستی، جانوران وحشی و اهلی است و برای این فعالیتها جوایزی را کسب کرده است. این دو نفر که سالهای عمرشان را به تماشای پرندگان گذراندهاند در کتاب «فلسفۀ پرندگان» به ما میآموزند که تأمل در زندگی این گروه از موجودات نکات ارزشمند بسیاری را به ارمغان میآورد.
نسخه اصلی این کتاب سال ۲۰۱۹ توسط انتشارات WH آلن در لندن منتشر شده و ترجمۀ آن یکی از عناوین مجموعه «کتابخانه تاریخ طبیعی» است که توسط نشر نو به چاپ رسیده است. کتاب شامل 22 درسی است که این پرندهشناس و فیلسوف دربارۀ گسستگی انسان از طبیعت و برقراری دوبارۀ این پیوند به ما میدهند. نویسندگان، مقدمۀ اثر خود را با این نکته شروع کردهاند که پرندگان در داستانها و افسانهها، اغلب حامل دانش، پیام یا فکر جدیدی هستند و موریس مترلینگ نویسنده بلژیکی هم در نمایشنامه «پرندۀ آبی» خود برای نمایش شادی از آنها استفاده کرده است.
پذیرش آسیبپذیریمان، درسی در برابری، پیروی از ضرباهنگ طبیعت، بر سر حس جهتیابیمان چه آمد؟، راستی خانواده چیست؟، شجاعت حقیقی چه ربطی به عشق دارد؟، سرشار زیستن زندگی، زیباکردن جهان، راه رهایی، مسألۀ وفاداری، آیا کنجکاوی پرنده را به کشتن میدهد؟، چرا سفر میکنیم؟، بازی قدرت، لذتهای ساده، هوش چیست؟، فراسوی نیک و بد، آیا باید از سایه خودمان بترسیم؟، لهجهها و غریبگی، عشقورزی، زیبایی چه میتواند به ما بگوید؟ و آموختن مرگ آموختن زندگی عناوین فصول این کتابند. همچنین کتاب با پسگفتار، پیوستی شامل نامنامه پرندگان و یک نمایه در بخش پایانی از تکمیل اطلاعاتی سودمند بهره برده است.
در کتاب «فلسفه پرندگان» از پرندگانی نام برده شده که بیشترشان در ایران هم زندگی میکنند و بسیاری از آنها گونههای آشنایی چون قمری، یاکریم، کبوتر، گنجشک، سار، توکا، کلاغ، زاغی، خروس، پرستو، مرغابی و کاکایی هستند که ما بارها در طول عمرمان آنها را دیدهایم. در پایان کتاب جدولی شامل نامهای فارسی، انگلیسی و علمی این پرندگان آمده و هر جا نیاز به توضیح بیشتر بوده مترجم در پانویس آن را به خوبی ارائه داده است.
وال استریت ژورنال دربارۀ این اثر نوشته است: «این کتاب کوچک شما را از تواناییهای پرندگان حیرتزده میکند. از زندگی آنها میتوان درسهایی نویدبخش برای مقابله با چالشهای بشر امروز آموخت.» رِینوروین، نویسندۀ «شورهراه» دربارۀ کتاب «فلسفه پرندگان» گفته است: «این کتاب گوهری است کوچک. بیرون کشیدن این همه نکتۀ عمیق از دنیای پردار پرندگان ستودنی است. استیون ماس، نویسندۀ «زندگینامۀ سینهسرخ» نیز در این باره گفته است: «نگاهی افسونگر و پرنکته و تفکربرانگیز به پرندگان و رفتارشان که هم بازتاب طرز زندگی ماست و هم با درسهایی که برای زندگی دارد بر سرنوشت ما تأثیر میگذارد.» پیتر وُلبن، نویسندۀ «زندگی بنیان درختان» نیز این اثر را رخشان، جادویی و گیرا دانسته و افزوده که مطالب آن نگاهش را به پرندگان برای همیشه عوض کرده است.
خواننده در این کتاب به اطلاعات تازه و جالبی دربارۀ زندگی پرندگان دست مییابد که دانستن آن خود بازکردن رشتۀ جدیدی از افکار و اندیش ها در راستای زیستِ بهتر را به همراه دارد. اینکه پرندگان چگونه زندگی خود را مدیریت میکنند؛ آیا آنها به جفت خود وفادارند یا روابط عاشقانۀ پرشمار دارند؛ دلیل مسافرتهای اصلاحپذیر بعضی از آنان و خانهنشینی جانسخت گروهی دیگرشان چیست؛ آیا ترجیح میدهند از بچهها تا زمان بلوغ مراقبت کنند یا آنها را به سمت استقلال هدایت میکنند؛ چرا قمریهای نر در وظایف خانهداری سهم دارند در حالی که آبچلیکهای نر بسیار خودبرترپندارند؛ چگونه با نیروهای طبیعی چون باد و باران و شب و روز زندگی میکنند و بسیاری دیگر از این دست دانستنیها محتوای جذاب این کتاب را به خود اختصاص داده است.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
«چنانچه پرندگان را با دقت تماشا کنیم میبینیم که وقتی به مرغها یا کبوترها آزادی کامل داده میشود، از مرغدانی یا کبوترخانه نمیگریزند. در هوای نامساعد یا زمانی که خطری حس کنند در آنجا پناه میگیرند. به این ترتیب، از امنیت سقف بالای سرشان و آب و غذا برخوردار میشوند، اما میتوانند روزها را هر طور که بخواهند بگذرانند و در تحرکاتشان مستقل باشند. در مورد انسان هم همینطور است. اگر آزاد باشیم، فرار نمیکنیم. اگر در خانه و کانون خانواده شاد باشیم، همیشه به آن باز خواهیم گشت. بهترین راه نگهداشتن یا محافظت از کسی بیتردید آن است که لانه را برایش خوشایند کنیم تا بخواهد به آن بازگردد...»