نخستین جلسه دادگاه اکبر طبری روز ۱۸ خرداد برگزار شد. در حدود دو هفته‌ای که از آغاز رسیدگی به این پرونده گذشته است هر روز ابعاد تازه‌ای از این شبکه فساد روشن میشود. آخرین مورد، توییت علیرضا زاکانی نماینده قم در مجلس شورای اسلامی است.
زاکانی در توییتی نوشته است: «ابتدای انقلاب، اکبر طبری به دلیل فعالیت در گروهک منافقین دستگیر و زندانی شد اما بعد از آزادی با ساده‌انگاری عده‌ای فرماندار شهرستان نور مازندران شد و سپس با رابطه وارد نهاد قضایی گردید و با زبان بازی پله های ترقی و خیانت را یکی بعد از دیگری طی نمود. امان از نفوذ و غفلت»
در کلام زاکانی دقت کنیم: طبری سابقه فعالیت در گروهک منافقین را داشته آنقدر فعالیت داشته که دستگیر و زندانی هم شده است. اما چنین فردی با این سابقه منفی امنیتی بعد از آزادی، فرماندار یک شهرستان شده که عالی‌ترین مسئول در آن شهرستان است و طبعا امنیت شهرستان هم بر عهده او بوده است. سپس با رابطه وارد نهاد قضایی شده و با زبان‌بازی پله‌های ترقی را طی کرده است.
مهمترین سوالی که با شنیدن ادعای زاکانی به ذهن، متبادر میشود این است که نهادهای نظارتی در این سالها دقیقا مشغول چه کاری بوده‌اند؟ در شرایطی که برای استخدام هر فرد در دستگاه‌های دولتی و حکومتی از نهادهای امنیتی استعلام میشود چگونه یک فرد با سابقه حضور در گروهک منافقین و حتی دستگیری به‌دلیل آن فعالیت، مسئولیت اداره یک شهر را به‌عهده گرفته است؟
عجیب‌تر اینکه اگر فردی متقاضی استخدام باشد و یک نفر منافق در فامیلش باشد، استخدامش به مشکل می‌خورد. در چنین شرایطی چگونه یک منافق توانسته فرماندار شود؟
اگر سخنان زاکانی درست باشد به نظر می‌رسد نهادهای امنیتی حتما باید در این‌باره توضیح دهند. پرسش از عملکرد نهادهای نظارتی در این‌باره به‌شدت پررنگ است. مردمی که برای اجازه تدریس در یک مدرسه غیرانتفاعی باید از چند مرحله گزینش عبور کنند و درباره عدم حضور در نمازجمعه توضیح دهند از خود می‌پرسند چگونه یک منافق تا این سطح در ساختار دولت و قوه قضاییه توانسته بالا برود.
نکته دیگری که در سخنان زاکانی مطرح است ورود طبری به دستگاه قضایی با رابطه است. باید مشخص شود دقیقا چه فرد یا افرادی مسبب ورود طبری به قوه قضائیه شدند. چه کسانی در آن زمان باعث شدند چنین فردی با این سابقه وارد قوه قضائیه شود. بانیان ورود طبری به قوه قضائیه امروز باید پاسخگوی عملکرد او و در پیشگاه ملت شرمنده باشند.
در توییت زاکانی نکته دیگری هم هست که بسیار عجیب است. زاکانی مدعی شده طبری با زبان‌بازی پله‌های ترقی را طی کرده است. تاکنون نمی‌دانستیم زبان‌بازی تا این حد می‌تواند به ترقی افراد کمک کند! زبان‌بازی احتمالا یکی از دلایل ترقی این فرد در سیستم قوه قضائیه بوده است و حتما دلایل دیگری هم دارد.
یکی از این دلایل توصیه‌ها و رابطه‌ها است. همانکه زاکانی هم به آن اشاره کرده است. بدون رابطه و توصیه افراد و صرفا با زبان‌بازی بسیار بعید است یک نفر در یک نهاد اینچنین پیشرفت کند. باید از جناب زاکانی پرسید چه کسانی در قوه قضائیه و بیرون از آن در این سالها از طبری حمایت کردند و مانع تخلفات او نشدند.
مطرح‌شدن سخنانی مثل سخنان زاکانی یا انتشار بریده‌ای از یک نامه منسوب به یکی از مقامات عالی فقید قضایی درباره طبری نشان می‌دهد این پرونده بیش از یک پرونده عادی است و شاید بتوان با تمرکز بر این پرونده بسیاری از ضعف‌های ساختار قضایی و اداری کشور را شناسایی و برای رفع آنها اقدام کرد.
