واکنش کیهان به اظهارات عباس عبدی
عباس عبدی، اخیراً طی یادداشتی در روزنامه اعتماد با انتقاد از واکنش اصولگرایان به سخنان پرحاشیه مهدی نصیری مبنی بر لزوم ائتلاف از تاجزاده تا شاهزاده، نوشته بود: «جناح نواصولگرایان حاکم گمان میکنند، میتوانند و میباید هر چیزی را که نمیپسندند، نثار دیگران کنند، بدون اینکه اندکی تأمل نمایند که تبعات حرفها و کارهایشان چیست. فقط دوست دارند نیش بزنند؛ نیشی که اقتضای طبیعت آنان است تا از روی درایت و آیندهنگری. جالب است که نعمت عقل بیش از هر چیز دیگری میان انسانها به نسبت برابر توزیع شده و فقط میماند که افراد تا چه اندازه از این نعمت انحصاری بشر استفاده کنند. ظاهراً قصدی برای این بهرهمندی از آن نیست.»
اظهارات عبدی واکنش کیهان را در پی داشت و این روزنامه نوشت: «درباره این تحلیل گفتنی است که امثال عبدی و دهها نفر دیگر هم سالهاست مواضع بسیار تند و بیقاعده و به دور از عقل میگیرند و نهادهای قضائی و امنیتی، کمترین اعتنایی به آنان نمیکنند. آیا آنها نیز همانگونه که برخی اصلاحطلبان برای رفع و رجوع حرف نصیری (ضرورت برداشتن فاصله میان تاجزاده و شاهزاده در اپوزیسیون) ادعا کردند، پروژه نیروهای امنیتی هستند؟! ثانیاً ادعای مخالفت برخی اصلاحطلبان با سخن نصیری در حالی است که حرف او، ترجمان دیگری از تعریفی بود که بارها در گذشته بر زبان اصلاحطلبانی مثل حجاریان تکرار شده بود: «جبهه اصلاحطلبان، از سروش تا گوگوش را شامل میشود». حتی رئیس شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان، ۲۷ مرداد ۱۳۹۷ در دیدار انجمن اندیشه و قلم گفته بود: «ما، گفتمان اصلاحات را برآمده از انقلاب میدانیم. مزیت این گفتمان، جذب حداکثری است؛ این مثال درباره اصلاحات که «از سروش تا گوگوش» را شامل میشود، صحیح است و ما نمیتوانیم کسی را حذف کنیم.... براندازان در جریان اصلاحات جایی ندارند». یک جبهه سیاسی چگونه میتوانست شامل معاندانی مثل سروش و گوگوش باشد و در عین حال ادعا کند که با براندازان، مرزبندی دارد و آلت دست آنها نیست؟! این ادعا که «گفتمان اصلاحات، از سروش تا گوگوش را شامل میشود»، در حالی بود که سروش، منکر رسالت پیامبر اعظم(ص) شد و وحی الهی را -نعوذبالله- «رویاهای شاعرانه» توصیف کرد. گوگوش (خواننده کابارهها در رژیم طاغوت) نیز به همراه دیگر سلطنتطلبان، مؤسس شبکه ضد دینی و ضداخلاقی من و تو بود. وقتی جبههای شتر مرغ مسلک، بتواند از سروش تا گوگوش را شامل شود، چرا نتواند شامل دو ورشکسته دیگر که میل مفرط به دیده شدن دارند (تاجزاده و شاهزاده) باشد؟! مگر نه اینکه همگی در فتنه صهیونیستی پاییز ۱۴۰۱، پیاده نظام یک اتاق فرمان بودند؟»
******
توضیحات لیلاز درباره فایل صوتی منتشره از ظریف
در بهار سال ۱۴۰۰ بود که فایل صوتی گفتوگوی سعید لیلاز و محمدجواد ظریف به بیرون درز پیدا کرد که بخشی از محتوای این گفتوگو موجب ایجاد حاشیههای بسیار فراوانی شد. پس از سکوت طولانیمدت لیلاز، حالا وی در گفتوگو با روزنامه شرق توضیحاتی را داده است. او در این خصوص گفته است: « من از گفتن جزئیات خودداری میکنم. فقط این را سربسته میگویم که ماجرای انتشار آن فایل مصاحبه چندساعته من با محمدجواد ظریف، بدون آنکه بگویم چه کسی چه کاری کرد، یکی از اهداف و دلایل و جنبههای افشاگری آن با هدف ارسال پالس مثبت به طرف آمریکایی بود که اگر دولت بایدن میخواهد برای احیای برجام کاری بکند، در همین ماههای منتهی به پایان عمر دولت روحانی باشد که احیای برجام بتواند به جریان همسوی دولت روحانی برای تداوم قدرت کمک کند و دولت بایدن متأسفانه حتی همین کمک را هم نکرد. میدانی چرا؟ چون تصور واشنگتن این بود که جریان رادیکال در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ به قدرت میرسد و تضمین بهتر و محکمتری برای توافق احتمالی و احیای برجام خواهد بود. به هر حال دولت بایدن سعی داشت یک توافق بزرگتر را در دستور کار داشته باشد و با این فکر، عملا مذاکرات را تا زمان به قدرت رسیدن دولت نزدیک به هسته قدرت که رئیسی بود، نگه داشت. یعنی آمریکاییها در دولت بایدن، نه در چند ماه پایانی دولت روحانی کاری برای احیای برجام کردند که مثلا به سود اصلاحطلبان و میانهروها تمام شود و نه حتی در دولت رئیسی توانستند برجام را احیا کنند که به سود اصولگراها باشد و نهایتا به شرایط حال حاضر کشور رسیدیم که احتمال دارد دوباره دونالد ترامپ هفت ماه دیگر در انتخابات آمریکا پیروز شود.»
******
اصلاحطلبان نامزد نداشتند، اما فراکسیون تشکیل میدهند!
روزنامه جوان نوشت:« اصلاحطلبان از چند سال پیش از انتخابات مجلس دوازدهم میگفتند کاندیداهای ما تأیید صلاحیت نمیشوند و به همین دلیل برای حضور در انتخابات مجلس با مشکل روبهرو هستیم. با این حال، هم در انتخابات مجلس به شکل زیرپوستی! شرکت کردند و هم اینکه حالا خبر تشکیل فراکسیونشان در مجلس آینده میآید.در حالی که دروغ کاندیدا نداشتن در انتخابات، ورد زبان اصلاحطلبان بود، لیستی ۱۶۵ نفره از نامزدهای اصلاحطلب که علیرغم همه محدودیتهای لیدرهای اصلاحات برای آنان، در انتخابات کاندیدا شده بودند، منتشر شد. حالا هم دلیل دیگری بر دروغگویی آنان عیان شده است. غلامرضا نوری قزلجه، رئیس فراکسیون مستقلین مجلس یازدهم اخیراً در گفتگو با روزنامه دنیای اقتصاد گفته که «با توجه به اینکه تکلیف ۲۴۵ کرسی از ۲۹۰ کرسی مجلس دوازدهم در مرحله اول انتخابات مشخص شده و بر اساس گرایشهای سیاسی و حضوری که نامزدها در انتخابات مجلس دوازدهم داشتند، مجموع نمایندگانی که به صورت مستقل در انتخابات حضور پیدا کردند و نامزد شدند و آنهایی که مورد حمایت احزاب معتدل و برخی از احزاب اصلاحطلب فعال بودند، در این مرحله حدود ۸۰ نفر میشود و ما امیدواریم که با برگزاری مرحله دوم انتخابات در حوزههای باقیمانده این عدد نزدیک به ۱۰۰ نفر برسد. او حتی گفته که نسبت به مجلس یازدهم وضعیت بهتری دارند و دنبال سایر ارکان مجلس هم هستند: «نسبت به مجلس یازدهم شاید بتوان گفت بیش از دو برابر وضعیتمان بهتر خواهد بود... هدف ما توفیق در مجلس است و تحقق برنامههایی که بتواند گرهی از مشکلات مردم و کشور را باز کند. اما طبیعتاً برای رسیدن به آن هدف ابزار و لوازم هم نیاز است که ارکان مجلس و نهادهای مجلس هم جزو این عوامل هستند. ما از این منظر و از این دیدگاه به هیئترئیسه مجلس و سایر ارکان مجلس نگاه خواهیم داشت تا بتوانیم نقشمان را ایفا کنیم و همکارانمان در آن ارکان حضور داشته باشند.» روزنامه اعتماد هم نوشته است که شنیدههای اعتماد همچنین حاکی از این است که منتخبین مستقلین و اعتدالیها مدعی داشتن حدود ۱۰۰ کرسی در مجلس دوازدهم هستند. البته تشکیل فراکسیون مشترک مستقلین و اصلاحطلبان و اعتدالیها یعنی اینکه مستقلها چندان هم مستقل نیستند! شرکت نکردن اصلاحطلبان در انتخابات مجلس تنها دروغی نبود که در این موضوع بیان کردند، بلکه دلیل آن را هم دروغ گفتند. یعنی در حالی که از عدم اقبال خود در جلب توجه حامیانشان مطلع بودند و میدانستند از صندوقهای رأی اسم آنان بیرون نمیآید و به همین دلیل هم برای مواجه نشدن با شکست در انتخابات، تصمیم گرفتند شرکت نکنند. این روند تا جایی پیش رفت که حزب تندروی اتحاد ملت، از احزاب اصلی اصلاحطلب، عذر آن اعضای خود را که در انتخابات کاندیدا شده بودند، خواست و آنها مجبور به استعفای اجباری از عضویت در حزب شدند.
******
تئوریزه کردن "بیدولتی" برای خوشآمد اغتشاشگران
سایت مشرقنیوز نوشت: محمدرضا تاجیک، تئوریسین اصلاحطلب و از حامیان آشوب و تحریم انتخابات، به تازگی در یادداشتی پیرامون نسبت حکومت و جامعه فعلی ایران گفته است: «در جامعه امروز ما عدهای از اهالی قدرت؛ جامعه و مردمانش را شبیه خویش میپسندند. روایت و حکایت اینان، حکایت آن فرد است که داشت از معشوق خویش نقاشی میکشید و تلاش داشت معشوقش شبیه نقاشیاش شود، نه بالعکس. به دیگر بیان، اینان بر این میل و ارادهاند تا جامعه را به صورت و سیرت خویش بگردانند. از مردمان، قرب نوافل را طلب میکنند. کس را تا کس است، در عالم آنان بار نیست. به ظاهر از حقایق و دقایق عالم میگویند و بر هر پدیدهای حکمی جاری میسازند، لیک در باطن صفیر و دامند و هیچ حکمی را بر احوال و رفتار خویش نمیپسندند. کار پاکان را قیاس از خود میگیرند، سحر خود را معجزه مینمایانند. نقش باغبان جامعه را زیبنده خود میدانند و حق جدا کردن نهالها و گیاهان «مفید» از «هرز» و تکثیر و پرورش گیاهان مفید و از بین بردن گیاهان هرز را وظیفه ذاتی خود میدانند. اینان، همچنین نقش "جراح / درمانگر" جامعه و تشخیص ضابطه سلامت و طبیعی بودن و تعریف و ترسیم مرز میان سلامت و بیماری را از قدیم نقش خویش میپندارند.از این رو، هیچ منطقهالفراغی برای تفاوتها و تمایزها باقی نمیگذارند و هر کس را که به طریقت و شریعت آنان درنیاید، سوی تفته دوزخی پرتاب میکنند. اینان نمیدانند یا نمیخواهند بدانند که زین سو که میروند یکی دریای هول هایلست و خشم توفانها؛ و دیری نخواهد پایید که بیش از گذشته در میان مردمان آنچه میخواهند نمیبینند و آنچه میبینند نمیخواهند.»
اگر بخواهیم کمی از نزدیکتر به اظهارات تاجیک نگاه کنیم او در حالت لغو قرارداد اجتماعی و تصور بیدولتی چنین حرفهایی را مطرح کرده است و اگرچه "عدهای از اهالی قدرت" را مخاطب قرار داده اما همهی سازه قدرت را هدف گرفته است. معالوصف کیست که نداند جوامع انسانی بر اساس عقلانیت و قرارداد اجتماعی به حکومت و قانون نیاز دارند و قانون هم یعنی باید و نباید عقلانی و اکنون تاجیک به جای آنکه به مخاطبانش، به جوانان و به قاطبه مردم توضیح بدهد که همگی مکلّفاند از قوانین معقول حکومت در هر زمینهای پیروی کنند و آسمان در همه جای دنیا همین رنگ است اما با جهالت همراه میشود و تقلا میکند که از فضای بیدولتی و بینظارتی بهشت بسازد و اعمال قانون را مذمت کند. تمنای تاجیک مبنی بر اینکه "در میان مردمان آنچه میخواهند نمیبینند و آنچه میبینند نمیخواهند" هم نقش بر آبی است که تازگی ندارد. او سالهاست که درباره برافتادن نظام اسلامی و پشتگرمی دادن به هنجارشکنان خیابانی محتوا تولید میکند. محتوایی که باید بدانیم قرار نیست انتفاعی به مردم یا حکومت برساند بلکه صرفا و فقط قرار است به فرجامی منتج شود که شهوات تاجیک و یارانش علیه نظام و ایران اسلامی به ارضا بیانجامد. مردم و جوانان باید در این زمینه هوشیار باشند.
******
توضیحات سخنگوی دولت درباره نحوه تعیین دستمزد کارگران
از ابتدای سال و پس از اظهارات وزیر کار مبنی بر تدوین لایحهای برای تغییر در مفاد قانون کار و تعیین دستمزد کارگران در مجلس، بحثها و مناقشات فراوانی پیرامون این مسئله شکل گرفت. امروز علی بهادری جهرمی، سخنگوی دولت در نشست هفتگی خود با اصحاب رسانه در این خصوص اظهار داشت: «به اصل سهجانبهگرایی اعتقاد کامل داریم. دولت هیچ لایحهای در این خصوص نه تصویب کرده، نه در دستور کار برای ارسال به دولت است. دولت مخالف زیر سئوال رفتن اصل سهجانبهگرایی در تعیین حقوق کارگران است.»
وی خاطرنشان کرد: «تضمین حقوق کارگر و کارفرما در گروی اصل سهجانبهگرایی خواهد بود. دولت در این موضوع هیچ برنامه و لایحهای ندارد و واگذاری آن به مجلس شورای اسلامی نقض اصل سهجانبهگرایی است.»
******
واکنش چمران به پرداخت ودیعه به برخی مدیران شهرداری تهران
انتشار برخی اسناد در فضای مجازی و ادعای پرداخت ودیعههای میلیاردی به برخی مدیران شهری توسط شهرداری تهران واکنشهای متعددی را بهدنبال داشته است. در این خصوص مهدی چمران، رئیس شورایشهر تهران در حاشیه جلسه شورایشهر در جمع خبرنگاران اظهار داشت: «بنده از جزئیات این موضوع اطلاع ندارم اما این مبلغ برای کمکهزینه مسکن بوده و مشخص نیست که این رقم بهصورت وام بوده یا شکل دیگری است.»
رئیس شورا در پاسخ به این پرسش که پرداخت چنین مبالغی نیاز به مجوز شورا دارد یا خیر ابراز کرد: «این موارد اختیار شهردار تهران است اما باید شورا نیز از آن اطلاع داشته باشد.»
*****
ضربه فنی اسرائیل با توافق دیپلماتیک ایران و اقلیم
روزنامه جامجم، سفر نچیروان بارزانی رئیس اقلیم کردستان عراق را زیر ذرهبین قرار داده و در گزارشی ابعاد این سفر را واکاوی کرده است.در بخشی از این گزارش آمده است:«سفر نیچروان بارزانی، رئیس اقلیم کردستان عراق با هیات بلندپایه به تهران و دیدار و گفتوگوی وی با مقامات بلندپایه ایران از جمله اقدامات تحسینبرانگیز نیروهای مسلح کشورمان در تقویت امنیت ملی است بهویژه که صهیونیستها در این فقره به لفاظی بسنده کرده و قادر به انجام واکنشی موثر در تقابل با ایران نشدند، گویا پیشبینی تبعات جبرانناپذیر خطای خود را میکردند. تحولات اخیر در نظام بینالملل تا حدی موجب انزوای صهیونیستها شده و همه دولتها و گروههای مختلف که در تعامل با این رژیم خبیث بودند - با تغییر رویکرد در سیاستهای خود به این نتیجه رسیدهاند که جمهوریاسلامی ایران، قدرت برتر منطقهاست و فعالیت تقابلی با این نظام مقتدر به همین سادگی نیست و آسیبهای ناشی از آن دامنگیرشان خواهد شد.به مثابه شرکای استراتژیک اقلیم کردستان یکی از این مناطق است که به دلیل همراهی بارژیم غاصب، اختلافاتی را با تهران داشت اما حضور بارزانی در ایران و قدردانی صمیمانه وی از دوستی ایران با کردها در شرایط سخت، نقطه عطفی در تحولات کنونی منطقه است که فراز و نشیبهای زیادی را تجربه کرده است و به استقبال شرایط جدیدی میرود زیرا رویدادهای رخ داده در ماههای اخیر برای همه دولتهای منطقهای آشکار کرد که حضور آمریکا و صهیونیستها فقط ضررآفرین است و علاوه بر این، غربیها امکان هماوردی منطقهای با ایران را ندارند بهویژه که جمهوری اسلامی ایران صراحتا اعلام کرد در تامین امنیت مرزهای خود هیچ مماشاتی با هیچیک از طرفین ندارد.حضور نیچروان بارزانی در تهران و دیدار وی با رهبر معظم انقلاب، رئیسجمهور و وزیر خارجه با هدف گسترش روابط دوجانبه، حل و فصل اختلافات ناشی از حمله موشکی ایران به مقر مخفی موساد در اربیل و تمایل مقامات کرد برای تنشزدایی با ایران صورت گرفته است و چند هدف کلان را دربر میگیرد که با اجرای آنها، میتوان ضمن تعمیق روابط، از تهران و اربیل به عنوان شرکای استراتژیکی نام برد که توافقهای صورتگرفته میان آنها میتواند به افول بیش از پیش رژیم صهیونیستی و ناکامی آنها در دستیابی به اهداف منطقهای بینجامد و ضربه سختی به آنها وارد کند. رژیم صهیونیستی به منظور حفظ امنیت خود و تضعیف قدرتهای منطقهای، ایجاد واگرایی سیاسی و امنیتی در منطقه را در رأس برنامههای راهبردی خود قرار داده است و با ایجاد اختلافات فرقهای و قومی، ضمن آنکه باعث افزایش قدرت چانهزنی اسرائیل در منطقه میشود، میتواند از آن به عنوان اهرم فشاری علیه کشورهای دیگر استفاده کند که نظیر آن را در اغتشاشات اخیر علیه کشورمان بهوضوح مشاهده کردیم اما توافق های صورتگرفته در سفر بارزانی که بعد از سه سال انجام میشود، تمام این توطئهها را نقش بر آب کرده و بر انزوا و هراس صهیونیستها میافزاید؛ چراکه مقامات رژیم جعلی اسرائیل خواستار همکاری نظامی و اطلاعاتی نزدیک و استراتژیکی با اقلیم کردستان بودند تا جای پای محکمی را برای خود فراهم کرده و حوزه نفوذ خود را علیه ایران، سوریه و عراق گسترش دهند اما با تدابیر میدانی و دیپلماتیک جمهوری اسلامی، آچمز شده و در حال از دست دادن متحدان خود هستند.
******
کشف حجاب به خاطر مسائل اقتصادی نیست
سردار احمدرضا رادان، فرمانده کل انتظامی کشور طی سفر به خوزستان و در دیدار با نماینده مقام معظم رهبری، نمایندگان مجلس خبرگان، سران اقوام، عشایر، نخبگان و خانوادههای معظم شهدای استان خوزستان اظهار داشت: «به قدری هجمه دشمن با برنامه، زیرکانه، با آهنگ و ملودی خاص مردم فریب است که بعضی وقتها در درون آتش هستید اما سوزش را احساس نمیکنیم اگرچه در حال سوختن هستیم.»فرمانده کل انتظامی کشور با بیان اینکه همواره اقوام و عشایر خوزستان در قبل و بعد از دوران دفاع مقدس دنبال حق مظلوم بودند و به ظالم تاختهاند، افزود: «دشمن در فتنه سال ۸۸ آموزش ۶ هفتهای در۶ مرحله داشت تا به خیال واهی انقلاب مخملی راه انداخته و سقوط کشور را منجر شود اما مردم هوشیار وارد صحنه شده و سیلی جانانه ای به صورت آنان نواخت.»
سردار رادان اضافه کرد:« دشمن نفوذ را انجام میدهد پس از آن دست به تغییر و سپس استحاله می زند که نتیجه آن منجر به فروپاشی میشود. دوران دفاع مقدس جنگ سخت بود و جنگ کنونی جنگ نرم و ترکیبی است. سربازی و رزمندگی در این جنگ سهم همه است و اندازه آن دست خودتان و توشه آخرت تان خواهد بود.»
فرمانده انتظامی کشور تاکید کرد: «هدف اصلی، جوانان ما هستند چه بایستی کرد اگر قبول کنیم جنگی هست آن هم جنگ نیمه سخت و نرم؟!سربازها این جنگ چه کسانی هستند؟!»
وی خاطرنشان کرد: «ما هم اعتقاد به حل مسائل اقتصادی داریم اما چه تعداد از این آدمهای بدحجاب به خاطر مسائل اقتصادی کشف حجاب میکنند آرایش و موهای آنها به چه قیمت آرایش شده است؟ پس درد اقتصاد نیست اتفاقاً آنها که مشکل اقتصادی دارند پشت سر این دولت هستند.»
سردار رادان با بیان اینکه موضوع عفاف و حجاب را فرهنگی میدانیم اما هر موضوع فرهنگی باید و نبایدهایی دارد، بیان داشت:« موضوع حجاب مطالبه مردمی است و همه باید وارد عمل شده و حافظ نشان حجب و حیای زنان مان باشیم.»
******
ادعای عجیب آخوندی
عباس آخوندی، وزیر مسکن دولت روحانی و از فعالان ستادی جریان اصلاحطلب در یادداشتی پیرامون اعتراضات دانشجویی در آمریکا پیرامون غزه نوشته است: «بیگمان برترین دلیل ناهمراهی بخش بزرگی از جامعهی ایران از جمله نخبگان دانشگاهی با اعتراضهای جهانی در برابر جنایات نظام آپارتایدی و نسلکشی وحشتناک اسرائیل به سیاست داخلی ایران بازمیگردد. متاسفانه نظام حکمرانی بهقدری دور از عدل و انصاف با شهروندان خود رفتار کرده و زندگی را بر آنان از هر حیث تنگ کرده که آنان حتی در چنین وضعیتهایی که وجدان هر انسان آزادهای بهدرد میآید از هر اقدامی که نشان از همراهی با حکومت باشد پرهیز میکنند. لیکن افزون بر این که بسیار مهم هم هست، به زعم من، فهم نسل جوان در ایران و جهان و همچنین جریان روشنفکری مدرن از مساله فلسطین با سیاست رسمی ایران تفاوت بنیادین دارد. ایران همچنان در چنبرهی رویکرد ایدئولوژیک به مساله فلسطین درگیر است، حال آنکه مساله نسل جدید زندگی انسانی است. تصور ما این است که دلیل و نحوه رویکرد آنان به موضوع اعتراضی همان نگاهی است که حکومت در ایران دارد. باید بدانیم که اینگونه نیست.»
این اظهارات، واکنش مشرقنیوز را بهدنبال داشت و این سایت در پاسخ به ادعاهای آخوندی نوشت: «چنین فضایی یحتمل فقط در سپهر سیاسی ایران و آن هم به دلیل رأفت زیاد نظام اسلامی قابل مشاهده است وگرنه در هیچ کجای جهان نمیبینیم و نمییابیم که فردی از رجال سیاسی نظام که از قضا دارای سوابق اجرایی و حاکمیتی فراوان در همان نظام هست؛ اینچنین به مخالفت و تخاصم با نظام خود بربیاید و مثلا از رویداد خیزش دانشجویان آمریکایی در حمایت از فلسطین؛ پیراهن خونین عثمان بسازد و بگوید مردم ایران از حاکمیتشان ناراضی هستند و با او همراه نیستند!معهذا بیان این نکته ضروریست که آخوندی گویا در تمام طول سالهای سیاستورزی و مدیریت خود؛ اندکی وقت برای یادگیری نداشته که اکنون منتظر است تا مردم ایران هم مثل دانشجویان آمریکایی دست به تظاهرات بزنند.
آخوندی نمیداند آن صدها موشک و پهپاد ایرانی که بر فراز کشورهای منطقه و آسمان تلاویو؛ شب را به روز تبدیل کردند و صهیونیستها را هدف قرار دادند؛ صرفا و فقط با حمایت و موافقت و پول مردم ایران بود که توانستند این مأموریت خطیر را انجام دهند. او حتی کتابهای هانا آرنت (مقتدای سیاسی اصلاحطلبان لیبرال) را هم نمیخواند که تأکید دارد قدرت یک نظام سیاسی جز با پشتیبانی مردم ممکن نیست! (منقول در کتاب خشونت، اثر هانا آرنت) آیا اگر نظام سیاسی و حاکمیتی ما آنچنان که در ذهن آخوندی هست؛ ظالم و بیمبالات بود؛ الآن به جای موشکهای ما؛ موشکهای تلاویو بر فراز آسمان ایران نبودند؟! از این هم بگذریم که قیاس رفتار شهروندان در هژمونی نظام جمهوری اسلامی ایران با شهروندان یمنی یا آمریکایی که دائما اهل راهپیمایی هستند یک قیاس صحیح نیست و مردم ایران بر خلاف ادعای آخوندی تحت ظلم یا تجاوز ارضی نیستند که دائما نیاز ببینند و صلاح بدانند بخاطر یک موضوع به خیابانها بیایند.
بماند که ما در ایران رخدادهای بزرگی مثل "۹ دی" و یا دو راهپیمایی سالانه ۲۲ بهمن و روز جهانی قدس را هم داریم که گویا این مقولات در تقویم ذهنی و تحلیلی آخوندی هیچ جایی ندارند! ذکر این محاکات با آقای آخوندی هم ضروریست که باید میان نگاه برخی فعالان سیاسی و توییتری به اعتراضات آمریکا با نگاه حاکمیت به این رخدادها تفاوت گذاشت و نمیتوان آنها را همسان دانست. ادعای "برخورد دور از عدل و انصاف نظام اسلامی با مردم ایران" نیز از جانب هرکس مسموع باشد اما از عباس آخوندی که خود بعنوان بخشی از همین حاکمیت نقش بزرگی در گرانی مسکن و مشقت در معیشت مردم دارد، مسموع نیست!»