شهید عبدالحسین برونسی به روایت همسرش

  4030719023 ۳ نظر، ۰ در صف انتشار و ۲ تکراری یا غیرقابل انتشار

در این مطلب، معصومه سبک‌خیز، همسر شهید عبدالحسین برونسی به روایت زندگی خود و شهید می‌پردازد.

شهید عبدالحسین برونسی به روایت همسرش

به گزارش خبرگزاری دانشجو، گاهی اوقات جنس سختی‌ها به گونه‌ای است که مانند کوره‌ای سوزان عمل می‌کند. در این شرایط، اگر خود را تسلیم کنیم از ما جز خاکستر چیزی بر جای نخواهد ماند. اما اگر مقاومت کنیم پخته خواهیم شد. این پختگی، ما را سخت‌تر از گذشته می‌کند. زندگی و حوادث با معصومه دقیقاً همین کار را کرد. هنگامی که مشکلات به سویش سرازیر شدند، ترسید و خسته شد ولی تسلیم نشد. 

سواد نداشت ولی معرفت داشت و تلاش کرد به باور‌هایی که پدرش و عبدالحسین به او یاد داده بودند رجوع کند. همین کار را کرد و موانع برای او تبدیل به پله شدند.

معصومه دانست پله جای سکون نیست و قرار است از پسِ این پله‌های سنگی و بلند به قله برسد.

وقتی عبدالحسین شهید شد معصومه ۳۲ ساله بود و ۸ فرزند داشت که کوچک‌ترین آنها، زینب ۱۷ روزه بود.

معصومه با خود فکر می‌کرد چقدر خوب که آخرین فرزندم دختر است. زیرا عبدالحسین عاشق فرزند دختر بود. از هشت فرزند، سه دختر و پنج پسر بودند. 

دومین فرزندشان فاطمه بود؛ دختری که تنها ۹ ماه عمر کرد و اگر بود حالا معصومه و عبدالحسین ۹ دختر و پسر داشتند و عبدالحسین تا زمانی که زنده بود عزادارش بود. چون تولد فاطمه قصه عجیبی داشت. 
معصومه سبک‌خیز، همسر شهید عبدالحسین برونسی گفت: «بعد از پسر بزرگم باردار بودم. ماه رمضان بود و مادر شهید به خانه ما آمد تا در آن شرایط تنها نباشم. مادرم برای افطاری ما را دعوت کرده بود و همه بودند و قابله آمد تا بچه بدنیا بیاید».

اواسط جنگ، یکی از همرزمان عبدالحسین از معصومه خواست ماجرای شب زایمان فاطمه را برایش تعریف کند. معصومه از این موضوع گلایه کرد و به همین دلیل، همسرش مجبور شد تا از راز آن شب برای معصومه پرده بردارد. 

فاطمه ۹ ماه بیشتر زنده نماند و ۸ فرزند دیگر چشمشان به سوی معصومه بود و هر کدام به مراقبت نیاز داشتند. 

حسن، فرزند اولشان لکنت زبان داشت و معصومه به خاطر این موضوع، خود را سرزنش می‌کرد. چون این مشکل یادگار تلخ یکی از روز‌های قبل از انقلاب است که مأموران ساواک، حسن را دستگیر و به دنبال مدارک جرم، خانه را زیر و رو کرده بودند. 

از طرف دیگر، پسرشان ابوالفضل هیچگاه نتوانست با جای خالی پدر کنار بیاید. به همین دلیل از همان سال اول شهادت عبدالحسین، هر صبح را برای معصومه و همسایه‌ها تبدیل به جهنم می‌کرد؛ گریه‌هایی که از فرط تلخی، هیچ‌گاه برای هیچ کسی عادی نشد. 

همسر شهید گفت: «ابوالفضل هر بار به بهانه‌ای گریه می‌کرد و همیشه می‌گفت به همسایه‌ها بگو که ابوالفضل، چیزی نمی‌خواهد. فقط بابایش را می‌خواهد. 

همسایه‌ای داشتیم که می‌گفت هر زمانی پسرتان گریه می‌کند. پسرم سرش را روی دیوار می‌گذارد گریه می‌کند».

مهدی، پسر دیگرشان آرام و باهوش بود و همین آرامش، او را از کودکی به سنگ صبور معصومه تبدیل کرده بود. برای تحمل بعضی از رنج‌ها خیلی کوچک بود. اما زندگی با همه رنج‌هایش، کوچک و بزرگ نمی‌شناخت. 

همسر شهید ادامه داد: زمانی که تشییع پیکر همسرم تمام شد. مهمان‌های زیادی داشتیم. یک مبلغی بود که بنیاد شهید تقبل نکرد و نمی‌دانستم باید چه کاری انجام دهم. می‌خواستم برای بچه‌هایم غذا درست کنم، دیدم هیچ چیز نداریم و حتی چیزی نبود که بتوانم آن را بفروشم.

دیدگاه کاربران

میلاد۳۶۲۷۹۴۶۱۲:۴۶:۱۸ ۱۴۰۳/۷/۲۰
کتاب« خاکهای نرم کوشک »را بخونین ، من چندین سال پیش خوندم خوب بود ، در مورد شهید برونسی هست
ناشناس۳۶۲۸۰۹۸۱۸:۴۳:۲۴ ۱۴۰۳/۷/۲۰
روایتی نصفه و نیمه!
ناشناس۳۶۲۸۱۱۶۱۹:۲۲:۳۵ ۱۴۰۳/۷/۲۰
من که نفهمیدم چی شد
yektanetتریبون

پربحث‌های اخیر

  1. فردوسی‌پور و فرش قرمزی که پهن نشده!

  2. پیشنهاد خواننده کیهان درباره‌ ‌حجاب در مترو

  3. درخواست عجیب کارشناس تلویزیون از مردم برای فرزندآوری

  4. رهبر انقلاب: حکم اعدام نتانیاهو باید صادر شود/ بسیجی ایرانی یقین دارد روزی رژیم‌صهیونیستی را از بین خواهد برد

  5. از برق تا تخم‌مرغ؛ افزایش حداقل ۴۰ درصدی نرخ سبد معیشت

  6. صحنه وحشتناک ۲ زورگیر که گوش یک مرد را می‌برند!

  7. جزئیات تازه از ترور دانشمندان هسته‌ای/ وزیر پیشین اطلاعات: نیم‌ساعت قبل از آنکه برسیم، تروریست‌ها فرار می کردند

  8. رضا رشیدپور برای مذاکره با ایلان ماسک افتخار داد!

  9. با پول دناپلاس توربو چه خودروهایی می‌توان خرید؟

  10. گرد و خاک عارف علیه منتقدین دولت/ سه ماه قبل کجا بودید؟

  11. کارگران ۱۰۰ دلاری/ دستمزدهایی که ناگهان پودر می شود!

  12. رقم وحشتناک ارزش دارایی‌های ملکی بانک‌های ایران

  13. خداحافظی با چادرخوابی خانواده‌های شهرستانی در اطراف بیمارستان‌ها

  14. تاریخ ابلاغ قانون حجاب مشخص شد

  15. چرا اروپا دنبال آغاز مجدد گفت‌وگوها با ایران است؟

  16. بازی با مرگ؛ قلیان کشیدن جوان موتورسوار در اتوبان !

  17. تابعیت دوگانه جرم است؟

پربحث‌های هفته

  1. تکرار بازی سیاسی با مذاکره؟!

  2. قانون عفاف و حجاب کجاست؟/ وقتی گرانی خودرو را هم به علم‌الهدی ربط می‌دهند!/ جای درست لاریجانی؟

  3. جمعیت اتباع افغانستانی مقیم ایران بیش از ۶ میلیون نفر است

  4. بازگشت روحانی به سیاست با پرواز در خواب/ نسخه‌ جدید لاریجانی/ ادعای تازه درباره تابعیت فرزندان ظریف

  5. فردوسی‌پور و فرش قرمزی که پهن نشده!

  6. اتحادیه اروپا از جان ایران چه می خواهد؟!

  7. فمینیسم ایرانی و عبور از سکولاریسم

  8. بدهکاران، طلبکار شدند!

  9. آن تجربه تلخ را تکرار نکنید

  10. نفوذی‌ها چه کسانی و در کجاها هستند؟

  11. وقت مقابله‌ به‌ مثل با اروپا نرسیده؟

  12. آواز خواندن یک روحانی با تک نوازی ویولون

  13. اعتماد به ترامپ خطاست/ عراقچی علیه ساده‌سازی اصلاح‌طلبان/ شمشیر وفاق زیر گلوی مجلس

  14. با "مرد دیوانه" چگونه باید رفتار کرد؟!

  15. آدرس غلط روی تابلوی پاستور/ ظریف نباشد چه کسی جواب ترامپ را بدهد؟!/ پیامک‌هایی با مضمون خیانت که به نمایندگان مجلس ارسال می‌شود!

  16. درد بیمار و ناز طبیبان !

  17. ادعاهای غير واقعی درباره اقتصاد ایران

  18. تنها فرمولی که دولت های ما بلدند!

  19. انتقاد تند محمد مهاجری به پایداری‌‌چی‌ها و جلیلی

  20. چند نکته درباره تعامل عبدالحمید با دولت/ آیا پزشکیان همه صداهای اطراف خود را می‌شنود؟/ اولین قطعنامه فصل مدارا

  21. یارانه‌ها واریز شد

  22. نظرات برگزیده مخاطبان «الف»: اول قدرت بازدارنده همتراز، سپس مذاکره با آمریکا/ اقدام اروپا، نشان‌دهنده فعال‌شدن مکانیسم ماشه است

  23. شبیخون دلاری به صنعت خودرو !

  24. امام جمعه اردبیل: امارات هیچ سندی بر مالکیت ۲ جزیره «آریانا» و «زرکوه» ندارد

  25. روایت عجیب حسن روحانی از نامزدی اش در انتخابات/ خواب سیدمحمد خاتمی را دیدم!/ خاتمی را زیر بالم گرفتم و به آسمان بردم!

آخرین عناوین