ویکتوریا دانشور درگذشت

گروه حوادث الف،   4010722050

ویکتوریا دانشور، در ۹۵ سالگی از دنیا رفت.

ویکتوریا دانشور درگذشت

به گزارش ایسنا، محمدحسین دانایی، برادرزاده جلال‌آل احمد- با اعلام درگذشت ویکتوریا، خواهر سیمین دانشور، به ایسنا گفت: «ویکی خانم»، شب گذشته (پنجشنبه، ۲۱ مهرماه) از دنیا رفتند. 

ویکتوریا دانشور از اوایل مهرماه به علت کهولت سن در سی‌سی‌یو بستری بود و به گفته پرستارش تنها قلب او به وسیله دستگاه کار می‌کرد.

او تنها بازمانده دانشورها، در خرداد ۱۳۰۵ به دنیا آمد، پنج سال از سیمین دانشور کوچک‌تر  بود. او بعد از درگذشت سیمین مدتی در خانه این داستان‌نویس که حالا خانه موزه شده است، زندگی می‌کرد.

 ویکتوریا دانشور در گفت‌وگویی با ایسنا درباره خاطرات خود با خواهرش گفته بود:  ما کودکی خیلی خوبی داشتیم. پدر و مادرمان خیلی روشنفکر بودند. توی حیاط‌مان یک حوض بود که با خانمْ سیمین توی آن شنا می‎‌کردیم. نان ریز می‎‌کردیم و می‌دادیم به ماهی‎‌ها. من پنج سال از خانمْ سیمین کوچک‌تر بودم، اما با او خیلی عیاق بودم. او هر جا می‎‌رفت، مرا با خودش می‌برد. حتا بعدها وقتی با جلال آل احمد می‌رفتند دماوند، من هم با آن‌ها می‌رفتم. ما شش خواهر و برادر بودیم که همه فوت شده‌اند و فقط من مانده‌ام. در زمان کودکی هر وقت میهمان می‌آمد، سیمین شعرهای مختلفی می‏‌خواند و من ویولون می‎زدم. پشت پرده قایم می‌شدم، به پدرم می‎‌گفتم، بابا بگو من هم بیایم و ساز بزنم. بعد قرقر ویولون می‎‌زدم. 

ویکتوریا دانشور همچنین درباره‎ علاقه‎ سیمین به ادبیات و شعر گفت: خانمْ سیمین حافظه‌ خیلی خوبی داشت. شعری از حافظ را یک بار که می‎‌خواند، حفظ می‎‌شد. سعدی را هم حفظ بود. روزنامه‌ مدرسه دست او بود. سر صف که مقاله می‎‌خواند، همه برایش دست می‎‌زدند و می‎‌گفتند، این سیاه‌سوخته چه هوشی دارد! اولین کتاب خانمْ سیمین «آتش خاموش» بود. «شهری چون بهشت» هم کتاب دیگرش بود که من پشت جلد آن را نقاشی کردم. 

خواهر سیمین دانشور چگونگی آشنایی سیمین با جلال آل احمد را این‌گونه تعریف کرده بود:  ما عید رفته بودیم اصفهان و در اتوبوسی که می‎‌خواستیم به تهران برگردیم، آقایی صندلی کنارش را به خانمْ سیمین تعارف کرد. آن دو کنار هم نشستند. بعد آمدیم خانه. صبح دیدم خانمْ سیمین دارند آماده شوند بروند بیرون. من هم می‎‌خواستم بروم خرید. وقتی در را باز کردم، دیدم آقای آل‌ احمد مقابل در ایستاده است. نگو این‌ها روز قبل قرار مدارشان را گذاشته‌‎اند. روز نهم آشنایی‌شان هم قرار عقد گذاشتند. بعد همه را دعوت کردیم و در مراسم‎شان فامیل و همه‌ نویسندگان بودند. صادق هدایت هم بود. بعد آن‎ها خانه‌ای اجاره کردند و رفتند سر زندگی‎شان.

yektanetتریبون

پربحث‌های هفته

  1. اطلاعیه قوه قضاییه درباره قاضی حسینعلی نیری

  2. لیست بلند موفقیت‌های دولت رئیسی بدون برجام، بدون FATF

  3. وقتی دختر، پدر را تخریب می کند!

  4. شائبه‌ مذاکرات پنهانی؟/ آتش‌بیار معرکه نباشیم!/ مسئولیت پرونده کرسنت با خاتمی، زنگنه و روحانی است

  5. چند نکته در باره یک توافق راهبردی

  6. هم فرصت، هم تهدید!

  7. چرا ترامپ با اروپا در افتاده است؟!

  8. لطفا جوگیر نشوید!

  9. ادعای تازه آژانس بین‌المللی انرژی اتمی درباره غنی‌سازی در ایران

  10. فائزه هاشمی: از بی‌حجاب حمایت می‌کنم/ پدرم به میدان اعتقادی نداشت!

  11. سخنانی که فقط به نگرانی مردم دامن می‌زند

  12. عبدالعلی زاده: آماده مذاکره مستقیم با آمریکا هستیم/ شاید ۲ تا ۳ ماه بعد از شروع مذاکرات به توافق برسیم/آمریکا می تواند در ایران سرمایه گذاری کند

  13. روایتی از نقش پخشان عزیزی در پژاک علیه ایران

  14. دیوانه یا عاقل؟!

  15. انتقاد تند کیهان از برخی واکنش‌ها به خودکشی ابراهیم نبوی/ جرزنی بعد از قدرت

  16. بیانیه سپاه پاسداران در پی توافق آتش‌بس در غزه  

  17. شکایت محمد خاتمی از کیهان / حسین شریعتمداری احضار شد

  18. چرا اتاق بازرگانی خواستار استرداد لایحه جدید تجارت است؟

  19. چرا صهیونیست‌ها سرانجام به آتش‌بس تن دادند؟

  20. رمزگشایی از توئیت مرموز ایلان ماسک

  21. علی مطهری‌: برقرای روابط با آمریکا به نفع آرمان‌های انقلاب است!

  22. روسیه جنگنده فرانسه را با «اس ۴۰۰» هدف گرفت

  23. همتی:‌ نمی‌توانیم حقوق بیشتری به کارمندان پرداخت کنیم

  24. باهنر از توصیه مهم خود به قالیباف می‌گوید/ ترورهایی که پیشکش به ترامپ شده است!/ نفوذ را جدی بگیریم

  25. روایت "گاردین" از وضعیت تکان‌دهنده نظام بهداشت و درمان انگلیس

آخرین عناوین