نقد رادیکال های اصلاح طلب در نامه عباس عبدی به خاتمی

  4030605090 ۷ نظر، ۰ در صف انتشار و ۲ تکراری یا غیرقابل انتشار

عباس عبدی تحلیلگر سیاسی اصلاح طلب در نامه ای به سید محمد خاتمی نقدهایی را به جریان اصلاحات و به خصوص اصلاح طلبان رادیکال مطرح کرده است.

نقد رادیکال های اصلاح طلب در نامه عباس عبدی به خاتمی

به گزارش الف، در این نامه نوشته است: ترکیب جبهه‌ای که محصول جریان 1388 است نمی‌تواند در دوران وفاق کارآیی داشته باشد. تفاوت هوای سیاسی این دو دوره‌ی زمانی، بیش از تفاوت هوای زیستی میان زمستان منهای 10 درجه با تابستان 50 درجه است. متأسفانه برخی از دوستان در سال 1388 منجمد شده‌اند، و هنوز در پی حل مسائل ناشی از آن اتفاقات از طریقی ثابت و تکراری و البته ناموفق هستند

 متن این نامه به شرح ذیل است:

می توانستم مطالب این نامه را به صورت حضوری با شما در میان بگذارم و جنابعالی هم با روی گشوده همچون گذشته از شنیدن نظرات متفاوت استقبال کنید. اما تصمیم گرفتم آن را عمومی منتشر کنم چرا که موضوع آن امری عمومی است و امید دارم که گفتگوی عمومی در این باب بتواند بهتر راه گشا باشد. از این رو، این متن را فتح بابی برای گفتگو می‌دانم و امیدوارم که مباحث مشابهی با دیگر نیروها و گرایش‌های سیاسی مطرح شود و ثمره آن را کشور ببرد.

این گفتگو را در شرایط کنونی لازم می‌دانم زیرا تحلیل من این است که ما وارد وضعیت تازه‌ای شده‌ایم و روش‌ها و رویکردهای گذشته پاسخگوی شرایط جدید نیست و ضرورت تغییر آن کاملا مشهود است. از یک خاطره شروع می‌کنم. احتمالاً به خاطر دارید که در سال 1397 در دیداری که با جنابعالی داشتم و جناب علی آقای خاتمی و دوست عزیز آقای خانیکی نیز حضور داشتند تحلیل خود را از شرایط سیاسی کشور تقدیم کردم و معتقد بودم که اسب یک‌دست‌سازی در حکومت زین شده است و‌ مانعی را برنمی‌تابد. در نتیجه شرایط کنونی برای کنشگری موثر سیاسی اصلاح‌طلبان و به طور مشخص جنابعالی مساعد نیست و بهترین گزینه کنار کشیدن موقت از فعالیت متداول سیاسی است و تاکید کردم این وضعیت چندان نخواهد پایید و دیر یا زود شرایط برای بازگشت موثر و مفید فراهم خواهد شد.

از آن تاریخ تا کنون انتخابات‌های 1398 و 1400 و 1402 و اتفاقات دیگری را داشته‌ایم، روشن است که در هیچ کدام امکان ایفای نقشی سازنده و مفید فراهم نبود و اگر در آن مسیر پیشنهادی حرکت شده بود، در انتخابات اخیر با ظرفیت و توان بالاتر و موثرتری حاضر می‌شدیم.

گذشت؛ اصلاح‌طلبان در انتخابات تیر ماه به طور نسبی و البته نه در حد انتظار ظاهر شدند و نتیجه نیز مطلوب و مفید است. در این میان یک نکته مهم را باید در نظر داشت که انتخابات عامل تغییر نیست بلکه محصول همین تغییرات است و نیروی سیاسی در وهله نخست و پیش از هر چیز باید درک و تحلیلِ روشنی از تحولات داشته باشد و کنش‌ها و برنامه‌های خود را متناسب با آن شکل دهد، در غیر این صورت، ناسازگاری میان شرایط جدید و کنش‌های پیشین که کارآمد نیستند، توان و اعتبار نیروی سیاسی را از میان می‌برد.

بر این اساس، بنده نقدم را نسبت به روند کلی جریان اصلاحات می‌نویسم که در کانون آن جبهه اصلاحات قرار دارد. جبهه اصلاحات گر چه به لحاظ تشکیلاتی منتسب به جنابعالی نیست ولی در تصور عمومی و در واقعیتِ امر، منسوب به شما هستند. طبعاً انتظار می‌رود که این نقدها به بحث و گفتگو گذاشته شود و هدف این نوشته نیز همین است.

اولین نقدی که بنده به جریان رسمی اصلاح‌طلبی دارم، ادبیات سیاسی غالب نزد آنان است و این را بارها در مطالب خود به صورت مستقیم و غیرمستقیم ذکر کرده‌ام. برای من روشن است که میان ادبیات سیاسی شما با بخشی از نیروهای سیاسی اصلاحات تباین آشکار وجود دارد، ولی در نهایت صدای کسانی به عنوان صدای اصلی اصلاح طلبی _که در بعضی از اعضای جبهه اصلاحات نمود بارز یافته_ شناخته می‌شود که زبانی رادیکال و مبارزه جویانه دارند، زبانی که بنا به تحلیل من تناسبی با مشی و راهبرد اصلاح‌طلبانه ندارد.

در اینجا قصد تخطئه یا رد مشی مبارزه را ندارم، ولی ادبیات آن چه درست و چه نادرست باشد، متناسب با اصلاح‌طلبی نیست. این رویکرد بیش از این که در پی اصلاح باشد، دنبال شکست دادن طرف مقابل و جایگزین شدن آن است، در دوگانه خیر و شر گرفتار است و در نتیجه، قادر به ایجاد همدلی و فهم مشترک نیست.

ادبیات مبارزه لوازم و اقتضائات خاص خود را دارد، نگاهش به قهرمان و عمل قهرمانانه است، شجاعت در بیان مواضع را به معنای آن می‌داند که موضعی افشاگرانه بگیرد و ... در این ادبیات، افرادی که هزینه می‌دهند، ارزشمند و حتی بحق هستند. در حالی که سیاست مبتنی بر اصلاحات، معطوف به سود و خیری است که از سیاست نصیب جامعه و عموم می‌شود. سیاستِ مبارزه به طور معمول بازی را صفر و یک تعریف، و خیر و شر را مطلق و حتی ذاتی می‌کند.

این ادبیات معادل و مشابه و مترادف خود را در ساختار قدرت پرورش داده یا تقویت می‌کند، و شاید هم بازتابی است از معادل خود در ساختار قدرت. سیاست مبارزه و ستیز، ذات‌پندار است و فاقد رویکرد تحلیلی و جامعه‌شناختی و بیگانه از نسبی‌اندیشی است. ذات‌پنداری به دگماتیسم منجر می‌شود که لازمه سیاست مبارزه است.

مشکل دوم آنان که تا حدی هم متأثر از مشکل اول است، فقدان رویکرد تحلیلی موثر و راهگشا است. فقط در همین حد اشاره کنم که چارچوب تحلیلی این افراد بیش از آنکه معطوف به آینده باشد، اسیر چارچوب‌های گذشته است.

تحلیل‌هایی که معطوف به شخصیت و روان‌شناسی افراد است (اغلب هم نادرست است) و به ساختارها و عوامل اجتماعی توجهی ندارند. تحلیل‌هایی که در خدمت سیاست مبارزه است و نه در خدمت فهم واقعیت.

شجاعت تصمیم‌گیری را در زندان رفتن و روی یک موضع ایستادن و مبارزه می‌داند، نه انعطاف‌پذیری و پیش‌برد امور و خیر عمومی. به همین اندازه بسنده کرده و شرح بیشتر آن را به زمانی دیگر موکول می‌کنم.

مشکل سوم این است که این جریان در حال تبدیل شدن به یک گروه بسته با رویش‌های اندک و ریزش‌های فراوان است. یکی آن که مواضع آنها(در کنار محدودیت‌های رسمی) باعث شده تا نسل بعدی و جوان تر جایگزین نشوند و از طرف دیگر، حلقه روابط خودشان هم بسته و محدود به شبکه روابط دوستی و خانوادگی شده است. کافی است که نگاهی به مجموعه افراد فعال آنان بیندازیم تا ببینیم که اینها چند دهه است که با یکدیگر دوست و آشنا هستند؟

آنان اغلب در شرایط معین تاریخی و سیاسی با یکدیگر قرابت فکری و رفتاری داشته‌اند، ولی این قرابت فکری کم‌کم به مراودات خانوادگی و شغلی و... تبدیل شده است و با تغییر شرایط همچنان همه آنان در یک گروه قرار دارند و چون هویت و موجودیت خود را در مبارزه (علیه دیگری) تعریف می‌کنند، یک انسجام صوری و ناپایدار را تجربه می‌کنند، در حالی که جریان سیاسی پویا باید جاذبه و دافعه آن پاسخگوی نیازهای جامعه باشد.

این مثل آن است که ما در زمستان 10 درجه زیر صفر از همان پوشش و لباسی استفاده کنیم که در تابستان 45-40 درجه استفاده می‌کنیم. چنین بدنی فاقد حساسیت و حتی تأثیرپذیری از محیط طبیعی است. سازمان‌های سیاسی نباید چنین باشند چون معطوف به محیط اجتماعی و سیاسی پویا و بشدت متحول هستند.

به نظرم در حال حاضر جبهه‌بندی سنتی اصلاح‌طلب ـ اصول‌گرا سالب به انتفای موضوع شده است. آنها بیش از آنکه رسم باشند، تبدیل به اسم شده‌اند. باید با نیروهای جدید از اصول‌گرایان درون ساختار قدرت و فراتر از آنان با نیروهایی که در عرصه جامعه و فراتر از هر دو جناح سنتی هستند، همفکری و همراهی نمود و برای خروج کشور از این وضعیت اقدام و‌ کمک کرد.

ترکیب جبهه‌ای که محصول جریان 1388 است نمی‌تواند در دوران وفاق کارآیی داشته باشد. تفاوت هوای سیاسی این دو دوره‌ی زمانی، بیش از تفاوت هوای زیستی میان زمستان منهای 10 درجه با تابستان 50 درجه است. متأسفانه برخی از دوستان در سال 1388 منجمد شده‌اند، و هنوز در پی حل مسائل ناشی از آن اتفاقات از طریقی ثابت و تکراری و البته ناموفق هستند و گمان می‌کنند رفع حصر لازمه وفاق است، در حالی که روشن است، وفاق مقدمه و شرط لازم رفع حصر است و نه برعکس. این نکته‌ای بود که چند بار در سال 92 و روی کار آمدن آقای روحانی متذکر شدم. این تفاوت بسیار مهمی است که جهت‌گیری عمل سیاسی را بشدت تحت تاثیر قرار می‌دهد.

مشکل چهارم که برآمده از مشکلات قبلی است، میرایی این جبهه با ادامه وضع موجود است. فقدان قدرت تطبیق‌پذیری، در کنار نگاه به گذشته و نداشتن تحلیل جامعه‌شناختی، و غلبه پیوندهای دوستی و انتسابی به جای پیوندهای سیاسی و حرفه‌ای موجب شده که از یک سو به دلیل رودربایستی چشم بر خطاهای یکدیگر ببندند، و از سوی دیگر قادر به نوسازی و گسترش خود و نیز جذب و دفع کارآمد نیرو‌ و‌ فکر نیستند.

نگرانی اصلی این است که نتوانند در دوران وفاق اثرگذاری مثبتی ایجاد کنند و این فرصت تاریخی را تثبیت و تعمیق بخشند. به نظرم وظیفه همه ماست که پس از این صریح‌تر به نقد رفتارها و گفتارهای نادرست منسوب به این جبهه بپردازیم، چرا که یکی از مهمترین نیروهایی است که باید در این مرحله تاریخی کشور، نقش شایسته‌ای ایفا کند.

اطمینان دارم که با حسن نظر به این نقد می‌پردازید و علت انتشار آن نیز این است که این موارد را باید در عرصه عمومی به بحث و گفتگو گذاشت و طرح خصوصی آنها خوب است ولی چندان گره‌گشا نیست.

دیدگاه کاربران

ناشناس۳۵۹۱۹۲۴۲۰:۲۶:۲۴ ۱۴۰۳/۶/۵
ایشون خودش تئوریسین خروج از حاکمیت بود و آقای خاتمی را تشویق به خروج از حاکمیت در زمان دوران اصلاحات می‌کرد. حالا چی شده از نظرش همه آدم و عالم شدن تندرو؟
ناشناس۳۵۹۱۹۵۰۲۱:۱۸:۲۲ ۱۴۰۳/۶/۵
اصلاحاتچی‌های‌رادیکال‌اصلاح‌ ناپذیرهستن تحریم‌وتحقیرودروغ‌وفریب‌و افتراونفاق‌ازمشخصه‌های‌بارز این‌جماعته‌ امیدی‌به‌اصلاحشون‌نیست
ناشناس۳۵۹۲۰۰۳۰۰:۰۳:۵۱ ۱۴۰۳/۶/۶
انحراف انقلاب اسلامی از زمان رییس جمهور سوت و کف آغاز شد مدعی العموم باید بخاطر تشویش افکار عمومی با ایشان هم برخورد کند.
هموطن۳۵۹۲۱۴۰۰۹:۱۷:۳۳ ۱۴۰۳/۶/۶
دیدگاه خوب و رو به جلویی است.
ناشناس۳۵۹۲۱۶۸۰۹:۵۵:۵۷ ۱۴۰۳/۶/۶
اصلاح طلبان باید این حقیقت که جایگاه گذشته رو در نزد مردم ندارند بپذیرند
ناشناس۳۵۹۲۱۸۳۱۰:۰۶:۴۳ ۱۴۰۳/۶/۶
جناب عبدی مشکل آن است که مردم خیلی وقت است که از اصلاح طلبان رد شده اند چرا که وقتی اصلاح طلبان در هر دوره رد صلاحیت شدند از غیر اصلاح طلب حمایت کردند.
ناشناس۳۵۹۲۱۸۸۱۰:۱۱:۱۷ ۱۴۰۳/۶/۶
مگر تو همونی نیستی که خاتمی رو به ترسو بودن متهم می کردی؟
yektanetتریبون

پربحث‌های اخیر

    پربحث‌های دیروز

    1. اعتراف سلطنت‌طلب‌ها به وابستگی شاه!

    2. طرح عجیب مجلس برای پرداخت یارانه ۱۰ میلیونی/ فاجعه تورمی دوباره یا گشایش بزرگ؟!

    3. ایده «تیر چراغ‌برق» رهایشان نمی‌کند/ آقای خاکپور! چشم‌هایت را باز کن/ چند سوال از رسایی

    4. مذاکره با ترامپ پیشنهاد ساده‌لوحانه یا خیانت به منافع ملی؟!

    5. رهبر انقلاب: شهید سلیمانی ایران را حرم اطلاق می‌کرد/ خونی که در راه حق ریخته شود هدر نمی‌رود

    6. اولین واکنش سعید جلیلی به پیشنهاد معاون اولی دولت پزشکیان/ ممانعتم از اختصاص برنامه تلویزیونی به میرحسین موسوی خلاف است

    7. گیر جدید رسانه ‌ها به میرسلیم

    8. رئیس‌جمهور: خیانتی بالاتر از این نیست که کسانی را بر سر کار بیاوریم که شایستگی ندارند

    9. صهیونیست ها و باتلاق غزه

    10. هشدار ۱۲۲ نماینده مجلس به پزشکیان: از ابزارهای قانونی خود استفاده می‌کنیم/ کدام نمایندگان پای نامه هشدارآمیز را امضا کردند؟

    11. آقای فرزین! این حرف ها درباره قیمت دلار که درون تاکسی ها زده می شود، در شان شما نیست

    12. اعتراض شدید ایران به عربستان به دلیل اجرای احکام اعدام چند تبعه ایران

    13. سردار نقدی: حضور ما در سوریه عاقلانه‌ترین تصمیم بود

    14. حسین طائب: عملیات وعده صادق ۳ با قدرت انجام می شود/ اگر قرار است با آمریکا مذاکره کنیم، باید حق خود را بگیریم

    15. اعتراض شدید ایران به سعودی‌ها در پی اعدام ۶ ایرانی/ سفیر عربستان به وزارت خارجه احضار شد

    16. همسرم را کشتم چون مهدورالدم بود

    17. تکذیبیه دفتر احمد توکلی درباره خبر برخی کانال‌های تلگرامی

    18. وزیر ارتباطات: رفع فیلترینگ همه پلتفرم‌ها در دستور کار قرار دارد

    19. پیمان همکاری ایران و روسیه چالشی جدید برای آمریکا و متحدانش

    پربحث‌های هفته

    1. زمزمه‌های استیضاح همتی/ سیاست‌ ارزی، کار دست وزیر اقتصاد داد؟

    2. خار چشم محور غربی- عبری

    3. بنویسید تابوشکنی بخوانید وطن‌فروشی

    4. ما و آینده ایران

    5. آداب باخت

    6. نظرات برگزیده مخاطبان «الف»: مذاکره با آمریکا همه مشکلات را حل نمی‌کند/ چرا با این همه ثروت به این وضع دچاریم؟!/ نمی‌شود هزینه‌ها دلاری و حقوق‌ها ریالی باشد

    7. صفرای دلار و سرکنگبین مسوولان اقتصادی !

    8. بازی جدید طالبان با ایران

    9. ۲ نکته در مورد جنجالِ ۱۰۰ همتی!

    10. اعتراف سلطنت‌طلب‌ها به وابستگی شاه!

    11. «بن بست» فرزین؟!

    12. رئیس کل بانک مرکزی: نرخ دلار بازار ایران را یک سایت آمریکایی تعیین می‌کند

    13. طرح عجیب مجلس برای پرداخت یارانه ۱۰ میلیونی/ فاجعه تورمی دوباره یا گشایش بزرگ؟!

    14. یک آمار تکان‌دهنده درباره وضعیت مستاجران ایرانی

    15. طرح عجیب مجلس/ همه‌پرسی از مردم برای یارانه ۱۰ میلیونی و آزادسازی قیمت‌ها!

    16. داریوش کاردان: انگار مهران مدیری از اینکه من آوردمش تلویزیون ناراحته!/به برنامه‌اش هم نرفتم، چون غیرقابل پخش می‌شد

    17. دو روایت از یک ماجرای عجیب نفتی!

    18. رکوردزنی مدینه‌ فاضله غربی در بی‌خانمان‌سازی

    19. پزشکیان در تنگنای چاپلوسان دستپاچه ودوستان عجول/ اشتباه راهبردی و دلار ۸۰ هزار تومانی/ عملکرد دولت به روایت یک اصولگرا

    20. دو كلمه با آقاي خاتمي!

    21. هدف از پخش شایعه استعفای رئیس‌جمهور چه بود؟/ تلاش رادیکال‌ها برای ایجاد تنش در سطوح بالای حاکمیت/ رمزگشایی از اعتراف بلینکن درباره ایران

    22. قدرت دفاعی ایران را با یک سلسله رزمایش نشان می‌دهیم

    23. ادعاهای نادرست جهانگیری! / مجادله قالیباف و رسایی در مجلس/ وقتی برخی چهره ترامپ را غلط‌انداز به تصویر می‌کشند! 

    24. ادعای همتی درباره موافقت رهبری با طرح مجدد دو لایحه جنجالی

    25. ایده «تیر چراغ‌برق» رهایشان نمی‌کند/ آقای خاکپور! چشم‌هایت را باز کن/ چند سوال از رسایی

    آخرین عناوین