۱- جامعه زخمخورده برای التیام دردهایش نیاز به مرهم دارد؛ جامعهای که از تحریمها، شکافهای اقتصادی، فاصله طبقاتی، بمباران رسانهای و حتی قطبیشدن فضای اجتماعی زخمهای اساسی خورده و نیاز فوری به ترمیم این زخمها دارد و چه مرهم موقتی بهتر از عناصر وحدتبخش و هویتبخش ملی که همه سلیقهها و عقاید را ذیل خود جمع کرده است. امروز، تیمملی فوتبال همان عنصری است که میتواند جامعه را به این امر نایل کند.
۲- در هجمه سنگین رسانهای و نبرد شناختی که این روزها برای تاثیرگذاری بر اذهان و تغییر باورها رواج یافته، این تیم را تیم جمهوریاسلامی مینامند نه تیم ملی! و همین امر نشان از بیهویتی و بیوطنی جریاناتی دارد که به بهانه التهابات اخیر، واژههایی نظیر ایران و مردم، ورد زبانشان شده که البته اساساً نسبتی با آن ندارند. بیهویتها و بیوطنها دفاع از عناصر و نمادهای ملی را به مثابه دفاع از حاکمیت تلقی میکنند و در رد این گزاره بیمعنا، تاریخ بهترین گواهی است.
۳- تاریخ گواهی میدهد تیم ایران قبل از اعزام به جامجهانی آرژانتین، در شرایط انقلابی سال ۵۷ و چند ماه پیش از وقوع آن واقعه عظیم تاریخی، به جامجهانی رفت و حتی بازیکنانش قبل از اعزام به دستبوسی شاه رفتند اما حافظه تاریخی به یاد ندارد که جامعه انقلابی ایران در آن مقطع، تیمشان را نماینده حکومت طاغوت بداند و به آن لگد زده باشد. آن تیم نماینده ایران بود و این تیمی هم که به قطر اعزام شده، نماینده میلیونها ایرانی است که قرار است سرباز ایران در این آوردگاه جهانی باشد. اگرچه قیاس شرایط اجتماعی و سیاسی کنونی با سال ۵۷، چیزی فراتر از لطیفه و مزاح است!
۴- اگر کسی دلسوز وطن و منافع ملت باشد، از هر پدیدهای که به غرور و سربلندی ایران منجر و همبستگی و پیوند اجتماعی را تقویت کند دفاع خواهد کرد؛ فارغ از اینکه مدافع جمهوری اسلامی باشد یا نباشد؛ مگر اینکه نفعش در انشقاق اجتماعی و رادیکال شدن این فضا باشد. جریانات و افرادی که این روزها علیه تیم ملی سمپاشی میکنند، حکم کسانی را دارند که تروریستهای مسلحشان را روانه شاهچراغ و ایذه کرده و خونهای بیگناهی را بر زمین ریختند؛ با این تفاوت که زمین این بازی خشونتآمیز و تبهکارانه را از کف خیابان به رسانهها و شبکههای اجتماعی کشانده و مشغول شلیک به اذهان برای تخریب منافع ایران هستند.
۵- میتوان اینگونه استدلال کرد که اگر این تیم جمهوریاسلامی است و باید آرزوی شکست آن را داشت، پس هنگامه حمله نظامی دشمن به خاک وطن هم باید آرزوی تجاوز و اشغال ایران را کرد، چون به بهانه مبارزه با جمهوریاسلامی و هر امری که نسبتی ولو اندک با نظام سیاسی حاکم داشته باشد، هر سطحی از وطنفروشی مجاز تلقی میشود.
۶- این سمپاشی ها و تخریبها، مقدمهای است برای تغییر باورهای عمومی و نهادینهشدن حس تنفر نسبت به هر مسئلهای که رنگ و بویی ملی داشته باشد. پرچم ایران، تمامیت ارضی، بنیه دفاعی و حالا تیمملی فوتبال آماج این حملات در چند وقت اخیر بودند و اگر نسبت به آن بیتفاوت باشیم خروجی آن خطرناک و تعمیق بیحسی و بیتفاوتی نسبت به ایران و منافعش خواهد بود.
۷- پس به نام ایران و برای ایران، برای ایرانی که زیر ضرب و آماج همهجانبه معارضین قرار گرفته، برای ایرانی که تحت تحریمهای تروریستی است، برای بچههایی که به خاطر تحریم دارو زخم میخورند، برای کارگرانی که سفرههایشان کوچک شده، برای تقویت همبستگی و تعمیق پیوندهای اجتماعی و در یک کلام، برای ایران و منافع آن پشت تیمملی میایستیم و از سربلندی آن دفاع میکنیم.