گروه تعاملی الف - محمدرضا شیخی چمان:
همیشه راهکارهای متفاوتی برای ایجاد تفریح و سرگرمی در جامعه وجود دارد. رسانه ملی در قالب سازمان صدا و سیما، یکی از مهمترین آنها است. این ابرسازمان، سالانه بودجه بسیار بالایی را از محلِ بیتالمال دریافت میکند، اما عملکرد آن به خصوص در سالهای اخیر با انتشار برنامههایی که نمیتواند مخاطب را به خود جلب کند و در موارد زیادی نیز شبه علم را ترویج میدهد، به شدت زیر تیغ تند انتقادات قرار گرفته است. در کنارِ به حق بودن این موارد، باید به تولیدات برتر این حوزه نیز دقت داشت. نون خ یکی از این آثار فاخر است.
مجموعه تلویزیونی نون خ که تاکنون ۴ فصل از آن منتشر شده است، روایتگر زندگی مردمانِ قوم کُرد در غرب کشور و به زبان طنز است. وجود داستان منسجم و بکارگیری لوکیشنهای مختلف در هر فصل، فضای متفاوت تصویربرداری، نزدیک بودن داستان سریال به زندگی واقعی مردم، شخصیت پردازی موفق، نمایش اتحاد، ساده زیستی و فرهنگ ساکنان این خطه از کشور، استفاده از لباسهای محلی رنگی و نشاط بخش، وجود موسیقیهای غنی و نیز بهرهمندی از بازیگرانی که عمدتا در تلویزیون ناشناخته بودند اما با بازی در این مجموعه توانستند نمره قبولی را از بینندگان دریافت کنند، از ویژگیهای بارز این اثر است؛ ویژگیهایی که کنارِ هم قرار گرفتن آنها برای هر مخاطبی هیجان انگیز است. البته ناگفته نماند که نقدهایی توسط عده اندکی به این اثر وارد شده، که موضوعِ این یادداشت نیست.
آنچه که عامدا در ویژگیهای فوقالذکر بدان اشاره نشد، و به زعم نگارنده مهمترین هدفی است که آقای سعید آقاخانی (دارای اصالت بیجاری)، به عنوان بازیگر نقش اصلی و کارگردان، قصد پرداخت به آن را داشت، توجه هر چه بیشتر به ظرفیتهای مغفول غرب کشور در حوزههای گوناگون است. جالب است که بیشتر استانهای محروم کشور هم در همین منطقه واقع شدهاند. از جمله این ظرفیتها میتوان به حضور سرمایههای انسانی متخصص، دارا بودن خاک حاصلخیز، آب و هوای کاملِ چهار فصله، فرصتهای کشاورزی و دامپروری، تنوع صنایع دستی، وجود ذخایر معدنی و نیز بهرهمندی از منابع طبیعی اشاره کرد. در حاشیه همین سریال به تولید گیاهان دارویی توسط مردم روستا و توسعه گردشگری از طریق ایجاد بومگردی (با سرمایهگذاری خارجی) پرداخته شده است. برای توضیح بیشتر، استانی همچون آذربایجان غربی را در نظر بگیرید که با سه کشور آذربایجان، عراق و ترکیه دارای مرز مشترک است، جایگاه استراتژیکی دارد و دروازه ورود به اروپا (نقطه اتصال ایران به اروپا) محسوب میشود. این مزیتهای نسبی و مطلقِ بیشمار، همگی میتوانند به عنوان پیشران، در راستای رشد و توسعه هر چه بیشتر منطقه مورد توجه سیاستگذاران و مدیران کشور قرار گرفته تا زمینه جبران همه جانبه عقب ماندگیهای آن بیش از پیش فراهم گردد.
در مجموع، در هر نقطه از ایرانِ جانمان، ظرفیتهای ارزشمندی نهفته است که باید ضمن شناسایی صحیح، زیرساختهای استفاده بهینه از آنها مهیا گردد. غرب کشور نیز جزو مناطق وسیعی است که میتوان مزیتهای خفته آن را بیدار و در جهت اهداف عالیه کشور استفاده کرد. پیمودن این مسیر، علاوه بر همت مدیران، نیازمند نقشه راهی روشن و انجام برنامهریزیهای چند سطحی است که امیدواریم در سال مهار تورم، رشد تولید بدان پرداخته شود.